از دست نشاندگی برای صدام تا سرسپردگی به موساد و سیا

همکاری منافقین با موساد و ترور دانشمندان ایرانی

۲۶ خرداد ۱۴۰۴ | ۲۰:۱۶ کد : ۲۰۳۳۵۲۳ اخبار اصلی خاورمیانه
آرش رضایی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اعتراف مقامات امریکایی به دست داشتن منافقین در ترور دانشمندان ایرانی و همکاری تنگاتنگ با موساد و سرویس جاسوسی رژیم اشغالگر اسرائیل*، پرسش های زیادی را برای افکارعمومی در ایران و منطقه خاورمیانه به خصوص فلسطینی ها مطرح می کند. پر واضح است شعار حمایت از الفتح و سازمان آزادیبخش فلسطین از سوی فرقه مجاهدین در تضاد آشکار با جاسوسی و پادوئی برای موساد و سرویس جاسوسی صهیونیستهاست. 

نویسنده: آرش رضایی 

دیپلماسی ایرانی:همکاری فرقه منافقین با موساد و سرویس های جاسوسی و دشمنان ملت ایران از چند روز بعد از انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. واکاوی و بازنگری عملکرد فرقه مجاهدین در سه دهه اخیر نشانگر موضوع تکاندهنده ای است، اینکه مجاهدین به اصول و مبانی اعتقادی و سیاسی خود نیز باور ندارند. آنان در جزوه ها و کتب ایدئولوژیکی خود، پراگماتیسم و عمل زدگی محض را ندیدن اصول و مبانی اعتقادی و سیاسی و اصالت دادن به شرایط و موقعیت (کسب قدرت) تعریف کردند ولی در حیطه پراتیک و عمل سیاسی اصول و مبانی ایدئولوژیکی و آرمان های سیاسی خود را نادیده انگاشتند. ارزیابی و بررسی این حکایت تلخ، گزنده و درخور را باید در تحلیل ساخت روانی و ذهنی مسعود رجوی رهبر عقیدتی منافقین جست‌وجو کرد کسی که بنا به شهادت عناصر و کادرهای جدا شده مجاهدین، در واقع تصمیم گیرنده نهایی تمامی مواضع و استراتژی مجاهدین در مقاطع گوناگون تاریخی است. 

بی شبهه از منظر تحلیل روانی، مسعود رجوی دچار «خودشیفتگی» است. همچنین با لحاظ پارامترهای متعددی چون عدم درک واقعیت حمایت توده ای جمهوری اسلامی ایران، توهم برخورداری منافقین از پایگاه و ملاء اجتماعی، تحلیل کودکانه و چپ روانه از ماهیت نظام سیاسی حاکم در بعد از انقلاب، اتخاذ مشی سکتاریستی، تروریستی و مسلحانه، ندیدن اصول مبارزه و بهاء ندادن به علم مبارزه که ناشی از فقدان و عجز در تحلیل و ارزیابی صحیح از منظر جامعه شناسی سیاسی از اندامواره و ساختار اجتماعی بود که باعث شد تا رهبر عقیدتی منافقین علی رغم همه ژست های روشنفکرانه سیاسی و انقلابی متوجه این امر ساده، بدیهی و مشهود نشود که «مبارزه برای آزادی یک امر فراگیر داوطلبانه، اجتماعی و در میان مردم است و رابطه ای تنگاتنگ با مردم دارد مثل تنفس ماهی در دریاست.» اما مبارزه از سوی منافقین به خارج از مرزها کشیده می شود چرا که از ملاء اجتماعی خود عاری و تهی ست. در نتیجه وسوسه کسب قدرت به هر طریقی در ذهنیت جمعی سران منافقین شکل می گیرد و تاکتیک مقطعی «اتکاء به بیگانگان» مبدل به یک استراتژی و خصلتی همیشگی می شود که پیامد آنی و سریع چنین رابطه ای، بی شک جاسوسی به نفع بیگانگان و علیه منافع ملی است. مشخص است که سران منافقین در شرایط و وضعیت بغرنجی بسر می برند. 

اعتراف مقامات امریکایی به دست داشتن منافقین در ترور دانشمندان ایرانی و همکاری تنگاتنگ با موساد و سرویس جاسوسی رژیم اشغالگر اسرائیل*، پرسش های زیادی را برای افکارعمومی در ایران و منطقه خاورمیانه به خصوص فلسطینی ها مطرح می کند. پر واضح است شعار حمایت از الفتح و سازمان آزادیبخش فلسطین از سوی فرقه منافقین در تضاد آشکار با جاسوسی و پادوئی برای موساد و سرویس جاسوسی صهیونیستهاست. 

