بیست سال پس از ابتکار همکاری استانبول

همکاری ناتو و شورای همکاری خلیج فارس در محک

۲۴ مهر ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۵۶۵۰ اخبار اصلی خاورمیانه
به نظر می‌رسد طرح ابتکاری همکاری خلیج فارس (ICI) از همان ابتدا بیشتر با هدف دستیابی به دستاوردهای سیاسی و نمادین شکل گرفته است تا نتایج معنادار در بخش امنیتی. اعتماد ناتو به تکرار مدل‌های موفق قبلی کمک‌های امنیتی که در جاهای دیگر به کار گرفته شده بود، به دلیل سوءتفاهم‌های اساسی اولیه آن در مورد نقش نیروهای مسلح در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تمایل محدود رهبران خلیج فارس برای مشارکت جدی در اصلاحات بخش امنیتی و انتظارات متفاوت بین ناتو و اعضای شورای همکاری خلیج فارس در مورد هدف نهایی طرح ابتکاری همکاری خلیج فارس، تضعیف شده است. این عوامل در کنار هم، ظرفیت این طرح را برای ارائه نتایج واقعاً متحول‌کننده برای هر دو طرف محدود کرده‌اند.
همکاری ناتو و شورای همکاری خلیج فارس در محک

نویسنده: لئوناردو جاکوپا ماریا ماتزوکو (Leonardo Jacopo Maria Mazzucco)، پژوهشگر امور امنیتی حوزه خلیج فارس

دیپلماسی ایرانی: ژوئن ۲۰۲۵ بیستمین سالگرد ورود امارات متحده عربی به طرح همکاری استانبول (ICI) بود. پیش از آن بحرین، کویت و قطر در سال ۲۰۰۵ به آن پیوسته بودند. در دو دهه پس از پیوستن کشورهای خلیج فارس، ICI مکانیسم اصلی تعامل امنیتی بین سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) را نمایندگی کرده است.

در حالی که ICI به طور قابل توجهی در پیشبرد همکاری عملی و گفت‌وگوی سیاسی بین ناتو و شرکای خلیج فارس آن نقش داشته، اما با ترکیبی از محدودیت‌های سیاسی، کلامی و ساختاری نیز مواجه بوده که از تبدیل آن به یک مشارکت استراتژیک منسجم مانع شده است.

دو دهه پس از آن، این طرح به اصلاحات اساسی نیازمند است که منعکس کننده محیط امنیتی متحول امروز، چشم‌انداز تهدید در حال تحول و اولویت‌های در حال تغییر کشورهای خلیج فارس باشد. تنها از طریق چنین تجدیدی می‌تواند به طور معناداری به ایجاد یک چارچوب امنیت جمعی مؤثر در سال‌های آینده کمک کند.

ریشه‌های ICI

قبل از ICI، تعاملات رسمی بین ناتو و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ناچیز بود. یک استثنای قابل توجه در این روند، مشارکت حدود ۱۲۰۰ سرباز امارات متحده عربی در مأموریت حفظ صلح نیروی کوزوو (KFOR) ناتو بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ بود.

طرح همکاری بین‌المللی خلیج فارس که در اجلاس استانبول ناتو در ژوئن ۲۰۰۴ اعلام شد، به گونه‌ای طراحی شده بود که به عنوان بستری برای پیشبرد گفت‌وگوی سیاسی با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ارائه همکاری‌های سفارشی به آنها عمل کند. به پایتخت‌های خلیج فارس طیف وسیعی از حوزه‌های تعامل عملی، که رسماً با عنوان منوی همکاری مشارکتی (PCM) شناخته می‌شوند، ارائه شد که مبارزه با تروریسم، امنیت مرزی، آمادگی مدنی، سلاح‌های کشتار جمعی و همکاری‌های نظامی را شامل می‌شد.

