موازنهگری ریاض:
راهبرد عربستان سعودی در مناقشه ایران و اسرائیل
نویسنده: گوکخان ارِلی، تحلیلگر و پژوهشگر سیاست خارجی و ژئوپلیتیک
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه
از اکتبر ۲۰۲۳، میانجیها و تسهیلگران مختلف در خاورمیانه درگیر مدیریت پیامدهای تحولات آن دوره بودهاند. عربستان سعودی نیز، مانند سایر بازیگران منطقهای، ثبات منطقهای را بهعنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی خود شناسایی کرده است.
در سیزدهم ژوئن، اسرائیل حملات هماهنگ و همزمانی را در چندین استان ایران انجام داد و مراکز نظامی و هستهای را هدف قرار داد. این اقدام، تشدیدی جدی در تنشهای دیرپای میان دو طرف به شمار میرفت. ایران نیز عمدتاً با شلیک موشک به این حملات پاسخ داد؛ واکنشی که نگرانیها درباره گسترش بحران و تبدیل آن به یک جنگ فراگیرتر را افزایش داد.
در واکنش به این حملات بیسابقه اسرائیل علیه ایران، عربستان سعودی رویکردی فعال در عرصه دیپلماسی در پیش گرفت و هدف خود را کاهش تنش و مهار بحران اعلام کرد. این حمله و بیثباتی نظامی غیرقابل پیشبینی که پس از آن میان دو بازیگر شکل گرفت، کشورهای منطقهای از جمله عربستان را واداشت تا با سرعت راهبردهای خود را بازتنظیم کنند. ریاض بهسرعت حملات اسرائیل را نقض حقوق بینالملل دانست و با بهرهگیری از روابط منطقهای و بینالمللی خود، برای خویشتنداری و گفتوگو در منطقه فشار وارد کرد.
عربستان در هماهنگی با همسایگان خلیجی و ترکیه تأکید کرد که همکاری منطقهای، نه تشدید رویارویی نظامی، تنها مسیر عملی و پایدار برای دستیابی به ثبات بلندمدت در خاورمیانه است.
وزارت امور خارجه عربستان سعودی حملات اسرائیل را «حملاتی شنیع» توصیف کرد که بهطور آشکار حقوق بینالملل را نقض میکنند و اعلام داشت که پادشاهی در کنار ایران، بهعنوان کشوری برادر، برای حفظ حاکمیت آن میایستد. ریاض همچنین از شورای امنیت سازمان ملل و جامعه بینالمللی خواست بهسرعت برای توقف این تجاوز اقدام کنند.
در همین چارچوب، مقامات سعودی به رهبری وزیر امور خارجه و نیز ولیعهد و نخستوزیر، به یک دیپلماسی فشرده وارد شدند. آنان تماسهایی گسترده با همتایان خود در کشورهای خلیج فارس، خاورمیانه و قدرتهای مهم جهانی برقرار کردند تا واکنشها را هماهنگ، بر ضرورت خویشتنداری تأکید و راهحلهایی مبتنی بر گفتوگو را بررسی کنند.
تلاشهای مشترک عربستان با دیگر کشورهای خلیج فارس، به شکلگیری واکنشهای منطقهای در برابر اقدامات اسرائیل کمک کرد. بیانیهای مشترک از سوی بیش از بیست کشور عربی و اسلامی صادر شد که در آن، حملات اسرائیل بهطور قاطع محکوم و آتشبس فوری و بازگشت به مسیر مذاکرات را خواستار شد. همچنین شورای همکاری کشورهای خلیج فارس نشست اضطراری برگزار کرد که طی آن، اعضا بهصورت جمعی اقدامات اسرائیل را محکوم کردند و تدابیر فوری برای مقابله با پیامدهای احتمالی هستهای یا زیستمحیطی اتخاذ شد.
این واکنشهای سریع بهروشنی نشان میدهد که سیاست خارجی عربستان سعودی بهطور بنیادین آیندهای عاری از تنشهای نظامی منطقهای را مد نظر دارد و پادشاهی برای تحقق چنین آیندهای، بدون تردید از ظرفیتهای دیپلماتیک خود بهره میگیرد.