بعد از خیزش ضد امپریالیستی و ضد استبدادی ملت ایران در 22 بهمن ماه سال 1357 تاکنون تضاد اصلی و عمده نظام سیاسی برآمده از انقلاب مردمی ایران در منطقه خاورمیانه، رژیم اشغالگر قدس و در اشل جهانی طیف های میلیتاریست و نئومحافظه کار امریکایی بوده و است. حال فرقه رجوی در تحلیل شرایط و تحولات سیاسی منطقه در طی چهل سال اخیر در کدام جبهه قرار دارد؟ خشونت و ترور افسار گسیخته منافقین (مجاهدین خلق) در بیش از چهار دهه در نهایت چه پیامدهایی برای منافقین و رهبرعقیدتی آن داشته است؟ آیا فرقه رجوی با اتخاذ استراتژی ترور و اقدامات خشونت آمیز برای براندازی حاکمیت سیاسی ایران در سال های گذشته آب به آسیاب امپریالیسم جهانی و رژیم اشغالگر اسرائیل نریخته است؟ نتایج و تاثیر عینی استراتژی جنگ مسلحانه و چپ روی کودکانه منافقین به کجا انجامیده است؟ جز راست روی و افتادن در دام سرویس های جاسوسی بیگانگان، سودی برای منافقین داشته است؟ جز اینکه فرقه رجوی گام به گام در مسیر منافع امپریالیست ها، صهیونیزم بین الملل و رژیم های مستبد و ضد مردمی چون صدام و پادشاه اردن، گام برداشته اند؟ 

به درستی ولادیمیر لنین، رهبر و نظریه پرداز انقلاب اکتبر شوروی به یک قاعده مشخص و اصل مبارزه علمی تاکید داشت که «نهایت چپ روی، راست روی ست و سرانجام راست روی، چپ روی.» حال اگر مقامات امریکایی** به هر دلیلی دست به اعتراف زده و تاکید دارند که موساد و طراحان امنیتی و استراتژیک رژیم اشغالگر قدس، منافقین را برای ترور دانشمندان جوان ایرانی آموزش داده و روانه ایران کرده اند تا دست به اقدامات ضد میهنی و ضد ایرانی بزنند، نباید کمترین ابهامی در باره این اطلاع رسانی داشت. زیرا شواهد، قرائن و مدارک مستدل عینی زیادی وجود دارد و می توان به گفته ها و سخنان عناصر و کادرهای تشکیلاتی جدا شده از منافقین که در ایران و سایر نقاط جهان بسر می برند اشاره کرد که تاکید و تصریح دارند سران منافقین از بعد از استقرار در عراق در دهه هشتاد میلادی به طور مدام، مستمر و برنامه ریزی شده برای کشورهای مختلف جاسوسی کرده و اطلاعات مورد نیاز سرویس های جاسوسی بیگانگان را درباره میهن عزیزمان ایران جمع آوری و تامین کردند. 

برخی از عناصر و کادرهای تشکیلاتی جدا شده که در بخش ها و ستادهای امنیتی و جاسوسی منافقین سال‌ها فعالیت کرده اند خود شاهد عینی این ادعا هستند. 

پر واضح است پس زمینه ی جاسوسی منافقین برای بیگانگان به روزهای بعد از انقلاب ضد استبدادی و ضد امپریالیستی 22 بهمن ماه بر می گردد روزی که یکی از کادرهای مرکزیت منافقین به نام سعادتی در حال تحویل اطلاعات نظامی و امنیتی ایران به عوامل جاسوسی (ک.گ.ب سرویس جاسوسی شوروری سابق) دستگیر شد. بررسی عملکرد و نگاهی به سوابق فعالیت های تشکیلاتی منافقین در بعد از انقلاب ایران گویای این امر مشهود است که سران و رهبران منافقین در رسیدن به اهداف خود و در مسیر کسب قدرت اقدام به ارتباط پنهانی با دولت های خارجی کرده و به شکلی مستقیم و طبق رهنمود سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی خارجی عمل می کردند. ماجرای سعادتی فاکت مشخص و روشنی است. دستگیری سعادتی از اعضای مرکزیت منافقین با نام مستعار (سیکو) در اردیبهشت ماه سال 1358 توسط دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان در هنگام مبادله اسناد اطلاعاتی حساس با یک مامور KGB به نام فیسینکو که در پوشش دبیر اول سفارت شوروی در تهران فعالیت می کرد ماهیت منافقین، شعارها و چهره ی واقعی رهبری آن را در افکار عمومی مورد تردید قرار داد. در آن هنگام موضوع جاسوسی سعادتی برای رژیم شوروی سابق از سوی سران مجنافقین طبق ویژگی و خصوصیات رفتاری و شخصیتی آنان به شکلی پرخاشگرانه، خودبزرگ بینانه و با استراتژی فرار به جلو و پروپاگاندا طرح شد تا بدین شیوه و روش موضوع جاسوسی را کمرنگ و افکار عمومی را منحرف کنند. اما رهبران فرقه منافقین به دلایل روانشناختی و نیز شیفتگی بیمارگونه برای کسب قدرت سیاسی، آگاهانه ارتباط با سرویس های اطلاعاتی بیگانه را شروع کردند آنها به درستی می دانستند که از پایگاه اجتماعی و مردمی در جامعه برخوردار نیستند پس سعی داشتند برای کسب قدرت به هر طریقی اقدام کنند. در نهایت به راحتی در خدمت اهداف جاسوسی بیگانگان قرار گرفتند. 

