کدام یک برنده می شوند؟

دیپلماسی امریکا در برابر ماجراجویی تلاویو

۱۸ شهریور ۱۳۹۱ | ۱۴:۱۵ کد : ۱۹۰۶۵۱۶ اخبار اصلی آمریکا پرونده هسته ای
محمد فرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی معتقد است امریکا در حال پرهیز کردن از سیاست هایی با فهرست اسرائیلی در برابر ایران است.
دیپلماسی امریکا در برابر ماجراجویی تلاویو

دیپلماسی ایرانی : بعد از مواضع افراطی و ماجراجویانه ای که نتانیاهو تلاش کرد از تل آویو به دنیا نشان دهد و بی اعتنایی افکار عمومی داخل و خارج از رژیم صهیونیستی به این مواضع، به نظر می رسد احساس بی اعتباری به دولت نتانیاهو  دست داده است. این مسئله را حتی می توان در اظهارات مقامات رسمی آن ها مشاهده کرد. آن ها اعلام می کنند که به نظر می رسد هیچ کسی برای نقطه نظرات تل آویو ارزشی قائل نیست و این صرفا به موضع امریکا بر نمی گردد. با این وجود در ایران یکی از بزرگترین اجلاس های بین المللی برگزار شد. از سوی دیگر خانم هیلاری کلینتون در جاکارتا می گوید که ایران حق استفاده و بهره گیری از انرژی صلح آمیز هسته ای را دارد و بر ضرورت عدم دستیابی ایران به سلاح های هسته ای تاکید می کند. یعنی علی رغم همه این تلاش ها تغییری در موضع امریکا ایجاد نشده است.

بنا به اخبار برخی از رسانه های غربی حتی یکی از نزدیک ترین مشاوران بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، می گوید مشاجره های شدید داخلی در صحنه سیاسی این رژیم بر سر حمله به ایران می تواند به قتل و ترور سیاستمداران ارشد اسرائیل به دست نیروهای مخالف داخلی منجر شود. تساخی هانگبی، عضو ارشد حزب حاکم لیکود، در مصاحبه ای با روزنامه معاریو بصراحت به این موضوع اشاره کرده است. وی در گفتگو با معاریو گفته است که «در فضای ایجاد شده در جامعه و سیاست اسرائیل (بر سر ایران) ممکن است افرادی به کارهایی غیرمنطقی مانند قتل رهبران کشیده شوند تا مانند ایگال عامیر (با قتل نخست وزیر) بخواهند، از نظر خود، اسرائیل را نجات بدهند»

از سوی دیگر چندی پیش در امریکا آقای بایدن هم در یک موضع گیری در یورک پنسیلوانیا در حضور کارگران سفیدپوست به آقای رامنی حمله کرد و اعلام کرد که او به دنبال جنگ افروزی در حوزه سوریه و ایران است و قصد دارد که امریکا را مجددا به عقب برگرداند. در حالی که امریکا در حال خروج از بحران است. روی این صحبت و نفی سیاست جنگ افروزی، علاوه بر اعلام موضع بایدن در مورد رامنی با مقامات تل آویو است. این بیانگر این است که امروزه نگاه و مواضع امریکا و رژیم تل آویو در خصوص خطوط قرمز کاملا متفاوت است و درک آن ها از موضوع قابلیت و بحث آستانه در دو سوی کاملا متفاوت قرار گرفته است. به نحوی که قابلیت هسته ای ایران به هیچ عنوان به معنای ورود ایران به آستانه سلاح های هسته ای نیست. نگاهی امروز غرب بسیار موشکافانه و دقیق و حرفه ای دنبال می کند بیانگر این است که ایران اراده ای برای دستیابی به سلاح هسته ای ندارد و هم چنان که در گزارش های آژانس هم در گذشته دیده می شد، بحث تلاش ایران برای انحراف مشاهده نشده است. در کلیه گزارش های آژانس این مسئله مشترک بوده است.

به هر حال آن چه امروز شاهد آن هستیم این است که امریکا در حال پرهیز کردن از سیاست هایی با فهرست اسرائیلی در برابر ایران است. از سوی دیگر مشاهده می کنیم که در خصوص تخمین راهبردی از اراده ایران، اختلافات جدی وجود دارد. نگاهی که کشورهای غربی خصوصا امریکا نسبت به عقلانیت راهبردی در ایران دنبال می کنند، با نگاهی که دولت نتانیاهو برای بقای خود و حفظ سیاست های خود پیگیری می کند متفاوت است. جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بحث تغییرات ژئوپلیتیک را با اولویت بسیار بالای تهدید برای رژیم اسرائیل مطرح کرده و معتقد است تحولات در سیاست خارجی مرسی و رفتار او به سمت تشکیل نوعی موازنه جدید در محیط منطقه ای و بین الملل و از طرف دیگر خروج تدریجی سوریه از یک نبرد امنیتی و هم زمان می تواند حس انتقام در منطقه را در بین پیرامون اول رژیم صهیونیستی به شدت بالا برد، اولویت های بالای خطر علیه این رژیم را تشکیل می دهند. آن ها فکر می کنند در صورت ایجاد یک نبرد امنیتی، به هر حال رژیم صهیونیستی به صورت پنهان یکی از دارندگان سلاح هسته ای محسوب می شود و می تواند در برابر هر وضعیتی برای خود پاسخی تعریف کند. اما وقتی بر روی زمین موقعیت تغییر می کند، شرایط کاملا متفاوت است.