مدیریت جنگ دوازده روزه و پرهیز از درگیری مستقیم
در جریان جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل، عربستان سعودی تلاش کرد بحران را بهگونهای مدیریت کند که بهطور مستقیم وارد درگیری نشود. این رویکرد نهتنها برای عربستان، بلکه برای بسیاری از کشورهایی که از نظر جغرافیایی و سیاسی میان ایران و اسرائیل قرار دارند، یک راهبرد منطقی به شمار میرفت. همسویی آشکار با هر یک از طرفین میتوانست خطر تشدید درگیری را افزایش دهد و مسیر را برای اقدامات بیثباتکننده بیشتر هموار کند.
عربستان که بهتازگی در سال ۲۰۲۳ روابط خود با ایران را عادیسازی کرده بود، از بهبود این روابط برای ترویج آرامش و کاهش تنش بهره گرفت، در حالی که همزمان پیوندهای سنتی و راهبردی خود با دیگر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را حفظ کرد. در این چارچوب، ولیعهد عربستان با رئیسجمهوری ایران تماس گرفت و ضمن ابراز همدردی نسبت به تلفات انسانی ناشی از حملات اسرائیل، بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که استفاده از زور باید کنار گذاشته شود و اختلافات تنها از مسیر دیپلماسی قابل حل است.
این رویکرد نشاندهنده راهبرد کلان عربستان در مدیریت منازعات منطقهای است؛ راهبردی که بر بیطرفی راهبردی، جلوگیری از گسترش جنگ و ترجیح ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک بر کنش نظامی تأکید دارد. هرچند ریاض بهطور علنی اسرائیل را مسئول تشدید تنشها دانست و اقدامات آن را محکوم کرد، اما در عین حال از هرگونه مشارکت نظامی مستقیم که میتوانست مسیر جنگ را تغییر دهد یا دامنه آن را گسترش دهد، پرهیز کرد.
در مجموع، رفتار عربستان در طول این جنگ کوتاه اما پرتنش نشان داد که این کشور بهدنبال ایفای نقش یک بازیگر تنظیمکننده بحران است؛ بازیگری که میکوشد با حفظ فاصله از میدان نبرد، همزمان از نفوذ دیپلماتیک خود برای مهار بحران و جلوگیری از بیثباتی فراگیر در منطقه استفاده کند.
زمینه آشوب و تشدید تنش
بحران از پیش موجود میان اسرائیل و ایران در سیزدهم ژوئن ۲۰۲۵ وارد مرحلهای تازه شد؛ زمانی که اسرائیل حملاتی را در خاک ایران انجام داد که به کشته شدن شماری از مقامهای ارشد نظامی و افراد مرتبط با بخش هستهای انجامید. با توجه به اینکه دو کشور از دهه ۱۹۸۰ تاکنون درگیر تلاشهای متقابل برای فرسایش یکدیگر در میدانهای مختلف بودهاند و این رقابتها تا سال ۲۰۲۳ به نقطه اوج رسیده بود، میتوان این رخداد را شدیدترین رویارویی مستقیم میان آنها دانست.
پس از آنکه دو طرف در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ بهطور محدود اما مستقیم خاک یکدیگر را هدف قرار داده بودند، در ژوئن ۲۰۲۵ وارد یک جنگ دوازده روزه شدند. پاسخ ایران به حملات اسرائیل سریع اما حسابشده بود. ایران با شلیک موشکهای بالستیک به سمت اسرائیل واکنش نشان داد که بخش قابل توجهی از آنها رهگیری شد و همزمان مقامات ایرانی این حمله را اقدامی جنگی توصیف کردند و وعده انتقام دادند.
در روزهای پس از حمله اولیه، شماری از موشکها و پهپادهای ایرانی در قلمرو کشورهای همسایه فرود آمد. این وضعیت برخی دولتهای منطقهای، از جمله اردن، را واداشت تا برای مقابله با تهدیدهای سرگردان، دست به اقدام نظامی محدود بزنند. در همین حال، کشورهای خلیج فارس که در مجاورت مستقیم این درگیری قرار داشتند، با افزایش نگرانی نسبت به پیامدهای جنگ مواجه شدند.
