آمریکا باید گامی جدید بردارد

تهران و واشینگتن روی تردمیل

۱۶ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۴:۴۶ کد : ۱۹۱۲۲۲۱ آمریکا پرونده هسته ای ترجمه برگزیده
برداشتن گامی از سوی آمریکا که تا کنون برداشته نشده- یعنی استفاده از تحریم ها برای اهداف اعلام شده آنها به عنوان ابزاری برای توافق مذاکره ای- می تواند به حصول توافق کمک کرده و دوندگان را از روی تردمیل پایین بیاورد.
تهران و واشینگتن روی تردمیل

دیپلماسی ایرانی: هرچه بن بست هسته ای ایران طولانی تر می شود، وجه تشابه چگونگی برخورد سیاستمداران ایرانی و آمریکایی با چنین مجادله ای نمایان تر می شود. شباهت ها بین ایران و آمریکا بر سر این مساله فراتر از چالش مذاکره ای است و به برخی تصورهای غلط بازمی گردد که احتمال هسته ای شدن ایران را به چنین معامله هولناکی تبدیل کرده است. یکی از این تصورات این است که برنامه های هسته ای ایران به صورت بنیادینی خلاف جهت برنامه های هسته ای غرب حرکت می کند و هدف آن تولید سلاح برای تهدید دیگر کشورهاست. در واقع آنچه مقامات تهران می گویند ، با این تصور در تضاد است. از سوی دیگر ایران بیش از هر کشور دیگری به تقویت نیروی بازدارندگی خود نیاز دارد.

اکنون دشواری های مذاکره؛ شباهت های ایرانیان و آمریکایی ها را آشکار کرده است. مذاکره ای که انتظار می رفت تا کنون بین ایران، آمریکا و گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) انجام شده باشد، هنوز در حال تعلیق است و دو طرف همچنان سرگرم چانه زنی بر سر زمان و مکان گفت و گو ها هستند. در این بین به نظر می رسد که ایرانیان با تغییر موضع دادن در زمینه زمان و مکان مذاکره دردسر بیشتری ایجاد می کنند و این در حالی است که طرف مقابل برای مذاکره در هر جایی آمادگی دارد. در همین حال بار دیگر زمزمه هایی از زبان تحلیلگران آمریکایی با طرح این پرسش مطرح می شود که آیا ایران به راستی به دنبال یک توافق مذاکره ای است؟ در مقابل هرچند طرف غربی برای مذاکره منعطف تر به نظر می رسد اما همچنان در خصوص دو نکته مورد نظر ایران ، یعنی تعدیل تحریم ها و به رسمیت شناختن حقوق هسته ای، ملایمت به خرج نمی دهد. گروه 1+5 هیچ پیشنهادی مبنی بر تعدیل تحریم ها روی میز نگذاشته و احتمالا نحواهد گذاشت.

شاید این انعطاف ناپذیری گروه 1+5 باشد که زمینه را برای بازی دیپلماتیک ایران و به تعویق انداختن زمان مذاکرات، فراهم کرده است. از سوی دیگر ایرانیان نمی خواهند در صورتی که دور دیگری از مذاکره در کار باشد، به دلیل به شکست رساندن گفت و گو ها مورد ملامت قرار گیرند. شکست مذاکرات گزینه دور از ذهنی نیست و در صورتی که تعدیل تحریم ها روی میز مذاکره قرار نگیرد، احتمالا حتمی خواهد بود. تیترا پارسی، تحلیلگر امور ایران بر این باور است که جمهوری اسلامی با به تعویق انداختن زمان مذاکرات سعی در نشان دادن نارضایتی خود از موضع غرب دارد . اما در صورتی که تهران گمان کند با به تعویق مذاکرات کمتر از زمانی که در مذاکرات محکوم به شکت حاضر است، مورد انتقاد قرار می گیرد، دچار اشتباه محاسباتی شده است.

این برآورد شاید صحیح باشد اما احتمالا وجه دیگری از شباهت ایران و آمریکا را عیان می کند. آمریکایی ها بارها در مورد مذاکره بر سر صلح فلسطین – اسرائیل اعلام آمادگی کرده اند اما به واقع در آن حضور نداشته اند، چرا که نگرانی از شکست مذاکره ذهن سیاستمداران آمریکایی را به خود مشغول کرده است.

