تهران ناگزیر از توسعه روابط با کابل

آیا میان ایران و طالبان همکاری برای تقابل با آمریکا در افغانستان وجود دارد؟

۰۲ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۸۹۷۰۶ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
پیرمحمد ملازهی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی پیرامون اینکه آیا میان ایران و طالبان همکاری برای تقابل با آمریکا در خاک افغانستان وجود دارد بر این باور است که علیرغم سخنان فرماندهان ناتو و برخی مقام های امنیتی افغانستان که معتقدند اکنون ارتباطات جدی نظامی و امنیتی میان جمهوری اسلامی ایران با طالبان در خاک افغانستان شکل گرفته است، اما تمامی این اتهام زنی ها بدون ارائه سند بوده و در این رابطه تنها اخباری راجع به کشف برخی سلاح های ساخت ایران که در دست طالبان قرار داشته است، اکتفا می کنند. در صورتی که تاکنون تهران رسما هیچ گونه اظهار نظری مبنی بر تایید این دست تماس ها و حمایت ها از طالبان در افغانستان نداشته است.
آیا میان ایران و طالبان همکاری برای تقابل با آمریکا در افغانستان وجود دارد؟

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی -  بعد از اظهار نظر جنجالی محمد حیا، سرپرست پلیس ولایت ارزگان در خصوص آن که ایران راکت‌های ضد هواپیما را در اختیار گروه طالبان قرار داده است و طالبان نیز با استفاده از همین سلاح های ساخت ایران بود که اقدام به ساقط کردن هواپیمای نظامی آمریکایی در غزنی افغانستان در 7 بهمن ماه کرد. در سایه این اظهارنظرها که به نظر می رسد بیشتر برای ایجاد یک موج رسانه ای ضد جمهوری اسلامی ایران در افغانستان شکل گرفته باشد و به موازات جریان ایران هراسی در خصوص فعالیت های تهران در عراق، لبنان، یمن، فلسطین و غیره، این بار سعی شده است که روابط تهران – کابل هدف قرار گیرد، این سوال در زهن شکل می گیرد که آیا آیا میان ایران و طالبان همکاری برای تقابل با آمریکا در افغانستان وجود دارد؟ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوال، گفت و گویی را با پیرمحمد ملازهی، کارشناس و پژوهشگر مسائل افغانستان ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید:

حدود یک ماه پس از ادعای طالبان درباره ساقط کردن یک هواپیمای آمریکایی در غزنی افغانستان، محمد حیا، سرپرست پلیس ولایت ارزگان اعلام کرد که ایران راکت‌های ضد هواپیما را در اختیار گروه طالبان قرار داده است. پیرو این اتهامات این سوال مطرح می شود که آیا میان ایران و طالبان همکاری برای تقابل با آمریکا در افغانستان وجود دارد؟

واقعیت آن است که در این خصوص گمانه زنی ها و اخبار متعددی وجود دارد، اما هنوز هیچ کدام از این اخبار، شنیده ها و گمانه زنی ها با اسناد و اخبار تایید شده همراه نبوده است. لذا نمی توان گفت که میزان تماس، همراهی و همکاری جمهوری اسلامی ایران با طالبان در مسائل متعدد افغانستان مانند تقابل با آمریکا در چه سطحی است. چون هیچ اطلاعات موثقی در این خصوص وجود ندارد. از طرف دیگر هم تا کنون هیچ مقام و مسئول ایرانی در این رابطه اظهار نظری نداشته است، اما در آن سوی داستان فرماندهان ناتو و برخی مقام های امنیتی افغانستان معتقدند که اکنون ارتباطات جدی نظامی و امنیتی میان جمهوری اسلامی ایران با طالبان در خاک افغانستان شکل گرفته است. البته این دست اتهامات را در خصوص چینی ها و روس ها نیز مطرح می‌کنند. هر چند که در رابطه با تماس ایران و طالبان تنها اخباری راجع به کشف برخی سلاح های ساخت ایران که در دست طالبان قرار داشته است، اکتفا می کنند. اما تاکنون تهران رسما هیچ گونه اظهار نظری مبنی بر تایید این دست تماس ها و حمایت ها  از طالبان در افغانستان نداشته است.