اتفاقی که امروز در رژیم صهیونیستی رخ داده این است که بین جامعه سیاسی، جامعه افکار عمومی و جامعه اطلاعاتی و مقامات ارشد حرفه ای سابق، پیرامون بحث هسته ای ایران یک اختلاف نظر واضح وجود دارد. به همین دلیل حتی یک اجماع در خصوص بحث برآورد دقیق از موضوع ایران وجود ندارد. و به همین دلیل جلسه جامعه اطلاعاتی اسرائیل قبل از برگزاری کنسل می شود واکرچه مقامات تلاویو علت ان را درز اطلاعاتی به رسانه ها عنوان کرده اند و باز به همین دلیل است که رژیم اسرائیل تلاش می کند تا با جوسازی، اولویت های تهدید را تحمیل کند و بتواند بر اساس برخی سناریو ها، شرایط را به نفع خود مطلوب نماید. امروزه آقای اوباما شاهد یک کمپین ضد اوباما تحت پرچمداری دولت نتانیاهو است. به هر حال این موضوع برای دولت امریکا یک موضوع واضح است. بحث پرهزینه بودن رژیم صهیونیستی برای امریکا، امروزه یک دغدغه است. این دغدغه ای است که امریکایی ها سعی کرده اند تا به حال در مورد آن به طور رسمی صحبت نکنند. همان طور که می دانید طی روزهای اخیر شاهد انتشار برخی مقالات در نشریات مطرح امریکایی بودیم که چرا کسی راجع به سلاح های هسته ای اسرائیل در امریکا سخن نمی گوید؟ این ها هشدارهایی است که خود واشنگتن به طور ضمنی به تل آویو می دهد که رفتار خود را تنظیم کند. در خبرها دیدیم که سفیر امریکا در تل آویو با ادبیات بسیار جدی بر ضرورت نگه داشتن ادبیات دیپلماتیک و اخلاقی به مقامات تل آویو هشدار داد.

جدا از این بحث ها، امروزه در موضوع برآورد اطلاعاتی، نکته ای که علاوه بر اولویت های تهدید مطرح می شود، بحث میزان موفقیت در بازدارندگی برنامه هسته ای ایران به سبک حمله است. برآورد امریکایی ها در این خصوص بسیار مشخص است. آن ها معتقدند اسرائیلی ها توانایی لازم را برای انهدام نظامی برخی از سایت های ایرانی در اختیار ندارند. برای مثال در خصوص فردو، اصلا از نظر تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در این سطح و اندازه نیست. به همین دلیل مسئله را درک می کنند و معتقد هستند تهدیدهایی که رژیم صهیونیستی انجام می دهد بر اساس سلاح های متعارف هیچ موفقیتی نخواهد داشت. البته شاید در برآورد امریکایی، ممکن است امریکایی ها دارای سلاح هایی باشند که بتواند با تخریب بالا عمل کند. این بحث دیگری است. به همین دلیل میزان موفقیت حمله امروزه هم در جامعه رژیم صهیونیستی و هم در داخل امریکا با سوال مواجه است. این سوال برای آن ها بی پاسخ است که اگر دست به یک ماجراجویی زدند، هزینه آن چقدر خواهد بود؟ آیا پیامد آن یک جنگ منطقه ای است؟ آیا هدف زخمی کردن ایران است؟ آیا منجر به این خواهد شد که ایران وارد عرصه جدیدی از پاسخ راهبردی شود؟ این ها نکات بسیار جدی و حساسی است که یقینا مقامات حرفه ای سیاسی و اطلاعاتی به آن توجه دارند و می دانند که در این خصوص توان و قدرت پاسخ ایران به چه سمت و تا چه حد است.

از سوی دیگر شاهد تاثیرات بعد از یک واقعه هستیم. یعنی آن ها در یک حالت فرضی می گویند که اگر اتفاقی در این خصوص بیفتد، تنها می تواند برنامه ایران را به تاخیر بیندازد وگر نه هیچ گونه تغییری در برنامه ایران ایجاد نخواهد کرد. به همین دلیل معتقد هستند که رژیم اسرائیل در حال شلیک کردن تیرهای مشقی است و هیچ تاثیر و هدف مشخصی را در این خصوص دنبال نمی کند. از این منظر در بحث های استراتژیک باید توجه داشت که برآورد ها و رویکردها و انتخاب های راهبردی، سه بحث متفاوت هستند. امروزه در بحث برآوردها صحبت می کنیم که برآورد رژیم صهیونیستی با توجه به جلسات رسمی و غیر اعلام نشده ویا نیمه تمام که طی روزهای اخیر دنبال کرده اند، به کدام سمت می تواند حرکت کند؟ امروزه توان مخالفت جامعه اطلاعاتی امریکا با رژیم صهیونیستی بسیار بالا است و رژیم صهیونیستی تلاش می کند تا بتواند با کارتهای اطلاعاتی و اضافه کردن برخی از اطلاعات دست ساز، محاسبات را در جدول برآورد ها تغییر دهد و به این وسیله بتواند سیاست غرب را در مقابل ایران تغییر دهد.