دولتهای خلیج فارس نگران بودند که درگیری میان ایران و اسرائیل به اختلال در مسیرهای انتقال نفت منجر شود یا آنها را ناخواسته در معرض پیامدهای مستقیم جنگ قرار دهد. خاطره جنگهای پیشین منطقهای، احتمال حمله به تأسیسات هستهای و حتی سناریوی بسته شدن تنگه هرمز، فضایی از هراس و نااطمینانی را در سراسر خلیج فارس ایجاد کرد. از نخستین روزهای جنگ تا پایان آن، کشورهای خلیج فارس تلاشهای دیپلماتیک گستردهای را برای جلوگیری از گسترش جنگ به کل منطقه آغاز کردند.
در چنین شرایطی، تقریباً تمامی کشورهای خاورمیانه کاهش تنش را خواستار شدند. حتی دولتهایی که بهطور سنتی با تهران روابط پرتنشی داشتهاند نیز به این جمعبندی رسیدند که یک جنگ تمامعیار میان ایران و اسرائیل پیامدهایی فاجعهبار برای ثبات منطقه خواهد داشت. لبنان، اردن و تمامی اعضای شورای همکاری کشورهای خلیج فارس بیانیههایی صادر کردند که در آنها حملات اسرائیل محکوم و بر ضرورت حلوفصل دیپلماتیک بحران تأکید شده بود.
در این میان، نقش عربستان سعودی بهعنوان یک بازیگر محوری برجستهتر از دیگران بود. عربستان که هم یک قدرت مهم منطقهای و هم رقیب دیرینه ایران به شمار میرود، حملات اسرائیل را با صراحت محکوم کرد و بهسرعت کوشید مسیر تحولات را به سمت دیپلماسی هدایت کند. این موضعگیری، زمینهساز شکلگیری نوعی اجماع منطقهای شد که بر اساس آن، باید پیش از آنکه درگیری سراسر خاورمیانه را دربر گیرد، اقدامات فوری برای توقف جنگ انجام میگرفت.
در عین حال، تشدید جنگ و دامنه تصمیمهایی که ایران و اسرائیل میتوانستند یا نمیتوانستند اتخاذ کنند، بهطور قابل توجهی تحت تأثیر نقش و میزان مداخله ایالات متحده قرار داشت؛ عاملی که در محاسبات تمامی بازیگران منطقهای، از جمله عربستان سعودی، جایگاهی تعیینکننده داشت.
واکنش فوری عربستان سعودی
عربستان سعودی در نخستین واکنش خود، اقدام نظامی اسرائیل را تجاوزی آشکار توصیف کرد و خواستار توقف فوری آن شد. نکته قابل توجه در بیانیه رسمی ریاض، بهکارگیری تعبیری بود که از ایران بهعنوان «کشور اسلامی برادر» یاد میکرد. این لحن برادرانه نشاندهنده گرمتر شدن روابط میان عربستان و ایران پس از روند آشتی اخیر بود و همزمان پیام روشنی از همبستگی عربستان با ایران در برابر تجاوز خارجی ارسال میکرد.
در این چارچوب، عربستان سعودی تلاش دیپلماتیک فشردهای را آغاز کرد که عمدتاً تحت هدایت ولیعهد و نخستوزیر و نیز وزیر امور خارجه این کشور انجام شد. وزارت امور خارجه عربستان اعلام کرد که شورای امنیت سازمان ملل و جامعه بینالمللی مسئولیت بزرگی بر عهده دارند و باید بهسرعت برای توقف درگیریها وارد عمل شوند. از نگاه ریاض، تنها فشار فوری و هماهنگ بینالمللی میتوانست مانع از گسترش بحران و تبدیل آن به یک جنگ فراگیر شود.
این موضعگیری، عربستان را نهتنها در جایگاه حامی ایران در برابر اقدامی که ناقض حقوق بینالملل تلقی میشد قرار داد، بلکه آن را بهعنوان مدافع نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد نیز معرفی کرد؛ نظمی که در آن، قدرت نظامی نمیتواند جایگزین مشروعیت حقوقی شود. در واقع، موضع عربستان در این بحران با سیاستی همخوان بود که این کشور از اکتبر ۲۰۲۳ در قبال تحولات منطقهای اتخاذ کرده است. ریاض در مواجهه با بحرانهای مختلف در شهرهایی مانند غزه، بیروت، دمشق و صنعا، همواره بر ضرورت خویشتنداری و پایبندی به حقوق بینالملل در برابر اقدامات نظامی اسرائیل تأکید کرده است.
