نیویورک تایمز بررسی کرد

اهمیت مذاکره ایران و آمریکا

۲۳ آبان ۱۳۹۱ | ۱۶:۱۳ کد : ۱۹۰۹۱۱۳ اخبار اصلی آمریکا
اوباما باید فراتر از خرد عرفی در مورد ایران بیاندیشد. اوباما باید بزرگ فکر کند و با قاطعیت عمل کند. او باید بپذیرد که زور و اجبار به تنهایی راه حل مشکل ایران نیست.
اهمیت مذاکره ایران و آمریکا

دیپلماسی ایرانی: میت رامنی در آخرین مناظره انتخاباتی 12 بار از واژه صلح یا صلح آمیز استفاده کرد، گویی که با روح جان لنون یا گاندی در ارتباط بود. اما مردم آمریکا فریب نخوردند. با رای مجدد به اوباما، آنها به صلح و علیه جنگ سومی در یک کشور مسلمان در خاورمیانه رای دادند.

آمریکایی ها از جنگ های هزاران میلیارد دلاری خود به ستوه آمده اند. یکی از تازه ترین نظرسنجی ها نشان می دهند، 67 درصد آمریکایی ها بر این باورند جنگ عراق، ارزش آن را نداشت و 69 درصد بر این باورند آمریکا پس از حمله نیرو های ائتلاف به افغانستان، امن تر نشده است. در این بین 71 درصد نیز می گویند تجربه عراق باید ایالات متحده را در به کار گیری نیروی نظامی محتاط تر کند.

رامنی با شاهین هایی (تندرو ها ) که اطرافش بودند مانند جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و همراهی با سیاست های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل می توانست در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، آمریکا را در آستان جنگ با ایران قرار دهد. به طور حتم در این صورت برای آینده ای قابل پیش بینی، شانس هر گونه راهکار دیپلماتیک برای بن بست هسته ای ایران از بین می رفت.

البته هنوز هم احتمال درگیری نظامی با ایران در سال 2013 وجود دارد. برای مثال حمله اخیر دو جنگنده ایرانی به یک پهپاد آمریکایی بر فراز خلیج فارس یکی از نشانه هایی است که می تواند ریسک درگیری را افزایش دهد. از سوی دیگر صبر اسرائیل نیز در مورد پیشرفت هسته ای ایران رو به پایان است. اوباما هرچند اعلام کرده با گزینه نظامی مورد نظر نتانیاهو مخالف است و باید زمان بیشتری را برای دیپلماسی با ایران در نظر گرفت اما تاکید کرده اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند.

این در حالی است که در بین مسائل خاورمیانه مانند روند صلح اسرائیل و فلسطین، این مساله هسته ای ایران است که در دور دوم ریاست جمهوری باراک اوباما اولویت دارد. ارتباط نداشتن آمریکا با ایران برای دوره ای دراز مدت زمینه ساز بروز مشکلات متعددی شده و این در حالی است که نقش ایران در کنفرانس بن در مورد  افغانستان و کمکی که به آمریکا شد، اغلب به دست فراموشی سپرده می شود.

جنگ با ایران برای خاورمیانه ای که دوران گذار را طی می کند ، مخرب است و منافع آمریکا از افغانستان تا مصر را تحت تاثیر قرار داده و اقتصاد جهانی را نیز متاثر می سازد. البته زمان برای پرهیز از درگیری محدود است.

اما راه خروج از بن بست ایران کدام است؟ آیا هیچ فضای سیاسی برای آنها وجود دارد؟ در دور نخست ریاست جمهوری اوباما جمهوریخواهان در بخش های مختلفی نفوذ خود را به اثبات رساندند. و دمکرات ها نیز نشان دادند در مورد ایران فاصله قابل توجهی با جمهوریخواهان ندارند.

این در حالی است که دیپلماسی به احیای فوری نیازمند است. هرچند که برخی در بدنه سیاسی آمریکا همواره از به کار بردن عبارت راهکار دیپلماتیک برای ایران پرهیز کرده و عبارت راهکار سیاسی را جایگزین آن می کنند. برای آنها دیپلماسی بیش از حد پر زرق و برق به نظر می رسد.

اما آنها هم می دانند دیپلماسی با ایران لازم است. دیپلماسی شامل پذیرش این اصل کلی است که برای به دست آوردن آنچه می خواهید باید چیزی ارائه کنید. اما پرسش این است که ما به دنبال چه هستیم و می خواهیم چه امتیاز هایی بدهیم.

فشار به تنهایی آن هم در چارچوب تحریم ها برای متوقف کردن برنامه های هسته ای ایران کافی نیست. همانگونه که نیکسون در دورانی که با چین جدال می کرد انجام داد باید این پرسش مطرح شود که ما چه می خواهیم، آنها چه می خواهند و هر دو چه می خواهیم. به این ترتیب بخش هایی که منافع همپوشانی دارند باید توسعه پیدا کنند.

این رویکرد به انگیزه بیشتر از سوی اوباما و رفتار بهتر ایران نیاز دارد که هم اکنون تحت فشار تحریم های اقتصادی قرار دارد. اوباما اکنون یک رئیس جمهور دور دومی به شمار می رود. او اکنون آزادی عمل بیشتری دارد. وی باید از طریق یک نماینده ویژه راه ارتباط مستقیم با ایران را بگشاید. زخم کهنه ایرانی – آمریکایی اکنون دهه ها عمر کرده و از بحران هسته ای جدا نشدنی به نظر می رسد.

ما از ایران چه می خواهیم؟ بازگشایی درب تمامی تاسیسات هسته ای اش به روی بازرسان ،متوقف کردن فعالیت های غنی سازی، پایان دادن به تهدید اسرائیل، بهبود وضعیت حقوق بشر، تغییر سیاست ها در قبال حماس و حزب الله، رویکردی سازنده در قبال سوریه؟

ما چه می توانیم به ایران پیشنهاد دهیم؟لغو برخی تحریم ها، متوقف کردن عملیات پنهانی، کنار گذاشتن گزینه تغییر رژیم از روی میز، مجوز غنی سازی 5 درصدی در ایران و توجه به نقش منطقه ای این کشور.

یک دیپلمات کارآزموده می تواند با تردستی موارد اشاره شده در بالا را یک به یک عملی کند. او می تواند اعتمادسازی کند. اما نخست اوباما باید   فراتر از خرد عرفی در مورد ایران بیاندیشد. اوباما باید بزرگ فکر کند و با قاطعیت عمل کند. او باید بپذیرد که زور و اجبار به تنهایی راه حل این مشکل نیست.

کلید واژه ها: آمریکا اوباما دیپلماسی مذاکره


نظر شما :