چنین بنظر می رسد که رژیم تلاویو تلاش میکند با همراه سازی برخی از کشورهای غربی در راستای اهداف خود دولت امریکا را تحت تاثیر مواضع خود قرار دهد و با ائتلاف ساری جدیدی مواضع خود بر علیه ایران را تقویت کند. این موضع می تواند با چراغ سبز لابی یهود در کانادا صورت گرفته باشد وبی دلیل نیست که به ناگهانی بدون هیچ اتفاق جدیدی  کانادا سفارت خود در تهران را تعطیل می کند.

 جدا از این موضوع شاهد مواضع بسیار دقیق فرانسوی ها بودیم. وزیر خارجه فرانسه، رسما اعلام کرد که حمله به ایران یک اشتباه واضح از سوی رژیم اسرائیل است. وقتی این صدا از پاریس و واشنگتن بلند می شود، بیانگر این است که آتلانتیسم مخالف رفتار رژیم صهیونیستی در خاورمیانه است. این باعث شده که هیچ کس به این مواضع بی هدف و ساختگی توجه جدی نکند. نه تنها در حوزه افکار عمومی منطقه، کشورهای منطقه، محیط بین الملل و داخل جامعه رژیم صهیونیستی بلکه در میان حامیان این رژیم، یک اختلافات بسیار جدی و راهبردی بروز کرده است.

از طرف دیگر در برخی از محاسبات این موضوع وجود دارد که اساسا توان رژیم صهیونیستی برای یک نبرد احتمالی بلند مدت تا چه میزان است؟ آیا رژیم صهیونیستی می تواند در مقابل یک نبرد طولانی احتمالی بعد از حمله احتمالی به ایران مقاومت کند؟ نظر همه کارشناسان سیاسی نظر مشخصی دارند. آن ها می گویند اولین مسئله این است که توان ایران برای پاسخ نزدیک به رژیم صهیونیستی بسیار بالا است. در حالی که اسرائیل هیچ گونه توان پاسخ نزدیک به ایران ندارد. یعنی نمی تواند از محیط یک کشور ثانویه برای درگیری با ایران استفاده کند. در حالی که ایران این توان را دارد و حتی چندی یپش شاهد تهدید دمشق هم بودیم. مقامات سوری اعلام کردند که می توانند با سیستم موشکی رژیم اسرائیل را سال ها به عقب برگردانند. این جدا از بحث هشدارهایی بود که سید حسن نصر الله از لبنان داد.

علاوه بر این واقعیت صحنه به گونه ای است که رژیم تلاویو توان مقاومت در یک جنگ میان مدت را هم ندارد. در جنگ های بیست و دو روزه و سی و سه روزه نشان داد که وقتی این رژیم وارد صحنه عملیات می شود چگونه سریعا دچار فرسایش می شود و نمی تواند یک جنگ بلند مدت را اداره کنند. وقتی امروز سید حسن نصرالله اعلام می کند که در نبرد بعدی مواضع حزب الله الزاما تدافعی نیست و حتی تهاجمی خواهد بود، این یک پیام دیگر  و راهبرد دیگر ی را مشخص و ارسال می کند و سطح درگیری را تعیین می کند. هر گونه پیامد عملیلت ماجراجویانه در حمله به ایران منجر به مشوش شدن کل منطقه خواهد شد. رژیم اسرائیل با توجه به تهدیدها و اعلامیه های رسمی، از هم اکنون مقصر این وضعیت است و غرب باید این مسئله را درک کند. غرب بایستی دست از نصیحت رژیم صهیونیستی بردارد و با پاسخ های عملی و مشخص رفتار دولت نتانیاهو را تنظیم نماید. چرا که این مسیر می تواند وارد یک وضعیت کاملا خارج از کنترل شود.

به هر حال بحث توانایی انجام یک جنگ نزدیک و جنگ از راه دور امروزه یک معادله مهم در بحث های اطلاعاتی و نظامی است. این می تواند مختصات وضعیت را مشخص کند. از این منظر به نظر می رسد که با توجه به شناختی که همه کشورهای جهان از جامعه اطلاعاتی اسرائیل دارند، بایستی رهبران سیاسی رژیم صهیونیستی را با پیامدها آشنا کنند. همان طور که می دانید بعضی از رهبران اطلاعاتی این رژیم اعلام کرده اند که اساسا بحث حمله نیست. اسرائیل باید به پیامدهای چنین اقدامی طی ده سال آینده فکر کند. /12

کلید واژه ها: اسرائیل امریکا برنامه هسته ای ایران محمدفرهاد کلینی


نظر شما :