در عین حال، مقامات سعودی بهروشنی اعلام کردند که واکنش ایران نیز باید کنترلشده باشد. وزیر امور خارجه عربستان در تماس تلفنی با همتای ایرانی خود، از تمامی طرفها خواست استفاده از زور را کنار بگذارند و اختلافات را از مسیر دیپلماسی حلوفصل کنند. پیام عربستان در این تماسها روشن بود: در حالی که اقدامات تحریکآمیز اسرائیل محکوم میشود، ایران نیز نباید اجازه دهد بحران از کنترل خارج شود و مسیر گفتوگو بسته شود.
وزیر امور خارجه عربستان بعدتر تأکید کرد که حمله اسرائیل تلاشهای موجود برای کاهش تنش و دستیابی به راهحلهای دیپلماتیک را مختل کرده است و هشدار داد که پاسخهای نظامی صرفاً این روندها را تضعیف میکند. این موضع متوازن که در آن، هم متجاوز محکوم میشود و هم قربانی به خویشتنداری فراخوانده میشود بازتابدهنده تلاش عربستان برای ایفای نقش یک بازیگر معتدل و عقلانی در شرایطی بسیار بیثبات است.
یکی از برجستهترین جلوههای این رویکرد، تصمیم عربستان برای میزبانی از دهها هزار زائر ایرانی بود که در زمان آغاز بحران برای انجام مناسک حج در عربستان حضور داشتند. ریاض اعلام کرد این زائران تا زمانی که امکان بازگشت امن آنان فراهم شود، تحت حمایت کامل قرار خواهند گرفت. پادشاه عربستان به پیشنهاد ولیعهد دستور داد تمامی نیازها و خدمات لازم برای زائران ایرانی در مکه و مدینه فراهم شود.
حضور گسترده شهروندان ایرانی در عربستان در بحبوحه بحران، بهروشنی نشان داد که سرنوشت کشورهای منطقه تا چه اندازه به هم گره خورده و چرا کشیده شدن عربستان به درگیری مستقیم با ایران نه واقعبینانه است و نه مطلوب. این اقدام انسانی و سیاسی، در عین حال پیام روشنی درباره تمایل ریاض به جلوگیری از تشدید تنش و حفظ کانالهای ارتباطی ارسال کرد.
تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنش
عربستان سعودی مواضع علنی خود را با تلاشهای دیپلماتیک گسترده و مستمر در پشت صحنه همراه کرد تا از تشدید درگیری میان ایران و اسرائیل جلوگیری کند. در فاصله زمانی کوتاهی، مقامات سعودی تماسهای متعددی با وزیران امور خارجه کشورهای مختلف در خاورمیانه، اروپا و فراتر از آن برقرار کردند. این تماسها شامل گفتوگو با همتایان عربستان در کویت، قطر، امارات متحده عربی، عمان، مصر، اردن، عراق و ایران، و نیز رایزنی با مقامهای دیپلماتیک ارشد در کشورهای اروپایی بود.
در تمامی این گفتوگوها، ولیعهد و وزیر امور خارجه عربستان به بررسی حمله اسرائیل به ایران، پیامدهای منطقهای آن و تلاشهای جاری برای آرامسازی وضعیت پرداختند. محور مشترک این رایزنیها تأکید بر خویشتنداری، پرهیز از تشدید بحران و ضرورت پیگیری راهحلهای دیپلماتیک بود. عربستان کوشید از جایگاه خود بهعنوان بازیگری دارای ارتباطات گسترده، برای هماهنگسازی مواضع و جلوگیری از لغزش بحران به سمت جنگی فراگیر استفاده کند.
در تماس با وزیر امور خارجه ایران، عربستان ضمن محکوم کردن حملات اسرائیل، بر مخالفت خود با استفاده از زور تأکید کرد و ضرورت حل اختلافات از طریق گفتوگو را مورد تأکید قرار داد. پیام ریاض روشن بود: در عین محکومیت اقدامات اسرائیل، باید از هرگونه واکنش مهارنشده که میتواند بحران را تشدید کند، پرهیز شود. در رایزنی با دولتهایی مانند اردن و مصر نیز بر این نکته تأکید شد که حملات اسرائیل تشدیدی خطرناک است که ثبات منطقه را تهدید میکند.
