افشای ماهیت ضد انسانی فرقه رجوی (قسمت اول)
شادی برای فاجعه یازده سپتامبر

نویسنده: آرش رضایی
دیپلماسی ایرانی: با وجود انبوه مقالات تحلیلی برای جلب توجه به موضوع (یازده سپتامبر) که بیش از حد مخاطبان را اشباع کرده، برای بازنمایی این واقعه آزاردهنده در تاریخ مدرن که خود آن را به پدیداری فراموش نشدنی حداقل در طول زندگی یک نسل بدل کرده، ضروریست تا خاطرات دو تن از جداشدگان مجاهدین خلق (منافقین) خانم مرضیه قرصی با نام مستعار آرزو و آقای سیامک حاتمی که در یازده سپتامبر در قرارگاه باقرزاده در عراق شادی و هلهله و پایکوبی عناصر فرقه رجوی به خاطر کشتار زنان و مردان و کودکان بیگناهی که در این حادثه جان باختند، را شاهد بودند انتشار یابد تا بر همگان روشن شود که چگونه رجوی و سایر سردمداران مجاهدین خلق از کمترین منش و خوی انسانی بیبهرهاند. از سوی دیگر این رویکرد و واقعه تلخ سبب خواهد شد تا برای بسیاری از مخاطبان هاله ابهام و رازآمیزی که به دور این فرقه خشن و تبهکار تنیده شده است در هم بریزد و ماهیت فاشیستی و ستیزه جویانه آن را به درستی به تصویر کشد.
برای مشخص شدن دو ذهنیت متضاد و آشکار شدن تمایز بین تفکر دگم و منحط فرقه رجوی با اندیشه و احساس آدمی در دنیای مدرن باید نگاهی تطبیقی به موضعگیری و واکنش بازماندگان فاجعه یازده سپتامبر و مجاهدین خلق داشت.
خانم رزماری دیلارد که همسرش را در حادثه تروریستی یازده سپتامبر از دست داده است در رابطه با پدیده شوم تروریسم می گوید: “صد سال دیگر مردم باید بدانند که اهمیت آزادی چقدر زیاد است. هدف زندگی من این است که تکمیل بنای یادبود قربانیان یازده سپتامبر را شاهد باشم. مردم باید بدانند که تروریستها چقدر جدی هستند. ما هم باید برای امنیت خود، خانوادههای خود و مردم جهان جدی باشیم. برای همین است که ما همه باید با هم متحد باشیم.”
مرضیه قرصی (عضو سابق مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش): خاطرات 11 سپتامبر برای نشست طعمه به قرارگاه باقرزاده (عراق) رفته بودیم. شب بود و برخی در حال شام خوردن بودند، عده ای نیز در حال شام گرفتن بودند. تعداد خانمها در سالن غذاخوری قرارگاه باقرزاده زیاد بود چون همهی زنان مقرهای مختلف آنجا بودند. من در حال گرفتن غذا بودم ناگهان متوجه شدم صدای بلندی از جمعیت داخل سالن غذاخوری بلند شد. همه شادی میکردند و مایل بودند ببینند چه اتفاقی افتاده است. یکدفعه آنهایی که در حال غذا گرفتن بودند همه هراسان به طرف سالنی که تلویزیون در آن قرار داشت دویدند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است، من نیز در حالی که سینی غذا دستم بود با سرعت به طرف داخل سالن دویدم. همه میخواستیم ببینیم چه اتفاقی افتاده است، سر و صدای زیادی در سالن بود آن هایی که از جریان باخبر نبودند از هم دیگر سئوال میکردند که چه اتفاقی افتاده؟ چه خبری پخش شده که همه این طوری شادی میکنند در حالی که گوینده خبری گفت تا چند دقیقه دیگر ادامه خبر را خواهد داد همه به همدیگر میگفتند سکوت کنید تا خبر را بشنوید و غرق شادی بودند. خبر مربوط به پخش فیلم برخورد هواپیماها به برج های دوقلوی نیویورک که عده ی زیادی در این حادثه کشته شدهاند. بعد از این که این خبر تمام شد یکی از مسئولین به ما گفت امشب جشن میگیریم و گرفتند. زنان حاضر در قرارگاه باقرزاده آن شب به خاطر فرو ریختن برج های دو قلوی نیویورک تا نیمه شب پایکوبی و شادمانی کردند. آنها رقصیدند و شیرینی خوردند.
چند روز بعد که مسعود و مریم رجوی در باقرزاده نشست عمومی گذاشته بودند مسعود گفت: که افراد ساکت باشند و او مطالب مربوط به برخورد هواپیماها با برج های دوقلو را خواند و نیز تصویر برخورد هواپیماها و فرو ریختن برج های دوقلو را در چند مرحله از واید اسکرین نشان دادند، همه دست میزدند و شادی میکردند. مسعود رجوی گفت: «هر کس با اسلام درافتاد برافتاد به این خاطر همه جمعیت حاضر در سالن کف زدند سوت کشیدند و خوشحالی کردند.»
نظر شما :