آنچه در غزه می‌گذرد

صدای کرکننده جنایت

۲۹ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۴۵۶۹ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: سعید محمدی کاوند
سعید محمدی کاوند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: محققا صداهای آگاه و اخلاق‌محور، زیر سایه سنگین کاکیستوکراسی، نژادپرستی نهادینه و نظامی‌گری افسارگسیخته در رژیم صهیونیستی، به‌تدریج در حال خاموش شدن‌اند. بحران اسرائیل و غزه، بحرانی اخلاقی، سیاسی، انسانی و ساختاری است. آنچه امروز شاهد آن هستیم، نه فقط یک جنگ، بلکه نمایش سقوط یک دولت به ورطه فساد، خشونت و بی‌اعتباری جهانی است.
صدای کرکننده جنایت

دیپلماسی ایرانی: هفت اکتبر نقطه عطفی در تاریخ بحران فلسطین و رژیم صهیونیستی بود؛ روزی که آتش مناقشه به شکلی بی‌سابقه شعله‌ور شد و تمام معادلات منطقه‌ای و جهانی را زیر و رو کرد. در این روز، خشونتی گسترده و فجایعی رخ داد که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً یک مناقشه سیاسی یا نظامی ساده دانست.

حجم ویرانی، کشتار و رنج انسانی به حدی رسید که حتی بسیاری از ناظران داخلی اسرائیل، روشنفکران و فعالان حقوق بشر، و به ویژه افکار عمومی جهانی را به واکنش واداشت. اسرائیل که سال‌ها بر پایه حمایت‌های بی‌دریغ ایالات متحده و غرب سیاست‌هایی اشغالگرانه و تبعیض‌آمیز علیه فلسطینیان پیش می‌برد، امروز با موجی از انتقادات از درون و بیرون روبه‌روست؛ انتقاداتی که دامنه آن به درون جامعه یهودی و حتی حاکمیت اسرائیل نیز کشیده شده است.

یکی از پرصداترین و تأثیرگذارترین صداها، دیوید گراسمن، نویسنده اسرائیلی است که اخیراً در گفت‌وگویی با روزنامه La Repubblica صراحتاً از واژه «نسل‌کشی» برای توصیف اقدامات اسرائیل در غزه استفاده کرد. گراسمن که سال‌ها از به کار بردن چنین اصطلاح سنگینی پرهیز کرده بود، اکنون با دیدن تصاویر، گزارش‌ها و شهادت‌های عینی، می‌گوید نمی‌تواند دیگر سکوت کند. او اعتراف می‌کند که حتی شنیدن این واژه در کنار نام اسرائیل و مردم یهود، باید زنگ خطر اخلاقی شدیدی برای همگان باشد؛ چرا که نشان می‌دهد اسرائیل به ورطه‌ای سقوط کرده که حتی اخلاق پایه‌ای بشری را نیز زیر پا گذاشته است.

این وضعیت، فقط بیانگر یک بحران انسانی نیست، بلکه افشاگر یک بحران ساختاری عمیق در نظام سیاسی اسرائیل است. جایی که به تعبیر دقیق، دچار نوعی کاکیستوکراسی شده است؛ یعنی حکومتی که بدترین، نالایق‌ترین و فاسدترین عناصر در رأس تصمیم‌گیری آن قرار دارند. در چنین نظامی، جای گفت‌وگو و عقلانیت را خشونت و سرکوب می‌گیرد، و تصمیم‌ها به جای منافع جمعی و عدالت، بر پایه ترس، انتقام و برتری‌طلبی قومی اتخاذ می‌شوند.

نمونه‌ای تکان‌دهنده از این رویکرد، اظهارات ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل، است که اخیراً در مصاحبه‌ای اظهارداشت: «کودکان غزه بی‌گناه نیستند؛ آن‌ها یک تهدید تأخیری هستند که باید به‌طور کامل از بین بروند.»

این جمله نه تنها بیانگر نگاه غیرانسانی و ضدحقوق بشری بخشی از حاکمیت اسرائیل است، بلکه مصداق آشکار گفتمان نسل‌کشی است؛ گفتمانی که نه تنها بین نظامیان و سیاستمداران جریان دارد، بلکه به‌طور ساختاری در سیاست‌های حکومتی نهادینه شده است.