دیپلماسی عربستان به بازیگران مهم فرامنطقهای نیز گسترش یافت. وزیر امور خارجه عربستان در ریاض با وزیر امور خارجه آلمان دیدار کرد؛ دیداری که پس از کوتاه شدن سفر وزیر آلمانی به اسرائیل انجام شد و هدف آن بررسی راههای مهار بحران بود. عربستان در این دیدار و سایر تماسها، خود را بهعنوان بازیگری آماده برای همکاری در تلاشهای میانجیگرانه معرفی کرد. در لندن نیز گفتوگوهایی با مقامهای بریتانیایی درباره تحولات منطقه و راههای مشترک مقابله با بحران صورت گرفت.
ولیعهد عربستان بهطور مستقیم با شماری از رهبران جهان تماس گرفت تا روند کاهش تنش تقویت شود. این تماسها شامل گفتوگو با رئیسجمهوری ایالات متحده و نیز رهبران چند کشور اروپایی و منطقهای بود. در این رایزنیها، بر ضرورت خویشتنداری، کاهش تنش و تلاش مشترک برای بازگرداندن آرامش به منطقه تأکید شد. عربستان با بهرهگیری از روابط نزدیک خود با واشنگتن، کوشید از نفوذ ایالات متحده برای مهار اقدامات اسرائیل استفاده کند و همزمان با رایزنی با دیگر قدرتها نشان داد که به دنبال راهحل دیپلماتیک فراگیر است.
در حالی که بیانیههای رسمی بر مسئولیت نهادهای بینالمللی برای اقدام فوری تمرکز داشت، گزارشها حاکی از آن بود که عربستان در پشت صحنه نیز تلاش کرده است ایالات متحده را به اعمال فشار برای توقف درگیری تشویق کند. در این چارچوب، عربستان همراه با برخی دیگر از کشورهای خلیج فارس، نقش واسطهای را در انتقال پیامها و تشویق طرفها به آتشبس ایفا کرد.
این تلاشها نشان داد عربستان در این مقطع، بهواسطه روابط بهبود یافته خود با ایران و پیوندهای پایدارش با ایالات متحده، توانسته است نقش یک کانال ارتباطی مهم را ایفا کند. حمایت ریاض از ابتکارهای میانجیگرانه برخی دیگر از دولتهای خلیج فارس نیز بخشی از همین رویکرد بود. هدف مشترک این تلاشها، ایجاد وقفه در درگیریها و فراهم کردن زمینه بازگشت به مسیر گفتوگو و مذاکره بود.
در مجموع، این دیپلماسی فعال و چندلایه نشان میدهد عربستان سعودی در مدیریت بحران ایران و اسرائیل، خود را نهتنها بهعنوان یک بازیگر ذینفع، بلکه بهعنوان تنظیمکننده و تسهیلگر روندهای کاهش تنش در منطقه تعریف کرده است.
همکاری با کشورهای خلیج فارس
واکنش عربستان سعودی به درگیری ایران و اسرائیل، بهطور نزدیک با همسایگان خلیجی این کشور هماهنگ بود و بازتابدهنده منافع مشترک آنها در جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه خلیج فارس است. این بحران در بسیاری از جهات، اعضای شورای همکاری کشورهای خلیج فارس را بر آن داشت تا بهعنوان یک بلوک منطقهای منسجم و با تمرکز بر کاهش تنش، اقدام کنند.
تحت رهبری عملی عربستان، شورای همکاری کشورهای خلیج فارس در شانزدهم ژوئن ۲۰۲۵ نشست اضطراری وزیران امور خارجه را برگزار کرد. این نشست که بهصورت مجازی و به ریاست کویت برگزار شد، با صدور بیانیهای مشترک به پایان رسید که در آن، حملات اسرائیل علیه ایران محکوم و از همه طرفها خواسته شد خویشتنداری پیشه کنند و برای جلوگیری از گسترش درگیری، جنگ را متوقف کنند.
