واقعیتی که غرب باید درک کند

تداوم راهبرد هسته ای ایران از روحانی تا رئیسی

۲۶ آذر ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۸۳۶۷ اخبار اصلی پرونده هسته ای
بسیاری از ناظران انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری و اظهارات اخیر او را نماد دگرشی اساسی در راهبرد هسته‌ای ایران می‌دانند اما تصمیم‌سازی‌های هسته‌ای تهران ادامه‌ی همان راهبرد پیشین است و انتخاب رئیسی تغییری در آن ایجاد نکرده است.
تداوم راهبرد هسته ای ایران از روحانی تا رئیسی

نویسنده ها: جیسون ام. برادسکی (Jason M. Brodsky) و عمر کارمی (Omer Carmi)

دیپلماسی ایرانی: پیش از دور هفتم مذاکرات هسته‌ای ایران، بسیاری از ناظران انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری و اظهارات اخیر او را به معنای دگرشی فاحش در راهبرد هسته‌ای ایران می‌دانستند. در ماه نوامبر نیز روزنامه «ایران» اعلام که راهبرد تهران در وین تغییر کرده و دولت با اتخاذ رویکردی تازه در پی جلب موافقت غرب با شرایط ایران برای یک «توافق خوب» است.

اما راهبرد هسته‌ای ایران بیش از آنکه تغییری کرده باشد ادامه‌ همان راهبرد پیشین است و انتخاب رئیسی هیچ‌گونه دگرش اساسی به همراه نداشته است. ماه‌ها پیش از روی کار آمدن رئیسی، سرنخ‌های هسته‌ای ایران در مذاکرات 2021 وین شکل گرفت. این راهبرد، در واقع همان سیاست آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر عالی ایران است که رئیسی آن را اجرا می‌‌کند. مطالبات رهبر همواره بر لغو کامل تحریم‌ها، راستی‌آزمایی (لغو تحریم‌ها) و تضمین (عدم خروج دولت‌های بعدی آمریکا از برجام) متمرکز بوده است.

در دسامبر 2020 – حتی قبل از نامزدی رئیسی – شورای نگهبان قانونی را تایید کرد که به موجب آن دولت مکلف بود در صورت عدم لغو تحریم‌ها در عرض دو ماه، نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را محدود کند و غنی‌سازی را افزایش دهد. این قانون هم در دولت روحانی و هم در دولت رئیسی اجرا شد.

دومین سرنخ در اوایل 2021 نمایان شد. در ژانویه، فوریه و مارس، آیت‌الله خامنه‌ای بارها خاطرنشان کرد که ایران برای بازگشت به توافق هسته‌ای «عجله‌ای» ندارد و بازگشت آمریکا به توافق تنها روی کاغذ کفایت نمی‌کند. این دیدگاه که عملکرد ایران در توافق 2015 شتابزده بود، باعث شده تهران برای بازگشت به این توافق تعلل ‌کند. این گونه مواضع – که به نظر می‌رسد در عملکرد رئیسی و تیم مذاکره‌کننده‌اش ریشه دارند – حتی پیش از نامزدی رئیسی برای انتخابات شکل گرفته بودند.

قطعه‌ی سوم پازل راهبرد هسته‌ای ایران در ماه مه – و درست پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران – شکل گرفت، زمانی که یک مقام ایرانی، که نامش فاش نشد، به رویترز گفت: «اگر توافق در آخرین لحظه ممکن حفظ شود، رئیس جمهوری بعدی از لغو تحریم‌ها برای بهبود اقتصاد بهره‌مند خواهد شد. این بهترین زمانبندی برای او (اشاره به آیت الله خامنه‌ای) است». 

آیت الله خامنه‌ای همواره این روند را پیش برده و در اعمال سیاست تأخیر حداکثری، هم در روزهای آخر ریاست جمهوری روحانی و هم در روزهای آغازین ریاست جمهوری رئیسی، پافشاری داشته است.

حتی پس از شش دور مذاکره – که پیشرفت‌هایی هم داشت – آیت الله خامنه‌ای باز هم توافق با قدرت‌های جهان را هرگز به‌شکل علنی تایید نکرد. رهبر عالی ایران بیش از پنج ماه مذاکرات را تعلیق کرد و اجازه داد تیم مذاکره کننده جدیدی شکل بگیرد که فاقد مهارت و زیرکی دیپلماتیک تیم دوران روحانی است.

موافقت رهبر با روی کار آمدن علی باقری کنی به جای عباس عراقچی، به عنوان معاون سیاسی وزیر امور خارجه، بیانگر نبودِ فوریت در این تشکیلات بود، چرا که باقری کنی انگلیسی را روان صحبت نمی‌کند، از منتقدان برجام و از اعضای تیم اسبق مذاکرات بی‌نتیجه‌ با غرب بوده است. اگر آیت الله خامنه‌ای خواهان توافقی سریع بود، عراقچی در مقام خود باقی می‌ماند.

گزارش‌ها از وین نشان می‌دهد که E3 (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و ایالات متحده پیشنهادهای جدید ایران را حداکثری می‌دانند و موضع سخت‌تری نسبت به دوران روحانی اتخاذ می‌کنند. با این حال، این یکی دیگر از تاکتیک‌های متوقف‌کننده تهران برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایالات متحده در چارچوب خواسته‌های اصلی آیت الله خامنه‌ای – تضمین‌ها، رفع کامل همه تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و پیشبرد بدون شتاب مسائل – است که بدون تغییر باقی می‌ماند.