ناتو رویکرد خود را نسبت به شرکای طرح همکاری بین‌المللی خلیج فارس بر شش اصل راهنما استوار کرده است: عدم تبعیض، خود-تمایزی، تعامل دو طرفه، عدم تحمیل، تنوع و مکمل بودن. در مجموع، این اصول بر قصد ناتو برای همکاری با همتایان شورای همکاری خلیج فارس به طور برابر تأکید می‌کنند و چارچوبی انعطاف‌پذیر و غیر الزام‌آور برای همکاری‌های متناسب ارائه می‌دهند.

در حالی که هر شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در فرآیند مشورتی که به تأسیس ICI منجر شد، شرکت کردند، عربستان سعودی و عمان در نهایت تصمیم گرفتند که مشارکت خود را در این ابتکار رسمی نکنند – و در عوض، تعامل محدودتری را با این اتحاد دنبال کنند.

تکامل همکاری ناتو و خلیج فارس

در سال ۲۰۰۸، این همکاری با برگزاری اولین نشست «ناتو+۴» که کویت، قطر، بحرین و امارات متحده عربی در آن حضور داشتند، ابعاد چندجانبه جدیدی به خود گرفت. بیانیه نهایی اجلاس استراسبورگ/کهل در سال ۲۰۰۹، اولین سند رسمی ناتو بود که پیوند امنیتی بین این دو بلوک را به رسمیت شناخت و اذعان کرد که «امنیت و ثبات منطقه خلیج فارس برای اتحاد مهم است». این تأکید جدید بر امنیت خلیج فارس در مفهوم استراتژیک ناتو در سال ۲۰۱۰، نقشه راه اصلی این اتحاد، منعکس شد که از کشورهای ناتو می‌خواست «مشارکت امنیتی عمیق‌تری را با شرکای خلیج فارس خود توسعه دهند و برای استقبال از شرکای جدید آماده باشند». از سال ۲۰۱۱، کمیته مشارکت‌ها و امنیت مشترک ناتو، تعاملات منظم با کشورهای خلیج فارس را رهبری کرده و چارچوبی منسجم برای گفت‌وگو و همکاری فراهم کرده است. و در سال ۲۰۱۴، ناتو و شرکای ICI با میزبانی اولین نشست سطح بالای وزرای امور خارجه، پیشرفت بیشتری در تقویت همکاری‌ها داشتند.

شاید مهم‌ترین پیشرفت در تعامل ناتو با منطقه خلیج فارس از زمان آغاز ICI، تأسیس مرکز منطقه‌ای ناتو-ICI در کویت در سال ۲۰۱۷ باشد که اولین حضور پایدار این اتحاد در منطقه را رقم زد. امروزه، این مرکز به عنوان بستری برای بهبود درک متقابل از تهدیدات امنیتی و تسهیل تعامل نزدیک‌تر از طریق آموزش و ابتکارات دیپلماسی عمومی عمل می‌کند.

در واقع، این مرکز از زمان تأسیس خود، بر اجرای بیش از ۵۰ برنامه ظرفیت‌سازی امنیت دریایی، دفاع سایبری، واکنش شیمیایی، بیولوژیکی، رادیولوژیکی و هسته‌ای و همچنین مدیریت بحران نظارت را شامل می‌شده است. نکته قابل توجه این است که مقامات سعودی و عمانی، با وجود اینکه رسماً عضو ICI نیستند، در این رویدادها نیز شرکت کرده‌اند. مشارکت آنها نشان دهنده جذابیت برنامه‌های آموزشی متناسب با این مرکز و علاقه استراتژیک هر دو کشور به حفظ تعامل با اتحاد است که منافع امنیت ملی خاص آنها را پیش می‌برد.

اخیراً، اجلاس سالانه ناتو ۲۰۲۴ در واشنگتن دی سی بر اهمیت کشورهای جبهه جنوبی، از جمله اعضای ICI، برای امنیت اتحاد تأکید کرد. از جمله نتایج کلیدی این کنفرانس، تصویب یک برنامه اقدام جامع و ایجاد سمت نماینده ویژه برای همسایگی جنوبی بود، نقشی که در ژوئیه ۲۰۲۴ توسط دیپلمات اسپانیایی، خاویر کولومینا، به عهده گرفته شد. نماینده ویژه به عنوان چهره اتحاد در خاورمیانه عمل می‌کند، حضور آن را افزایش می‌دهد، گفت‌وگو با شرکای منطقه‌ای را تحریک می‌کند و از طریق دیپلماسی به سوءتفاهم‌ها رسیدگی می‌کند.