در این بیانیه تأکید شد که منطقه با تشدیدی بسیار خطرناک و بیسابقه روبهروست و ادامه درگیری میتواند سناریوهای نگرانکنندهای را رقم بزند. وزیران امور خارجه کشورهای خلیج فارس توافق کردند که آرامسازی تنشها و احیای گفتوگو، اولویت اصلی برای حفاظت از ثبات منطقهای است.
در بیانیه پایانی نشست، نگرانیهایی برجسته شد که برای کشورهای خلیج فارس اهمیت ویژهای دارد. از جمله این نگرانیها میتوان به خطر حمله به تأسیسات هستهای و پیامدهای زیستمحیطی آن، تهدید زیرساختهای حیاتی اقتصادی، و اختلال در تجارت دریایی و جریان انتقال نفت اشاره کرد. در راستای مقابله با این مخاطرات، شورای همکاری کشورهای خلیج فارس تصمیم گرفت سازوکاری مشترک برای مدیریت شرایط اضطراری فعال کند تا در صورت بروز هرگونه حادثه، شاخصهای زیستمحیطی و پیامدهای احتمالی آن بهطور جمعی پایش شود.
این اقدام، که برای نخستینبار در سطح شورای همکاری صورت گرفت، نشاندهنده آن است که کشورهای خلیج فارس خطر سرریز بحران را بسیار جدی تلقی میکنند و متعهدند پیامدهای احتمالی آن را بهصورت جمعی مدیریت کنند. نقش عربستان سعودی در شکلدهی به این اجماع و تقویت وحدت خلیجی در برابر تهدیدهای امنیتی منطقهای، نقشی تعیینکننده بود.
در سطحی گستردهتر، بیانیهای مشترک از سوی بیش از بیست کشور عربی و اسلامی صادر شد که در آن، حملات اسرائیل به ایران بهطور قاطع محکوم شد و بهعنوان نقض حقوق بینالملل مورد اشاره قرار گرفت. در این بیانیه، بر ضرورت توقف فوری خصومتها علیه ایران، حرکت به سمت کاهش تنش، برقراری آتشبس فراگیر و بازگشت آرامش در منطقه تأکید شد. همچنین نسبت به این واقعیت هشدار داده شد که تشدید بحران، صلح و ثبات کل خاورمیانه را تهدید میکند.
در این موضعگیری مشترک، بر ضرورت ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای هستهای و سایر سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه تأکید شد و از همه کشورهای منطقه خواسته شد از هدف قرار دادن تأسیسات هستهای پرهیز کنند و اختلافات را از مسیر گفتوگو حلوفصل کنند. همچنین بازگشت سریع به مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران، بهعنوان تنها راهحل پایدار برای حل این بحران معرفی شد.
این بیانیه که عربستان نیز یکی از امضاکنندگان آن بود، پیام روشنی به همراه داشت: جهان عرب و اسلام در مخالفت با گسترش جنگ و در حمایت از راهحل دیپلماتیک، موضعی واحد اتخاذ کرده است. گستره امضاکنندگان، به این پیام وزن سیاسی و اخلاقی بخشید و نشان داد اقدامات اسرائیل صرفاً با مخالفت ایران یا متحدان محدود آن مواجه نیست، بلکه با مخالفت بخش بزرگی از جامعه عربی و اسلامی روبهرو شده است.
برای سیاست خارجی عربستان، این روند یک دستاورد دیپلماتیک مهم محسوب میشود. این کشور توانست نقش خود را در شکلدهی به یک ائتلاف گسترده منطقهای برجسته کند و این پیام را تقویت کند که ثبات خاورمیانه تنها از مسیر همکاری، گفتوگو و اجماع منطقهای قابل تحقق است. همزمان، این موضعگیریها به اسرائیل و ناظران بینالمللی هشدار داد که هرگونه تشدید بیشتر درگیری، با مخالفتی هماهنگ در سطح منطقه مواجه خواهد شد.