آیا گزاره های ایدئولوژیک و تفاوت های اعتقادی در نیروهای طالبان و جمهوری اسلامی ایران به عنوان عاملی جدی در عدم ایجاد یک همراهی و همسویی عمل نمی کند؟
 

در راستای نکته مهم شما طالبان در مقام اول نماینده قوم پشتون عمل می کند. چرا که پایگاه اجتماعی طالبان قوم پشتون است. متاسفانه ایران آن شناخت عمیق و لازم را از قوم پشتون ندارند. چرا که واقعیت آن است که در ایران همواره نگاه و توجه بیشتر به اقوام و مردم شمال افغانستان بوده است و توجه کمتری به قوم پشتون شده است. البته در این میان از لحاظ تاریخی آن ذهنیت منفی که از زمان سلسله صفویه در ایران در قبال قوم پشتون به واسطه تحرکات این قوم در بر هم زدن قدرت این سلسله شکل گرفته است، باعث شد که ایران کمتر به سمت تعامل با پشتون گرایش پیدا کند. در حالی که قوم پشتون جمعیتی بالغ بر ۴۵ میلیون نفر در خاک افغانستان و پاکستان را به خود اختصاص داده اند. لذا نمی‌توان جایگاه و پاگاه و نیز تاثیرات این قوم را در افغانستان و پاکستان و به خصوص در مسائل سیاسی و امنیتی نادیده گرفت. شاید به همین واسطه است که اکنون ضرورت بازبینی و بازنگری در تعریف روابط جمهوری اسلامی ایران با قوم پشتون در اندیشکده ها و پژوهشکده های سیاسی و امنیتی مطرح شده است. چون همین قوم پشتون بود که تا به اکنون دو ابر قدرت بزرگ جهانی را در افغانستان شکست دادند؛ انگلستان را در قرن ۱۹ میلادی و اتحاد جماهیر شوروی را در قرن بیستم. اتفاقاً شکستی که اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان خورد باعث شد که روند فروپاشی شوروی تسریع پیدا کند. کما این که در بیست سال اخیر نیز پشتون ها تقابل جدی همه جانبه ای با اشغالگری آمریکایی ها در خاک افغانستان داشته اند. بنابراین احتمال وجود دارد که اکنون مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز به این باور و جمع‌بندی رسیده باشند که اکنون برای حفظ منافع ملی باید روابط و همکاری ها با طالبان را گسترش داد. البته چون در این خصوص اطلاعات موثق و دقیقی وجود دارد ندارد، نمی‌توان به صورت قاطع در این رابطه سخن گفت.

در راستای نکات شما برخی از تحلیلگران مسائل افغانستان معتقد اند اتفاقاً به واسطه همین نگاه ساری و جاری در جمهوری اسلامی نسبت به قوم پشتون است که باعث شد با روی کار آمدن دولت اشرف غنی احمدزی، مناسبات تهران و کابل بعد از حامد کرزی دچار افول شود. چرا که اشرف غنی به عنوان یک پشتون تمایلی به توسعه همکاری ها با ایران به واسطه همین نگاه تهران نسبت به قوم پشتون ندارد. آیا در شرایطی که اکنون رسماً اشرف غنی دوباره به عنوان رئیس جمهور افغانستان قدرت را در اختیار گرفته است باید شاهد افول هر چه بیشتر روابط تهران - کابل به واسطه همان نگاه تهران به قوم پشتون باشیم. اگر چه اکنون اختلافات جدی میان عبدالله عبدالله و اشرف غنی در خصوص و سرنوشت دولت آتی کابل نتایج انتخابات وجود دارد؟