یک توافق سودمند متقابل

دو دهه بعد، طرح ابتکاری همکاری بین کشورهای خلیج فارس (ICI) در سه حوزه اصلی به روابط ناتو و کشورهای خلیج فارس کمک کرده است. اول، این طرح بستری را برای ناتو ایجاد کرده است تا رویکردی منسجم‌تر نسبت به خلیج فارس اتخاذ کند و مقامات ناتو نیز تأثیر منطقه بر منافع اتحاد را بهتر درک کنند. ناتو اکنون رسماً ارتباط بین ثبات خلیج فارس و امنیت خود را تصدیق می‌کند و منطقه را در چشم‌انداز استراتژیک گسترده‌تر خود محکم‌تر می‌کند.

دوم، چارچوب عمل‌گرایانه و انعطاف‌پذیر طرح ابتکاری همکاری بین کشورهای خلیج فارس، امکان ادامه همکاری را علی‌رغم حساسیت‌های سیاسی فراهم می‌کند. اصول خود-تمایزی، عدم تحمیل و احترام به تنوع در این طرح، امکان تعامل متناسب با هر کشور شریک را فراهم می‌کند. این رویکرد، ترجیح آشکار کشورهای خلیج فارس برای همکاری دوجانبه به جای تعامل بلوک به بلوک را در بر می‌گیرد. و همان‌طور که برنامه‌های آموزشی شرح داده شده در بالا نشان می‌دهد، این استراتژی فضایی را برای مشارکت گزینشی عربستان سعودی و عمان باقی می‌گذارد.

سوم، این طرح ابزارها و ابتکارات مشخصی را برای پیشبرد همکاری دفاعی بین دو بلوک فراهم می‌کند. مهمترین آنها تأسیس مرکز منطقه‌ای مستقر در کویت بود. اگرچه این مرکز و فعالیت‌های مرتبط با ICI هنوز به طور کامل به پتانسیل خود نرسیده‌اند، اما به توسعه آموزش‌های عملی، قابلیت همکاری و گفت‌وگوی پایدار کمک کرده‌اند. در مجموع، این دستاوردها نشان می‌دهد که چگونه ICI حضور و تعامل ناتو در خلیج فارس را تثبیت کرده است.

ICI به سقف خود می‌رسد

با این وجود، علی‌رغم جاه‌طلبی‌های اولیه و پیشرفت‌های متناوب این طرح، ترکیبی از عوامل سیاسی، نمادین و ساختاری، عمق همکاری دفاعی ناتو و شورای همکاری خلیج فارس را در چارچوب ICI محدود کرده است.

به نظر می‌رسد طرح ابتکاری همکاری خلیج فارس (ICI) از همان ابتدا بیشتر با هدف دستیابی به دستاوردهای سیاسی و نمادین شکل گرفته است تا نتایج معنادار در بخش امنیتی. اعتماد ناتو به تکرار مدل‌های موفق قبلی کمک‌های امنیتی که در جاهای دیگر به کار گرفته شده بود، به دلیل سوءتفاهم‌های اساسی اولیه آن در مورد نقش نیروهای مسلح در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تمایل محدود رهبران خلیج فارس برای مشارکت جدی در اصلاحات بخش امنیتی و انتظارات متفاوت بین ناتو و اعضای شورای همکاری خلیج فارس در مورد هدف نهایی طرح ابتکاری همکاری خلیج فارس، تضعیف شده است. این عوامل در کنار هم، ظرفیت این طرح را برای ارائه نتایج واقعاً متحول‌کننده برای هر دو طرف محدود کرده‌اند.