همکاری با ترکیه
یکی از ویژگیهای برجسته در واکنش دیپلماتیک عربستان به درگیری ایران و اسرائیل، همکاری نزدیک و هماهنگی با ترکیه بود. ترکیه که خود بهعنوان یک قدرت منطقهای مهم شناخته میشود، همانند عربستان از گسترش جنگ در خاورمیانه آسیب خواهد دید. این موضوع باعث شد که دو کشور برای جلوگیری از جنگ تمامعیار و ایجاد ثبات در منطقه، همکاریهای دیپلماتیک خود را تقویت کنند.
اگرچه روابط عربستان و ترکیه در سالهای اخیر با فراز و نشیبهایی همراه بوده است، اما بحران اخیر باعث شد که هر دو کشور بهطور قابلتوجهی بههم نزدیک شوند. ترکیه نیز از همان آغاز بحران، بهشدت اقدامات اسرائیل را محکوم کرد و دولت این کشور با صدور بیانیهای قوی، حملات اسرائیل به ایران را محکوم و اسرائیل را به استفاده از حمایت بیقیدوشرط غربیها متهم کرد.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، با ابراز تأسف از تلفات انسانی ناشی از حملات اسرائیل به ایران، هشدار داد که ادامه این درگیری میتواند پیامدهای فاجعهباری برای کل منطقه به همراه داشته باشد. در واکنش به تشدید بحران، اردوغان اعلام کرد که ترکیه قصد دارد توان موشکی خود را تقویت کند تا در صورت نیاز، بتواند از منافع خود دفاع کند. این اقدام بهطور غیرمستقیم نشاندهنده نگرانی ترکیه از گسترش جنگ و نیز آمادگی آن برای مقابله با هرگونه تهدید بود.
در همین زمان، عربستان و ترکیه با یکدیگر تماسهای دیپلماتیک مستمری برقرار کردند. ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، بلافاصله پس از شروع بحران با اردوغان تماس گرفت تا نگرانیهای خود را در خصوص تحولات منطقه به اشتراک بگذارد. در این گفتوگو، هر دو طرف تأکید کردند که تشدید جنگ به نفع هیچیک از کشورهای منطقه نیست و باید از هرگونه اقدامی که ممکن است باعث گسترش بحران شود، جلوگیری کرد.
همچنین در این تماسها، عربستان و ترکیه بر اهمیت حفظ کانالهای گفتوگو و استفاده از دیپلماسی برای حلوفصل اختلافات تأکید کردند. در پی این گفتوگو، هر دو کشور موضع مشترکی را در بیانیههای خود اعلام کردند و خواستار بازگشت به مسیر مذاکرات شدند. علاوه بر این، در حاشیه نشستهای بینالمللی مختلف، ترکیه و عربستان بهطور مشترک خواستار آتشبس فوری و بازگشت به مذاکرات هستهای ایران شدند.
حضور ترکیه در بیانیههای مشترک و حمایت این کشور از اقداماتی که عربستان در سطح بینالمللی برای کاهش تنش انجام داد، نشاندهنده هماهنگی و همگرایی دو کشور در این بحران بود. این همکاری نهتنها به نفع عربستان و ترکیه، بلکه به نفع کل منطقه بود، زیرا هر دو کشور متفقالقول بودند که تنها از طریق دیپلماسی و گفتوگو میتوان بحرانهای منطقهای را حلوفصل کرد.
بهطور کلی، همکاری عربستان و ترکیه در این بحران، بهویژه در زمینه جلوگیری از گسترش جنگ و تأکید بر ضرورت حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات، نشاندهنده اهمیت همکاری منطقهای در راستای حفظ ثبات و امنیت منطقه است. این همکاری همچنین نشان داد که کشورهای بزرگ منطقهای میتوانند در مواجهه با بحرانها و تهدیدات مشترک، همگام و هماهنگ عمل کنند تا از افزایش تنشها جلوگیری کنند.
حمله به قطر و تغییر محاسبات امنیتی عربستان
تحولات نظامی میان ایران و اسرائیل در بیستوسوم ژوئن وارد مرحلهای متفاوت شد؛ زمانی که ایران پایگاه هوایی نیروهای آمریکایی در قطر را هدف قرار داد. این حمله، معادلات امنیتی خلیج فارس را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. تا پیش از این رویداد، عربستان سعودی رویکردی محتاطانه در قبال رویارویی ایران و اسرائیل در پیش گرفته بود؛ رویکردی که در آن، در حالی که اقدامات اسرائیل علیه ایران بهطور علنی محکوم میشد، از برجستهسازی اقدامات منطقهای ایران پرهیز میشد. اما حمله به قطر یک خط قرمز آشکار را پشت سر گذاشت و بهطور مستقیم پای درگیری را به خاک خلیج فارس کشاند.
