شادی برای فاجعه یازده سپتامبر، افشای ماهیت ضد انسانی فرقه رجوی (قسمت سوم)

مهر تاییدی بر قرائت فاشیستی سردمداران منافقین

۳۱ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۵۱۹۰ اخبار اصلی آمریکا
آرش رضایی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: یازده سپتامبر بی شک روزی بود که قلب میلیاردها نفر انسان را در همه کشورها شکافت. زیرا تروریست های القاعده آشکارا اقدامی علیه بشریت انجام دادند و اما دارودسته تبهکار رجوی با مهر تایید زدن بر عملیات القاعده در این روز به جهانیان ثابت کردند که به ذهنیت ستیزه جویانه و رفتارهای تروریستی پایبندی همیشگی و بیمارگونه دارند. ضمنا نوع واکنش و موضعگیری سخیف دارودسته رجوی در رابطه با کشتار انسان‌های بیگناه در یازده سپتامبر حاکی از ایدئولوژی بنیادگرایانه و توتالیتر فرقه مجاهدین و قرائت فاشیستی سردمداران آن از مفاهیم دینی ست. 
مهر تاییدی بر قرائت فاشیستی سردمداران منافقین

نویسنده: آرش رضایی

دیپلماسی ایرانی: بدترین شکل خشونت ترور و کشتار دسته جمعی انسانهاست. هر انسان متعادل به لحاظ روانی در محکوم کردن کشتار دسته جمعی کودکان و زنان و مردان بیگناه در وضعیتی که به زندگی عادی خویش سرگرم بودند، لحظه ای درنگ و تردید نخواهد کرد. یادآوری شادی و پایکوبی رهبران ستیزه‌جو و تبهکار مجاهدین در هنگام کشتار هزاران نفر شهروند امریکائی بیگناه در روز یازده سپتامبر، دقیقا به اثبات می‌رساند که دارودسته تروریست فرقه مجاهدین از ذهن و روانی سالم و متعادل برخوردار نیستند. به‌راستی چه توجیهی موجب شد که این چنین دارودسته فرقه رجوی بیمارگونه برای کشتار هزاران بیگناه به وسیله افراد تبهکار القاعده، شادمانی کنند؟ با کدام هنجار تثبیت شده و یا معیار اخلاقی می توان رفتار زشت و اعمال مشمئز کننده اعضای فرقه مجاهدین را در باغ وحش باقرزاده محک زد. 

یازده سپتامبر بی شک روزی بود که قلب میلیاردها نفر انسان را در همه کشورها شکافت. زیرا تروریست‌های القاعده آشکارا اقدامی علیه بشریت انجام دادند و اما دارودسته تبهکار رجوی با مهر تایید زدن بر عملیات القاعده در این روز به جهانیان ثابت کردند که به ذهنیت ستیزه‌جویانه و رفتارهای تروریستی پایبندی همیشگی و بیمارگونه دارند. ضمنا نوع واکنش و موضعگیری سخیف دارودسته رجوی در رابطه با کشتار انسان‌های بیگناه در یازده سپتامبر حاکی از ایدئولوژی بنیادگرایانه و توتالیتر فرقه مجاهدین و قرائت فاشیستی سردمداران آن از مفاهیم دینی ست. 