علی‌رغم تأکید اعلام‌شده این طرح بر همکاری عملی، ناتو به دلیل سه محدودیت اصلی، برای کسب جایگاه واقعی در خلیج فارس با مشکل مواجه بوده است: عدم تمایل بازیگران کلیدی منطقه‌ای برای مشارکت کامل در این طرح؛ غلبه ترتیبات دوجانبه با کشورهای خلیج فارس، به جای یک رویکرد منسجم و بلوک به بلوک؛ و اختلافات مداوم درون شورای همکاری خلیج فارس بر سر درک تهدید و منافع امنیتی متضاد. این پویایی‌ها مانع از ظهور یک چارچوب واقعاً منطقه‌ای برای همکاری دفاعی می‌شود.

طرح همکاری بین کشورهای خلیج فارس (ICI) تا حدودی به عنوان پاسخی به درس‌هایی که از چارچوب‌های قبلی ناتو در خاورمیانه، مانند گفت‌وگوی مدیترانه‌ای (MD)، که تعامل با کشورهای شمال آفریقا، اسرائیل و اردن را شامل می‌شود، گرفته شده بود، مطرح شد. برخلاف طرح گفت‌وگوی مدیترانه‌ای (MD)، طرح همکاری بین کشورهای خلیج فارس (ICI) تلاش کرد تا پیش از – و به عنوان گامی به سوی – نزدیکی سیاسی، روابط نظامی – نظامی را توسعه دهد. با این حال، فرض ناتو مبنی بر اینکه شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک بلوک امنیتی منسجم و نهادینه عمل می‌کند، نادرست از آب درآمد. نهادینه‌سازی محدود شورای همکاری خلیج فارس در امور دفاعی به این معنی بود که جاه‌طلبی‌های ناتو برای طرح همکاری بین کشورهای خلیج فارس اغلب از آنچه کشورهای خلیج فارس آماده حمایت از آن بودند، فراتر می‌رفت.

در زیر این مشکلات، یک سوءتفاهم اساسی نهفته است که از برداشت‌های متفاوت از همکاری امنیتی ناشی می‌شود. در حالی که ناتو به دنبال ارائه تخصص عملیاتی و ظرفیت دفاعی به شرکای خلیج فارس خود است، به نظر می‌رسد کشورهای خلیج فارس بیشتر به تضمین‌های حفاظتی از وابستگی به یک چارچوب تحت رهبری ناتو علاقه‌مند هستند – چیزی که اتحاد نمی‌تواند ارائه دهد.

چشم‌اندازهای توسعه آینده

با وجود محدودیت‌های طرح همکاری بین کشورهای خلیج فارس، تعاملات سطح بالا بین دو بلوک همچنان در حال افزایش است. جاسم محمد البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، و دریاسالار جوزپه کاوو دراگون، رئیس کمیته نظامی ناتو، در فوریه ۲۰۲۵ با هم دیدار کردند. پنج ماه بعد، البدیوی با رادمیلا شکرینسکا، معاون دبیرکل ناتو – دومین مقام غیرنظامی عالی رتبه در این اتحاد – دیدار کرد. با این حال، ناتو و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هنوز این تعاملات را به یک تغییر الگویی و ملموس تبدیل نکرده‌اند.

در واقع، اجلاس ناتو ۲۰۲۵ در لاهه که ژوئن گذشته برگزار شد، برای بسیاری از ناظران خلیج فارس ناکافی بود. در حالی که این اجلاس پیشرفت قابل توجهی را برای کشورهای عضو اتحاد نشان داد – به‌ویژه از طریق تأیید هدف سرمایه‌گذاری ۵ درصدی از تولید ناخالص داخلی برای اولویت‌های اصلی دفاعی تا سال 2035 – اما شتاب کمی در پیشبرد تعامل ناتو با خلیج فارس از طریق طرح ابتکاری همکاری استانبول (ICI) ایجاد کرد. رکود سیاسی و عدم پیشرفت در سطح نهادی، سوالاتی را در مورد قابلیت دوام بلندمدت طرح ابتکاری همکاری استانبول به عنوان چارچوبی برای تعامل استراتژیک بین دو بلوک مطرح می‌کند. علاوه بر این، تشدید اخیر تهدیدات امنیتی فوری در همسایگی ناتو – عمدتاً جنگ روسیه علیه اوکراین و تلاش مسکو برای ایجاد یک بندر آب گرم جدید در مدیترانه پس از سقوط رژیم اسد در سوریه – باعث شده است که این اتحاد توجه خود را به داخل کشور معطوف کند.