در پی این حمله، رهبری عربستان سعودی فوراً اولویتهای راهبردی خود را بازنگری کرد. از این منظر، ایران دیگر صرفاً یک رقیب یا تهدید بالقوه دوردست تلقی نمیشد، بلکه بهعنوان تهدیدی مستقیم علیه حاکمیت و امنیت کشورهای خلیج فارس مورد توجه قرار گرفت. وزارت امور خارجه عربستان در بیانیهای رسمی، حمله ایران به پایگاه مستقر در قطر را بهشدت محکوم و تأکید کرد که هرگونه نقض مرزهای منطقهای، ثبات خاورمیانه را به خطر میاندازد.
پس از این رویداد، عربستان نشانههایی روشن از تمایل خود برای تعمیق همکاریهای امنیتی با ایالات متحده بروز داد. برخی مقامات ارشد سعودی تقویت حضور نظامی آمریکا در خاک عربستان و تسریع در تحویل سامانههای پیشرفته پدافند هوایی را خواستار شدند. همزمان، از دیگر اعضای شورای همکاری کشورهای خلیج فارس نیز خواسته شد تا رزمایشهای نظامی مشترک را گسترش دهند و همکاریهای دفاعی بهویژه در حوزه مقابله با تهدیدهای موشکی را افزایش دهند.
با وجود این چرخش امنیتی، عربستان سعودی بهطور علنی بر تداوم تعامل دیپلماتیک با ایران تأکید کرد و اعلام داشت که گفتوگو باید ادامه یابد تا از تشدید بیشتر بحران جلوگیری شود. در عین حال، مقامات سعودی تصریح کردند که دیپلماسی مؤثر نیازمند بازدارندگی معتبر است و در این چارچوب، نقش چتر امنیتی ایالات متحده غیرقابل جایگزین تلقی میشود.
ریاض همچنین نسبت به حساسیتهای داخلی و منطقهای در قبال اسرائیل آگاه است و به همین دلیل، در تنظیم مواضع خود میکوشد از القای نزدیکی بیش از حد به تلآویو پرهیز کند. بر همین اساس، عربستان راهبردی دوگانه را دنبال میکند: از یک سو، تقویت اتحاد راهبردی با ایالات متحده و از سوی دیگر، حفظ گفتوگویی محتاطانه اما باز با ایران.
پس از برقراری آتشبس در بیستوچهارم ژوئن، عربستان بهطور ضمنی تأکید کرد که توانایی ایران برای هدف قرار دادن خاک کشورهای خلیج فارس، همواره یکی از نگرانیهای اصلی امنیتی این کشور بوده است؛ نگرانیای که حمله به قطر آن را بهطور عینی تأیید کرد. با این حال، رهبری عربستان تصریح کرد که شناسایی این تهدید به معنای کنار گذاشتن تعامل سیاسی و دیپلماتیک با تهران نیست.
عربستان در این مرحله همچنان بر اتکا به چتر امنیتی ایالات متحده تأکید دارد و همزمان به دنبال تقویت زیرساختهای دفاعی و افزایش تابآوری داخلی خود است. در کنار این اقدامات، حفظ کانالهای گفتوگو در چارچوبهای منطقهای نیز بخشی از راهبرد این کشور باقی مانده است.
در مجموع، سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال بحران ایران و اسرائیل بر رویکردی چندلایه استوار شده است؛ رویکردی که در آن، بازدارندگی معتبر با دیپلماسی فعال درهم آمیخته میشود. هدف نهایی این سیاست، تقویت ثبات منطقهای، جلوگیری از گسترش جنگ و حفظ امکان تعامل سازنده با همه همسایگان، بدون چشمپوشی از ملاحظات امنیتی بنیادین است.
منبع: مرکز مطالعات خاورمیانه (ORSAM) / ترجمه: معصومه علیانپور


نظر شما :