از جاسوسی برای KGB تا مزدوری برای رژیم منفور و مستبد صدام و سپس خبرچینی برای سرویس جاسوسی امریکا CIA  و سپس دست داشتن در ترور دانشمندان ایرانی با هدایت و آموزش موساد، واقعیتی ست مشهود و اما تکان‌دهنده، تلخ و گزنده. 

منابع: * گزارش «سیمور هرش» در نیویورکر: دو مقام ارشد دولت اوباما در سال ۲۰۱۲ در شبکه NBC فاش کردند که ترور دانشمندان هسته‌ای ایران کار منافقین است؛ گروه‌ مخالف ایرانی که در جریان جنگ ایران-عراق در دهه ۱۹۸۰ میلادی با صدام تکریتی همراه شدند. این مقامات آمریکایی همچنین این موضوع را تایید کردند که منافقین توسط موساد تامین مالی، مسلّح و عملیاتی می‌شوند و برخلاف اظهارات مایکل هایدن رئیس وقت سیا که آمریکا از ترورها اطلاع نداشت، این دو مقام ارشد دولت اوباما گفتند: «دولت اوباما از ترورها مطّلع است.» سیمور هرش رونامه نگار تحقیقی حامی این گزاره است. «هرش» در سال ۲۰۱۲ در گزارش عنوان کرد که واشنگتن در امر آموزش منافقین دخیل است. او گفت که نیرو‌های فرماندهی مشترک عملیات ویژه آمریکا JSOC آموزش منافقین را از سال ۲۰۰۵ آغاز کردند. اگرچه «هرش» قادر نبود با اعضای منافقینخلق تحت آموزش JSOC که عمملیات‌های ترور اسرائیل را انجام می‌دادند، ارتباط بگیرد، امّا یک مقام ارشد و سابق اطلاعاتی به «هرش» گفت که عملیات‌های ترور از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا بهره‌مند شدند. این مقام امنیتی گفت: «ترورها اساساً توسط منافقین انجام گرفت که در ارتباط با اسرائیل هستند امّا این آمریکاست در حال حاضر تامین‌کننده اطلاعاتِ آن است.»
 https://www.bbc.com/persian/iran/2012/04/120406_hersh_mek_training# سیمور هرش، خبرنگار سرشناس آمریکایی، می گوید گروهی از اعضای 'سازمان منافقین' در زمان ریاست جمهوری جورج بوش در خاک آمریکا آموزش نظامی دیده اند. ** مقامات آمریکایی اذعان کردند که ترور دانشمندان هسته ای ایران به وسیله عوامل منافقین که توسط موساد آموزش دیده اند، انجام گرفته است. شبکه خبری «ان.بی.سی» با اعلام این خبر افزود: این گزارش ها سوء ظن ایران مبنی بر دست داشتن موساد و منافقین در این ترورها را تایید می کند. مقامات آمریکایی که خواستند نامشان فاش نشود، گفتند: دولت اوباما از این ترورها مطلع است، اما در آن هیچ دخالت مستقیمی نداشته است. https://www.bbc.com/persian/world/2012/02/120210_u06_mek_musad_terror ان بی سی به نقل از مقامهای آمریکایی: نقش موساد و منافقین در ترورهای اخیر ایران

کلید واژه ها: منافقین آرش رضایی موساد سی آی ای سیا سران منافقین جاسوسی سرویس جاسوسی موساد سرویس جاسوسی جاسوسی بیگانگان ایران مجاهدین خلق


نظر شما :