قابل توجه است که پویایی‌های منطقه‌ای نیز می‌توانند بر زمان و عمق تعامل ناتو و شورای همکاری خلیج فارس تأثیر بگذارند. واکنش عمومی سنجیده دولت ترامپ به حمله هوایی اسرائیل در دوحه که مذاکره‌کنندگان حماس را هدف قرار داد، این پتانسیل را دارد که تمایل برخی از کشورهای خلیج فارس را برای افزایش همکاری آشکار با این اتحاد، حداقل در کوتاه مدت، کاهش دهد. قطر ادعاهایی مبنی بر بازنگری در مشارکت امنیتی خود با واشنگتن را رد کرد و دیدار اخیر بین شیخ محمد بن عبدالرحمن، نخست‌وزیر، و دریاسالار چارلز بی. کوپر، فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده، تأکید کرد که کانال‌های گفت‌وگوی سطح بالا همچنان فعال هستند.

با این حال، پیامدهای گسترده‌تر حمله اسرائیل به قطر ممکن است به طور موقت اشتیاق برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را برای ارتباط آشکارتر با اتحادی به رهبری ایالات متحده کاهش داده باشد. مطالعات قبلی نشان داده که علاقه کشورهای خلیج فارس به تعمیق تعامل دفاعی عمومی با واشنگتن – مانند پذیرش وضعیت متحد اصلی غیر ناتو (MNNA) -  در طول زمان نوسان داشته است، که عمدتاً به نحوه ارزیابی آنها از سودمندی این عنوان برای منافع ملی‌شان بستگی دارد. با این حال، در شرایط فعلی، برخی از پایتخت‌های شورای همکاری خلیج فارس ممکن است قضاوت کنند که دنبال کردن همکاری آشکار و نزدیک‌تر با ناتو می‌تواند از نظر سیاسی مضر باشد، حتی اگر محاسبات امنیتی بلندمدت همچنان در این جهت باشد. با این وجود، وجود چالش‌های مشترک منطقه‌ای بین دو بلوک – از پرداختن به ناامنی دریایی گرفته تا افزایش امنیت زیرساخت‌های حیاتی و مهار بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی، و همچنین تجاوز فزاینده دشمنان ناتو در منطقه خلیج فارس – نشان می‌دهد که اتحاد و شرکای آن در شورای همکاری خلیج فارس در سال‌های آینده به یافتن زمینه‌های مشترک ادامه خواهند داد. با این حال، تغییر این همکاری مستلزم همسویی سیاسی بیشتر، اهداف استراتژیک روشن‌تر مبتنی بر انتظارات معقول و تفکر سیاسی نوآورانه خواهد بود، حتی اگر به معنای بررسی روش‌های همکاری باشد که از قالب فعلی ICI فراتر رود. اینکه این همکاری به شکل یک ترتیبات ساختاریافته و رسمی باشد یا یک چارچوب انعطاف‌پذیرتر و آزادتر، اهمیت کمتری دارد. آنچه برای ناتو بیشترین اهمیت را دارد، اطمینان از این است که هر شش کشور شورای همکاری خلیج فارس همچنان درگیر و متعهد به روابط مثبت باقی بمانند.

منبع: گالف اینترنشنال فاروم / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

کلید واژه ها: نشست استانبول خلیج فارس منطقه خلیج فارس شورای همکاری خلیج فارس کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ناتو پیمان آتلانتیک شمالی ناتو و کشورهای شورای همکاری


نظر شما :