مناسبات ایران و افغانستان جدا از این مسائل مقطعی است. چرا که این روابط میان تهران و کابل به عنوان دو بسیار مهم، ضرورت هایی را در مناسبات دو طرف ایجاد می کند که هر دو کشور ناگزیر از آن هستند که تلاش خود را برای تداوم روابط حسنه در دستور کار قرار دهند. ممکن است در مقاطعی به واسطه برخی مسائل روابط تهران و کابل دست خوش برخی تغییر و تحولات شود و اختلاف نظرهایی در این میان شکل گیرد، اما واقعیت آن است که امنیت افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است و به تبع آن حضور یک دولت قدرتمند مرکزی در این کشور برای جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است. چراکه وجود یک مرز مشترک طولانی حدود هزار کیلومتری با افغانستان این ضرورت ها را تعیین می کند. در این راستا این مرز مشترک طولانی همواره با چند خطر مواجه بوده است؛ یکی خطر قاچاق و ترانزیت مواد مخدر، دیگری افزایش ترددهای غیر قانونی و وارد شدن اتباع افغانستان از طرق و معابر غیرقانونی به ایران و از همه مهمتر تحرکات گروه‌های تروریستی. بنابراین برای جمهوری اسلامی ایران ارتقاء امنیت در افغانستان به منظور افزایش امنیت در مرزهای شرقی خود با این کشور بسیار اهمیت دارد. لذا ایران برای حفظ امنیت خود هم که شده باید از برخی مسائل و اختلاف نظرها با برخی افراد و شخصیت ها در افغانستان عبور کند و تلاش جدی برای توسعه روابط و تعمیق مناسبات با دولت مرکزی کابل را در دستور کار داشته باشد. در سایه این واقعیت ها ایران نباید تاکتیکی به روابط خود با افغانستان نگاه کند. بله امکان دارد مشکلات و اختلاف نظرهای میان ایرا و افغانستان وجود داشته باشد، این یک مسئله بسیار طبیعی است. اما اگر از منظر و نگاه راهبردی و استراتژیک به مناسبات ایران و افغانستان نگاه کنیم، آن زمان ضرورت هایی به وجود می‌آید که ایران و افغانستان ناگزیر هستند تمام تلاش خود را برای گسترش روابط به کار گیرند.

نکته بسیار مهم دیگری که در این میان وجود دارد ناظر بر این واقعیت است که آیا افغانستان نیز مانند سوریه، یمن، فلسطین، عراق و لبنان به محل تقابل ایران با برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای بدل شده است؟

قطعاً این تقابل و رقابت ها در خاک افغانستان نیز وجود دارد، اما یقینا شرایط و اقتضائات آن با کشورهای خاورمیانه تفاوت می کند. به هر حال اکنون به نوعی رقابت میان ایران و پاکستان از یک سو در خاک افغانستان شکل گرفته است و در سوی دیگر نیز رقابت تهران با ریاض و ابوظبی در این کشور وجود دارد. این ها علاوه بر آن است که رقابت تهران و واشنگتن به شکل جدی تری بعد از ترور سردار سلیمانی در خاک افغانستان نیز پی گرفته شده است. اما نکته حائز اهمیت آن است که نیروهای طالبان به واسطه نزدیکی ایدئولوژیک خود به عربستان سعودی و نیز دریافت کمک های مالی و حمایت های تسلیحاتی از جانب ریاض، روابط گسترده تری با سعودی‌ها دارند. اما همین رقابت ایران با عربستان سبب شده است که تهران هم تلاش هایی برای گسترش روابط ایران با طالبان نیز در دستور کار قرار دهد تا مانع از آن شود که طالبان ضد منافع و اهداف ایران عمل کند. بنابراین اکنون جمهوری اسلامی ایران باید سعی کند در یک نگاه دقیق و هوشمندانه تمام شرایط و اقتضائات سیاسی، امنیتی و اجتماعی افغانستان را بررسی کند تا بفهمد که حفظ منافع و اهدافش در نزدیکی به کدام بازیگر و دوری از کدام بازیگر قرار دارد. بنابراین اگرچه در مقاطعی امکان دارد مشکلاتی در روابط ایران و افغانستان به وجود آید، اما در نهایت این ایران و افغانستان هستند که به واسطه جبر ژئوپلتیک همسایگی باید تلاش خود را برای حفظ و ارتقاء امنیت داشته باشند. لذا نمی توان نقش و جایگاه ایران را با عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ترکیه و یا آمریکا در خاک افغانستان مقایسه کرد. ایران به واسطه تاثیر مستقیم از ناامنی های افغانستان باید تلاش جدی تری در افغانستان را در دستور کار قرار دهد. لذا باید این الزامات باید مورد توجه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و از آن اختلافات ایدئولوژیک و نگاه منفی به قوم پشتون عبور کند.