علاوه بر این ویژگی هایی وجود دارد که نه تنها بین ایرانی ها و آمریکایی ها، بلکه بین دیگر ملیت ها مشترک است: باور بر این که نشان دادن قاطعیت کلید معامله موفق است. آمریکا بارها با اعمال تحریم ها و روی میز نگاهداشتن گزینه نظامی بر این دیدگاه تاکید کرده است. تعلل طرف ایرانی در پاسخ به پیشنهاد زمان و مکان از سرگیری مذاکرات هسته ای نیز نشانه دیگری از قاطعیت به خرج دادن جمهوری اسلامی است. تهران می خواهد اینگونه نشان دهد که تحریم ها به اندازه ای تاثیرگذار نبوده اند که ایران را پای میز مذاکره بازگرداند. علی اکبر ولایتی، مشاور رهبری در امور بین الملل نیز در اظهارات اخیر خود نسبت به انعکاس این دیدگاه اقدام کرده است. ولایتی خاطرنشان کرد، امروز آمریکا ضعیف تر از زمانی است که به عراق و افغانستان حمله کرد و ایران کنونی قدرتمند تر از عراق و افغانستان است.

گیر افتادن در چرخه بی نتیجه مذاکرات هسته ای برای طرف ایرانی و آمریکایی تعابیر مخصوص به خود را دارد. تهران بر این باور است که آمریکا می خواهد با طولانی کردن مذاکرات، زمان لازم برای تاثیرگذاری تحریم ها را فراهم کند. واشینگتن نیز ادعا می کند تهران به دنبال خرید زمان است تا سانتریفوژها اورانیوم غنی شده بیشتری تولید کنند و ناگهان جمهوری اسلامی در آستانه تولید سلاح هسته ای قرار بگیرد.

پائول وارنک، مذاکره کننده ارشد تسلیحاتی در دولت جیمی کارتر در مقاله ای در سال 1975 در انتقاد از رقابت تسلیحاتی آمریکا و جماهیر شوروی سابق، آنها را به دویدن روی تردمیل تشبیه کرد. اشاره ای به رقابتی بی نتیجه که دو ابر قدرت جهانی را به جایی نمی رساند و ایالات متحده باید نخستین طرفی باشد که از روی تردمیل پایین می آید. البته تفاوت های فاحشی بین رقابت آمریکا و شوروی سابق  بر سر تسلیحات استراتژیک و درگیری کنونی ایران و ایالات متحده وجود دارد. چرا که تهران می گوید به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست و برآوردهای جاسوسی آمریکا نیز حاکی از آن است که تهران هنوز تصمیم سیاسی برای تولید بمب هسته ای را اتخاذ نکرده است.

برخی ممکن است با دیدگاه وارنک در اواسط دهه 1970 مخالف باشند و این مساله را مطرح کنند که تشدید رقابت تسلیحاتی رونالد ریگان در دهه 1980 توانست به فروپاشی جماهیر شوروی سابق منجر شود. گروهی نیز بر این گمانند که تحریم های اعمالی علیه ایران می تواند با رقابت تسلیحاتی دولت ریگان مقایسه شود. اما در صورتی که این دیدگاه ها اصلی اساسی در تعیین استراتژی آمریکا در مورد ایران باشد، آنگاه تنها مهر تاییدی بر تردید های ایران در مورد آمریکا می خورد و تهران از توافق هسته ای دورتر می شود.

آنچه این روزها بین ایران و آمریکا در جریان است بیشتر با نظریه وارنک در مورد دویدن روی تردمیل مطابقت دارد. اما برداشتن گامی از سوی آمریکا که تا کنون برداشته نشده- یعنی استفاده از تحریم ها برای اهداف اعلام شده آنها به عنوان ابزاری برای توافق مذاکره ای- می تواند به حصول توافق کمک کرده و دوندگان را از روی تردمیل پایین بیاورد.

منبع: نشنال اینترست / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10

انتشار اولیه: چهارشنبه 11 بهمن 1391 / باز انتشار: دوشنبه 16 بهمن 1391

کلید واژه ها: مذاکره آمریکا تحریم تردمیل توافق


نظر شما :