نیاز اروپا به یک استراتژی منطقه ای در خاورمیانه (بخش نهم)

همسایگان خلیج فارس درباره «مذاکرات منطقه ای» گفت و گو کنند

۲۶ آبان ۱۳۹۹ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۹۷۲۱۶ اخبار اصلی خاورمیانه
اروپایی ها نباید بگذارند برجام به دلیل لجبازی های احتمالی ایالات متحده و ایران یا تنش های منطقه ای برچیده شود و بالعکس، باید عناصر اساسی توافق را در سیاست های منع گسترش سلاح های هسته ای خود تعمیم دهند. اروپایی ها می توانند از طریق گروه تامین کنندگان هسته ای، شبکه ای از کشورهای دارای توانایی هسته ای که ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، کمیسیون اروپا و بریتانیا را نیز در بر می گیرد، برای وارد کردن عناصر برجام در استانداردهای کنترل صادرات مواد هسته ای و فن آوری اقدام کنند. در حالت ایده آل، ضمانت های موجود در «ان.پی.تی» و یک پروتکل الحاقی جهانی به علاوه تعدادی از محدودیت های مورد توافق جمعی در برجام، می تواند یک معیار راستی آزمایی پیشرفته و یک استاندارد جدید منع گسترش تسلیحات هسته ای را تشکیل دهد. استفاده از این مقررات در همه کشورهای حاشیه خلیج فارس حتی پس از انقضای آنها در چارچوب برجام می تواند نگرانی ها را در منطقه کاهش دهد.
همسایگان خلیج فارس درباره «مذاکرات منطقه ای» گفت و گو کنند

نویسنده: کورنلیوس آدِبار (تحلیلگر سیاسی و کارشناس سیاست خارجی اروپا و روابط ترنس آتلانتیک از برلین، آلمان)

دیپلماسی ایرانی: اختلاف بین اروپا و ایالات متحده بر سر ایران به طور فزاینده عمیق تر می شود. سیاست ایالات متحده در قبال ایران و منطقه- برون سپاری سیاستگذاری منطقه ای واشنگتن به ریاض و تل آویو و حمایت بی دریغ آن از کارزار نظامی عربستان در یمن- به شدت برای اروپا بی ثبات کننده است. اگرچه تمرکز روی ایران به عنوان یک کشور، یا توافق هسته ای به عنوان یک موضوع، بسیار محدود است، اما نقطه عزیمت اتحادیه اروپا همچنان باید برجام باشد. در زمان توافق هسته ای سال 2015، ایران تنها کشور در منطقه بود که به طور پنهانی برنامه انرژی هسته ای را دنبال می کرد. از آنجایی که دیگر کشورهای همسایه ایران نیز همه تلاش خود را برای رسیدن به این کشور در زمینه انرژی هسته ای به کار بستند، امروز به همکاری منطقه ای در زمینه هسته ای نیاز است.

اروپایی ها نباید بگذارند برجام به دلیل لجبازی های احتمالی ایالات متحده و ایران یا تنش های منطقه ای برچیده شود و بالعکس، باید عناصر اساسی توافق را در سیاست های منع گسترش سلاح های هسته ای خود تعمیم دهند. اروپایی ها می توانند از طریق گروه تامین کنندگان هسته ای، شبکه ای از کشورهای دارای توانایی هسته ای که 27 کشور عضو اتحادیه اروپا، کمیسیون اروپا و بریتانیا را نیز در بر می گیرد، برای وارد کردن عناصر برجام در استانداردهای کنترل صادرات مواد هسته ای و فن آوری اقدام کنند. در حالت ایده آل، ضمانت های موجود در «ان.پی.تی» و یک پروتکل الحاقی جهانی به علاوه تعدادی از محدودیت های مورد توافق جمعی در برجام، می تواند یک معیار راستی آزمایی پیشرفته و یک استاندارد جدید منع گسترش تسلیحات هسته ای را تشکیل دهد. استفاده از این مقررات در همه کشورهای حاشیه خلیج فارس حتی پس از انقضای آنها در چارچوب برجام می تواند نگرانی ها را در منطقه کاهش دهد.