در چنین بستر فکری، سیاستمداران اسرائیلی به جای تلاش برای صلح و همزیستی، دست به بمباران بی‌وقفه، محاصره انسانی، و تخریب سازمان‌یافته زیرساخت‌ها در غزه می‌زنند. نتیجه این رویکرد، نه امنیت برای اسرائیل و نه آرامش برای فلسطینی‌ها، بلکه گسترش نفرت، انزوای بین‌المللی و فروپاشی مشروعیت اخلاقی دولت اسرائیل را به همراه دارد. در سطح جهانی نیز نشانه‌های آشکار تحول در افکار عمومی مشاهده می‌شود:

رأی اکثریت سناتورهای دموکرات به توقف ارسال تسلیحات به اسرائیل
موضع‌گیری کشورهای اروپایی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین
گسترش جنبش‌های مردمی و رسانه‌ای در حمایت از فلسطین

این تحولات بازتاب تغییر گفتمان عمومی جهانی است که دیگر حاضر نیست حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل را بپذیرد. رسانه‌هایی که سال‌ها روایات رسمی اسرائیل را تکرار می‌کردند، اکنون ناچارند گزارش‌های میدانی و واقعیت‌های رنج مردم غزه را منعکس کنند.

از نگاه ریشه‌ای‌تر، این بحران ناشی از ایدئولوژی صهیونیستی‌ای است که بر مبنای برتری قومی یهودیان و حق تاریخی آن‌ها بر سرزمین فلسطین استوار است. چنین دیدگاهی به‌طور ساختاری تبعیض‌زا، اشغالگر و در نهایت غیرانسانی است. تا زمانی که این گفتمان بر نظام حکمرانی اسرائیل مسلط باشد، هیچ امیدی به پایان خشونت‌ها وجود ندارد.

محققا صداهای آگاه و اخلاق‌محور، زیر سایه سنگین کاکیستوکراسی، نژادپرستی نهادینه و نظامی‌گری افسارگسیخته در رژیم صهیونیستی، به‌تدریج در حال خاموش شدن‌اند. بحران اسرائیل و غزه، بحرانی اخلاقی، سیاسی، انسانی و ساختاری است. آنچه امروز شاهد آن هستیم، نه فقط یک جنگ، بلکه نمایش سقوط یک دولت به ورطه فساد، خشونت و بی‌اعتباری جهانی است.

اگرچه اسرائیل از حمایت‌ها و روابط سنتی در سطح جهانی به میزان قابل توجهی منزوی شده است، اما واکنش جهانی نسبت به جنایات جاری هنوز به اندازه‌ای قوی و مؤثر نیست که بتواند جلوی ادامه خشونت‌ها را بگیرد. این وضعیت ادامه‌دار می‌تواند منطقه را به مرحله‌ای کاملاً جدید و خطرناک سوق دهد.

آمریکا، به عنوان بزرگ‌ترین حامی اسرائیل، نقش تعیین‌کننده‌ای در تداوم این وضعیت دارد و مسئولیتی تاریخی برای فشار بر دولت اسرائیل جهت توقف خشونت‌ها و بازگشت به مسیر عدالت و حقوق بشر بر عهده دارد. تا زمانی که حمایت بی‌قید و شرط آمریکا ادامه یابد، امید واقعی به پایان دادن به این منازعه و تحقق صلحی عادلانه بسیار کم‌رنگ خواهد بود. این لحظه، فرصتی بی‌سابقه است تا واشنگتن با بازنگری در سیاست‌هایش، مسیر تازه‌ای برای پایان دادن به بحران و احیای اخلاق و امنیت در منطقه باز کند. 

سعید محمدی کاوند

نویسنده خبر

پژوهشگر، کارشناس مسائل آمریکا و مترجم کتاب های «قدرت شکننده آمریکا» و «مرثیه ای بر رویایی آمریکایی» 

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: نوار غزه غزه حمله اسرائیل به غزه جنایت در غزه فلسطین مردم فلسطین اسرائیل و فلسطین سعید محمدی کاوند


نظر شما :