کلید واژه ها: پیرمحمد ملازهی ایران افغانستان طالبان آمریکا عربستان سعودی


( ۱۰ )

نظر شما :

مسعود ۰۲ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۳:۱۳
این شعار دوران دفاع مقدس را به یاد مردم شریف ایران و پاسداران خاک دین و شرف می اورم " موشک جواب موشک" بهتر است بعضیها موش دوانی سیاسی نکنند! امروز مابا یک کافر حربی طرف هستیم هر کس به اندازه ی سر مویی ملاحظه ی دشمن را بکند به احتمال نزدیک به یقین کافر می شود !
عیسی ۰۴ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۰:۵۱
طالبان بازوی نظامی استخبارات پاکستان در افغانستان میباشد
عیسی ۰۴ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۰:۵۲
چند نکته مهم و قابل توجه: ۱. طالبان نماینده قوم پشتون نبوده بلکه نوکران سازمان استخبارات پاکستان میباشند. طالبان بازوی نظامی آی ای آی در افغانستان میباشد که برعلیه هند از آن استفاده می کند. ۲. در افغانستان اقوام مختلف زندگی میکنند و پشتون ها هیچگاه قوم اکثریت را تشکیل نداده بلکه با استفاده از قدرت دولتی خودشان را اکثریت جلوه می دهند. آنها در طول تاریخ حاضر به سر شماری جمعیت افغانستان نبوده و ارقام دقیق از جمعیت افغانستان وجود نداشته است. پشتون ها با ادعا های دورغ قوم شان را قوم اکثریت در افغانستان عنوان میکنند. ۳. جای تاسف است که تا اکنون کارشناسان سیاسی در ایران به این مسله خیلی ساده تا اکنون پی نبرده اند که، شکست دو ابر قدرت انگلیس و اتحاد شوروی در افغانستان بر اساس مجاهدت همه اقوام افغانستان به وقوع پیوست، قوم پشتون یک جز کوچک آن بود، این افتخار به همه اقوام افغانستان بر میگردد. ناگفته نماند که قوم پشتون باعث آوردن انگلیس، اتحاد جماهیر شوروی سابق و اکنون آمریکا به خاک افغانستان شده است. پشتون ها به سادگی در مقابل پول هر چیز را میدهند، برای شان هیچ چیزی ارزش ندارد، رهبران انها خود فروخته و غلامان حلقه بگوش خارجی در طول تاریخ بوده و هستند. جمهوری اسلامی ایران با این طرز دید که طالبان پشتون میتواند به ایران مفید ثابت شود، اشتباه رفته اند، طالبان از خود اراده نداشته و رهبری آنها در پاکستان است. نتیجه: بهتر است ایران با سایر اقوام غیر پشتون افغانستان میانه خوب داشته باشد و در سدد تقویت آنها در افغانستان باشد. تقویت موقف سایر افغانستان، باعث تحکیم امنیت در افغانستان و منطقه میگردد.