آینده حاکمیت سیاسی غزه پس از جنگ به کدام سو خواهد رفت؟

غزه میان جنگ و دیپلماسی

۱۵ آبان ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۲۸۶۹ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: جلال خوش چهره
جلال خوش چهره در یادداشتی می نویسد: سوی دیگر تحرکات دیپلماتیک جاری مفهومی بیش از جنگ کنونی را دربر دارد. این مفهوم به آینده حاکمیت سیاسی غزه پس از جنگ و تلاش برای آرایش ساختاری نگاه دارد که در آن حماس نه تنها بی نقش خواهد بود، بلکه حاکمیتی متناسب با اهداف امنیتی _ سیاسی اسرائیل و به تبع آن ایالات متحده را در خود باید داشته باشد. از همین روست که «آنتونی بلینکن» در سفرهای رفت و برگشت خود به کشورهای منطقه تلاش می‌کند به یک تفاهم مشترک با دولت‌های منطقه و ایضاً جامعه جهانی در این باره دست یابد. 
غزه میان جنگ و دیپلماسی

دیپلماسی ایرانی: هم‌پا با تحولات جنگ میان حماس _ اسرائیل در درون غزه، تحرکات دیپلماتیک با اهداف چندگانه در حال انجام است. این تحرکات به طور مشخص دو هدف آنی و بلندمدت را دنبال می‌کند: نخست استقرار آتش‌بس که به دو شکل از سوی دولت‌های عربی _ اسلامی بر آن تأکید می‌شود. در واقع این مهم زمینه چالش میان دولت‌های یاد شده را با سیاست‌های جانبدارانه ایالات متحده به نفع اسرائیل ایجاد کرده است. واشنگتن برخلاف خواست عمومی برای استقرار آتش‌بس فوری در غزه، از آتش‌بس «بشر دوستانه» حمایت می‌کند. این مفهوم به معنای آن است که تنها آتش‌بس در خدمت به توقف محدود آتشباری‌ها برای نقل و انتقال مجروحان و کشته شدگان صورت گیرد. در این حال، آب و آذوقه برای مردم بی‌دفاع غزه که اکنون زیر آتش و بمباران‌های بی‌وقفه ارتش اسرائیل قرار دارند، فراهم شود. اما دولت‌‌های عربی _ اسلامی و نیز سازمان ملل متحد بر توقف جنگ به صورت آتش‌بس کامل تا رسیدن به نقطه قابل توافق در سرنوشت جنگ کنونی اصرار دارند.

واشنگتن که حمایت تام و تمام خود را از اسرائیل تا رسیدن به اهداف استراتژیک آن در این جنگ اعلام کرده و سقوط حماس را در دستور کار دارد، با هرگونه آتش بس که بتواند به تجدید نیروی حماس بینجامد، مخالف است. در این حال واشنگتن براین تصور است که ارتش اسرائیل که اکنون تا مرکز غزه پیش رفته و این منطقه را به دونیم کرده، با قبول آتش‌بس از دستاوردهای خود دور خواهد شد. تل‌آویو نیز همچنان به ادامه جنگ بی‌امان در غزه تأکید دارد؛ حتی اگر هر لحظه بر شمار قربانیان این جنگ افزوده شود که مردم غیر نظامی و بی‌دفاع فلسطینی هستند. از این رو اسرائیلی‌ها نیز به آتش‌بس بشر دوستانه آری گفته‌اند.

سوی دیگر تحرکات دیپلماتیک اما مفهومی بیش از جنگ کنونی را دربر دارد. این مفهوم به آینده حاکمیت سیاسی غزه پس از جنگ و تلاش برای آرایش ساختاری نگاه دارد که در آن حماس نه تنها بی نقش خواهد بود، بلکه حاکمیتی متناسب با اهداف امنیتی _ سیاسی اسرائیل و به تبع آن ایالات متحده را در خود باید داشته باشد. از همین روست که «آنتونی بلینکن» در سفرهای رفت و برگشت خود به کشورهای منطقه تلاش می‌کند به یک تفاهم مشترک با دولت‌های منطقه و ایضاً جامعه جهانی در این باره دست یابد. 