گفت و گو درباره «مذاکرات منطقه ای»

اروپایی ها باید گزینه هایی را برای گفت و گوی امنیتی منطقه ای بیابند و از آن طریق، کانال هایی برای کاهش تنش و اعتماد سازی ایجاد کنند. این گزینه ها اگر به خلیج فارس محدود باشند؛ آنگاه مناقشه اسرائیل و فلسطین و جنگ سوریه در آنها در نظر گرفته نمی شود و همکاری منطقه ای حتی در مسائل امنیتی امکان پذیر خواهد بود.

در عین حال، مهم است که میان اقدام های جسورانه و خیالی از عملی و نتیجه بخش تمایز قائل شویم. هدف باید ایجاد یک مجمع امنیتی منطقه ای باشد و نه تلاش برای کپی کاری از سازمان امنیت و همکاری در اروپا در خلیج فارس. پیشنهادات اولیه مذاکرات اتحادیه اروپا برای ایران در سال های 2003 و 2004 چارچوب هایی را برای کارگروه ها شامل می شد که می تواند در رسیدگی به چالش های امروزی هم موثر باشد. اما نه کشورهای عربی و نه ایران در حال حاضر اتحادیه اروپا را به عنوان یک سهامدار جدی در امنیت منطقه ای نمی بینند و اگر قدرت های اروپایی بخواهند ابتکارعمل پیشنهادی آنها موفقیت آمیز باشد، باید در صدد قانع کردن کشورهای منطقه برآیند.

اروپایی ها می توانند از فرصت های جسته و گریخته مذاکرات در میان کشورهای منطقه و یک سازمان یا حتی یک کشور خاص مانند بریتانیا که توانایی میانجی گری داشته باشد، استفاده کنند. اروپایی ها می توانند در صورت لزوم پیش از رسمیت بخشیدن به گفت و گوی غیر رسمی (مسیر 2) یا نیمه رسمی (مسیر 1.5) را بپیمایند. چنین قالب هایی به ایجاد درک مشترک از چالش های امنیتی کمک می کند.

مشارکت کنندگان و مسائل آنها

همه کشورهای حاشیه خلیج فارس باید بخشی از گفت و گو باشند. مصر و ترکیه هم کشورهای تاثیرگذاری هستند که اگرچه لازم نیست به عضویت گروه هسته دربایند، اما بهتر است رایزنی هایی با آنها صورت بگیرد. آنها به منطقه خلیج فارس تعلق ندارند و گنجاندن آنها در گروف، مسائل مشکل ساز منطقه ای مانند جنگ های لیبی یا سوریه را نیز به مشکلات منطقه وارد می کند. به همین ترتیب، اسرائیل هم نباید بخشی از این گروه باشد چرا که درگیری همیشگی آن با ایران می تواند مانعی برای گفت و گوها شود.

چین و روسیه هم به عنوان اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و امضاکنندگان برجام، مانند ای 3 و اتحادیه اروپا باید در هر رویکرد چندجانبه ای مشارکت داشته باشند. ژاپن هم بهتر است در میان دعوت کنندگان اصلی به این رویکرد باشد. این کشور وارد کننده عمده نفت خاورمیانه است و نزدیک به 90 درصد از مصرف نفت خام خود را با واردات از منطقه تامین می کند. در عین حال، حضور فعالانه توکیو به این معناست که واشنگتن هم می تواند با سهولت بیشتری به چنین مذاکراتی بپیوندد چرا که از نظر فنی، چنین قالبی تکرار تنظیمات برجام است. به علاوه، رئیس جمهوری ایالات متحده پیشتر از جلسات دو جانبه نخست وزیر ژاپن و مقامات ایران برای مذاکرات تهران و واشنگتن حمایت کرده است. (انتظار می رود دولت جدید بایدن رویکرد بهتری به مسائل منطقه خلیج فارس داشته باشد.) کشورهایی مانند کره جنوبی و هند که مشتریان عمده نفت خلیج فارس هستند، نیز باید فعالانه در بخش های مربوط به چنین گفت و گوهایی شرکت کنند.

(این مطلب ادامه دارد.)

منبع: کارنگی اروپا / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: خاورمیانه خلیج فارس امنیت منطقه خلیج فارس مذاکرات خلیج فارس مذاکرات هسته ای ایران برجام


نظر شما :