تشکیلات امنیت ملی ایران در مقایسه با زمان برجام تغییر کرده است. مثلا، پیش از روی کار آمدن رئیسی، تراز‌های تصمیم‌گیری در شورای عالی امنیت ملی دگرگون شده و سختگیرانه‌تر شده بود. در مقایسه با زمانی که توافق هسته‌ای اصلی ایران در سال 2015 امضا شد، اعضای این تشکیلات تندروتر شد‌ه‌اند. مثلا، جای حسن فیروزآبادی، که از حامیان برجام بود و فهرستی از 16 مزیت توافق را ارائه کرد، محمد باقری به عنوان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انتخاب شده که چنین حمایتی از برجام نکرده است.

عوامل گفته شده و حضور افرادی مانند سردار حسین سلامی، محمد باقر قالیباف و شمخانی در تشکیلات نظام پیش از روی کار آمدن رئیسی، نشان می‌دهد که دگرش تشکیلات نظام پیش از پایان دوران ریاست جمهوری روحانی شکل گرفت.

در روزهای اخیر، اسرائیل اطلاعاتی را در اختیار واشنگتن و دولت‌های اروپایی قرار داده که نشان می‌دهند ایران در حال انجام اقدامات فنی برای غنی‌سازی 90 درصدی اورانیوم است. اگر این اطلاعات درست باشد، این اقدام ایران یک تنش‌زایی هشداردهنده، مهم و بی‌سابقه است که می‌تواند گفتمان بین‌المللی را از دیپلماسی به اقدام نظامی تغییر دهد. 

با این حال، تهران پیش از این – و قبل از دوران رئیسی – هم چنین اقدامی انجام داده بود. روحانی در آوریل و ژوئیه 2021 اعلام کرد که ایران توانایی غنی‌سازی 90درصدی را دارد. باز هم باید گفت که در یک سال گذشته تهدیدهای ایران بدون تغییر و در دوران هر دو رئیس جمهور، یعنی روحانی و رئیسی، ادامه داشته است.

پیامدهای این راهبرد روشن است. بسیاری بن‌بست هسته‌ای ایران را به آونگی تشبیه می‌کنند که بین بحران و گفت وگو یا محافظه‌کاری و عمل‌گرایی در نوسان است. به نظر می‌رسد ماه های اول ریاست جمهوری رئیسی بسیار شبیه ماه‌های نخست روی کار آمدن محمود احمدی نژاد است.

حسین موسویان، دیپلمات پیشین، در سال 2012 در خاطرات خود، حال و هوای تهران و تغییر رویکرد نظام به مذاکرات هسته‌ای در سال های 2005 – 2006 را چنین توصیف می‌کند: «مقامات دولت جدید همواره تاکید کرده‌اند که ایران باید در برابر آمریکا مصمم باشد تا بتواند موضع جدیدش را اثبات کند و در صورت نیاز باید بهای مقاومت خود را بپردازد.» موسویان در ادامه تاکید می‌کند: «با روی کار آمدن احمدی‌نژاد، سیاست هسته‌ای با نیات واقعی رهبری همسو شد.» (به رغم اینکه این جمله در سال 2012 و در توصیف شرایط سال‌های 2005 و 2006 نگارش شده، شباهتش با شرایط امروز آنقدر است که) گویی این جمله برگرفته از یکی از آخرین دیدگاه‌های روزنامه ایران در سال 2021 است.

در دوران احمدی‌نژاد، ایران راهبرد «قبول مخاطره جنگ» (Brinkmanship) را برگزید و با بدسنجی‌هایش به سوی بحرانی پیش رفت که اعمال تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی را به دنبال داشت. با توجه به رفتار راهبردی و بدون فوریت آیت الله خامنه‌ای از سال 2020، می‌توان گفت که وی این راهبرد را مدت‌ها پیش از روی کار آمدن رئیسی و از دستورالعمل 2005 – 2006 وام گرفته است، با این باور که می‌تواند به بازی‌های دشوار ادامه دهد، عبور از خطوط قرمز بین‌المللی را بیازماید و از گسترش برنامه هسته‌ای ایران به عنوان اهرمی برای امتیازگیری بیشتر از جامعه بین المللی استفاده کند، بدون اینکه هزینه چشمگیری پرداخت کند.

به‌رغم هیاهویی که در تفاسیر مربوط به گذار از روحانی عمل‌گرا به رئیسی تندرو وجود دارد، رویکرد کنونی ایران در مذاکرات هسته‌ای چندان تازه نیست. واشنگتن و اروپا باید مطمئن شوند که تعامل آنها با ایران در چند هفته آینده به تهران سیگنال‌هایی مبنی بر پایداری و درستی سنجش‌هایش را نخواهد داد.

منبع: میدل ایست اینستیتیوت / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

انتشار این مطلب صرفا برای آگاهی خوانندگان دیپلماسی ایرانی است و به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست.

کلید واژه ها: ایران و امریکا ایران و اروپا ایران و آژانس پرونده هسته ای ایران توافق هسته ای برجام مذاکرات هسته ای مذاکرات وین


( ۲ )

نظر شما :