واشنگتن و تل‌آویو به روشنی می‌دانند که جنگ کنونی اسرائیل و تخریبگری ارتش آن در غزه، فاقد استراتژی روشن در باره آینده ساختار سیاسی این منطقه است. دلیل آن نیز به همین اندازه روشن است: اسرائیل نمی‌تواند حضور دائمی در غزه داشته باشد. همچنین حاضر به قبول بازگشت حماس در قدرت نیست. علاوه براین، حکومت خودگردان در کرانه باختری را مستعد قبول حاکمیت در غزه نمی‌بیند. به دو دلیل : نخست این که تشکیلات خودگردان به رهبری «محمود عباس» فاقد مشروعیت و اعتبار لازم نزد مردم غزه و بلکه کرانه باختری است. دوم: استقرار حاکمیت تشکیلات خودگردان در غزه، می‌تواند بستر ایجاد دولت فلسطینی را در کنار اسرائیل فراهم کند. این وضع دولت تندرو اسرائیل را با انتخاب گریز ناپذیر روبرو خواهد کرد. 

به این ترتیب اسرائیلی‌ها به دو دلیل تاکتیکی و استراتژیک با حاکمیت تشکیلات خودگردان در غزه مخالفند. بنابراین اکنون  یک مشکل بزرگ پیش روی واشنگتن و تل‌آویو قرار دارد: خلاء پس از حماس را چه کسی و یا چه طرفی پر می‌کند؟ سازمان ملل متحد؟ برخی دولت‌های عربی مانند اردن، مصر یا امارات و عربستان؟ در این صورت باز دو مشکل برجسته است: آیا دولت‌های یاد شده پذیرای خطر قبول قیمومیت مردم غزه خواهند بود؟ همچنین آیا مردم غزه حاضر به قبول چنین وضعی می‌شوند؛ در حالی که فلسطینیان همواره به دنبال حاکمیت مستقل خود بوده و در این راه دهه‌ها جنگیده‌اند؟

سفر آنتونی‌بلینکن به کرانه باختری و دیدار با «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی را که در پی اجلاس امان (پایتخت اردن) انجام شد می‌توان در چارچوب تلاش واشنگتن برای آرایش ساختار جایگزین پس از حماس تفسیر کرد. این سفر نمی‌تواند با نتیجه روشنی همراه شود اگر محمود عباس همچنان نگاه واقع گرایانه خود را داشته باشد. او از سال 2008 میلادی که حماس در پی انتخابات عمومی فلسطینیان در غزه بیشترین آراء را از آن خود کرد، پذیرفت که دو حاکمیت در غزه و کرانه باختری برقرار باشند، همچنان براین نظر است که راه حل واقع گرایانه‌ای را برای غزه باید جست‌وجو کرد.

عباس نیک می‌داند که معده غزه آماده هضم حاکمیت تشکیلات خود گردان نخواهد بود؛ به ویژه که هنوز سرنوشت جنگ کنونی معلوم نیست. در واقع اگرچه غزه در یک ماه اخیر متحمل سخت‌ترین شرایط جنگی بوده و اکنون نظامیان اسرائیلی در مرکز غزه جولان می‌دهند اما وضع کنونی به معنای شکست حماس هم نیست. اگر آنان بر نیروهای اسرائیلی غلبه نکرده‌اند، اما شکست هم نخورده‌اند. جالب این که وزیر جنگ اسرائیل در یک عقب نشینی استراتژیک جنگی، هر روز از اهداف اعلامی در حمله زمینی به غزه عقب نشسته و در آخرین اظهار نظر خود گفته است؛ در صورت دستگیری «یحیی سنوار» معمار حمله حماس به درون مرزهای امنیتی اسرائیل، تل‌آویو به جنگ خود با مردم غزه پایان خواهد داد. به این ترتیب، منطقه خاورمیانه به طور توأمان شاهد تحولات هم پا در صحنه‌های جنگ و دیپلماسی است. آنچه روشن است این که هیچ یک بر دیگری هنوز وزن بیشتری نیافته است. آنتونی بلینکن همچنان در حال سفرهای رفت و برگشت خود است./همدلی

جلال خوش چهره

نویسنده خبر

کلید واژه ها: اسرائیل فلسطین نوار غزه حماس آمریکا تشکیلات خودگردان فلسطین عباس ابومازن


( ۶ )

نظر شما :