نگاهی به خاطرات آقای قادر رحمانی (عضو سابق مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش) از منظری عقلانی و با تکیه بر هنجارهای دنیای مدرن و مبانی تفکر انسان در دوران معاصر گویای ماهیت تروریستی فرقه مجاهدین با ساختاری فاشیستی می باشد. قادر رحمانی (عضو سابق مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش): «جشن و پایکوبی در قرارگاه اشرف در رابطه با عملیات تروریستی الفاعده ساعت 5/4 عصر بود که از نشست لایه ای در قرارگاه باقرزاده (عراق) بر می گشتیم که به طور کل با یک بهم ریختگی برنامه روزانه مواجه شدیم همه در حال جشن و پایکوبی بودند و افرادی مثل جواد خراسان، قدرت حیدری و معصومه ملک محمدی از مسئولین رده بالای تشکیلات مجاهدین به عنوان جلودار بقیه به لایه ما تبریک گویان پیش آمدند. قضیه به صورتی القاء می شد که گوئی نیروهای خود مجاهدین عملیات کرده اند. به همین خاطر ما همه کنجکاو شدیم که چه خبر است وقتی جویا شدیم، فهمیدیم القاعده عملیات انجام داده است. خبرها یک کلاغ چهل کلاغ شده بود و هر کس خبری می گفت بالاخره فهمیدیم برج های دو قلو (تجارت جهانی) ئر نیویورک فرو ریخته است. شب چلو مرغ و فیلم سینمایی داشتیم و پیشاپیش خبر نشست جمعی در حضور مسعود و مریم به ما داده شد. انتظار به‌سر رسید وارد نشست شدیم. آقا و خانم (مسعود و مریم رجوی) بالای سن تشریف فرما شدند به دستور، فیلم CNN از فرو ریختن برج ها نشان داده شد و سه بار این عمل تکرار شد و هر بار با توجیه خشونت القاعده که از طرف مسعود و مریم به بچه ها القاء می شد و دوربینی که روی سر مسئولین در چرخش بود بر شدت شادی و پایکوبی می افزود تا وسط های نشست ما هم هاج و واج نگاه می کردیم که اولا این قضیه چه ربطی به ما دارد ثانیا این عمل ضد انسانی کجایش شادی بخش است که برای این کار جشن گرفته اند!! کم کم نیت آقا مسعود رو می شد با قیافه ای ژست وار و دست به کمر رو به نیروها که بله عملکرد اسلام ارتجاعی را دیدید وای به روزی که اسلام انقلابی وارد میدان شود. خانم رجوی نیز لحظه را غنیمت شمرده و از اهمیت رهبری عقیدتی می گفت و جالب اینکه مریم از ما می خواست برای مسعود یک چنین نیروهایی باشیم تا بتوانیم دین خود را به رهبری ادا کنیم. همه نیروها در ظاهر و به اجبار تظاهر به شادی می کردند اما متناقض بودند، که کشته شدن افراد بیگناه کجایش شادی دارد؟ در آن لحظه تنها چیزی که به ذهنم زد این بود که آدمی باید دچار بیماری سادیسم باشد که برای پرتاب شدن افرادی بیگناه از طبقات بالای برج ها که راهی جز این برای خودشان باقی نمانده بود چون برج‌های دو قلو در حال ریزش و در آتش بود شادی کنند ولی آقای رجوی دست بردار نبود و گویا فرماندهی و طراحی از جانب او انجام می‌دهد و بعد نتیجه گیری می کند. ولی وقتی از موضع یک انسان به قضیه نگاه می کردم، می دیدم انسانیت حکم می کند که خوب و بد باید از هم تشخیص داده شوند چون این بار سوژه اصلی افراد بیگناه بودند.

من هفده سال تمام داخل سازمان بودم اعتراف می‌کنم هیچ وقت یک چنین جشنی برای هیچ کدام یک از برنامه های خود نداشتیم. برنامه طوری تنظیم شده بود که هر لحظه به چاشنی شادی از طرف مخصوصا مریم افزوده می شد طی نشست دو سه بار از ما پذیرایی شد و قرار شد بعد از نشست نیز در داخل سالن اجتماعات برایمان فیلم سینمایی بگذارند. در بین آنتراکت مسئولین بالای سازمان از قبیل فهیمه اروانی و مژگان پارسائی به بچه ها تبریک می گفتند و فرماندهان نیز به خاطر تقلید از آنها شروع کرده بودند به تبریک گوئی. ولی لایه‌های پائین تشکیلات که سر از کار آنها در نمی آوردند و هدف برایشان مشخص نبود فقط با حیرت به هم نگاه می کردند که عمل تروریستی و کشته شدن افراد بی‌گناه کجایش تبریک دارد خصوصا اینکه این عمل موضع سازمانی محسوب می شد و نه فردی. مثل اینکه آقا و خانم رجوی نمی دانستند آمریکا به قول خودشان صاحب خانه جدید آنها خواهد شد پشت مسعود بیش از اندازه به آقای سید الرئیس (صدام حسین) گرم بود و مریم نیز به یمن این پشت گرمی اینگونه وانمود می کرد که هر وقت مسعود بخواهد او نیز چنین عملیاتی را خواهد کرد و مثال از عملیات فروغ جاویدان آورد که گویا می خواسته در خط مقدم شرکت کند ولی مسعود اجازه نداده و حالا برایم سوال شده آقای رجوی کجاست و خانم مریم رجوی چرا در فرانسه دم از دمکراسی و حقوق بشر می زنند، در نشستی مریم گفت ما هیچ چیز برای مخفی کردن نداریم پس خواهش می کنم فیلم نشست مربوط به عملیات القاعده را در صورت امکان پخش کنید تا دنیا بداند که ماهیت و هویت شما (امریکا) چیست و در باطن شما چه می گذرد؟»

کلید واژه ها: آرش رضایی 11 سپتامبر حوادث 11 سپتامبر مسعود رجوی مجاهدین فرقه مجاهدین رجوی مریم مسعود مریم افراد بیگناه


نظر شما :