از جنگ اول تا انحلال آرتساخ
قرهباغ، منطقهای که منازعات سنگینی به خود دیده است

نویسنده: حسین صالحی، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: منطقه قرهباغ کوهستانی بهعنوان یکی از کانونهای منازعه پیچیده و ریشهدار در قفقاز جنوبی، طی سه دهه اخیر همواره در معرض کشاکشهای قومی، ژئوپلیتیکی و بینالمللی بوده است. این منطقه با پیشینهای تاریخی در پیوند با ایران، روسیه و عثمانی، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به صحنهای از رقابت پرتنش میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بدل شد؛ رقابتی که با سه جنگ تمامعیار، صدها هزار آواره، هزاران کشته و بازترسیم مداوم نقشه سیاسی منطقه همراه بوده است.
با وجود آتشبسهای مقطعی و میانجیگریهای بینالمللی، روند صلح در قرهباغ بهدلیل ترکیبی از عوامل قومی، ملیگرایانه، مداخلات بازیگران منطقهای و فقدان اعتماد متقابل، همواره شکننده باقی مانده است. از جنگ اول در دهه ۱۹۹۰ تا جنگ ۴۴ روزه سال ۲۰۲۰ و نهایتاً انحلال جمهوری خودخوانده آرتساخ در سال ۲۰۲۴، تحولات این منطقه نهتنها نشاندهنده تحرکات راهبردی در قفقاز جنوبی است، بلکه تصویری روشن از تغییر توازن قدرت در محیط پیرامونی ایران و آسیای میانه ارائه میدهد.
- زمینه تاریخی و ریشههای منازعه
منطقه قرهباغ کوهستانی تا سال ۱۸۱۳ بخشی از ایران بود و پس از معاهدات گلستان و ترکمانچای به امپراتوری روسیه واگذار شد. در دوران شوروی، این منطقه به عنوان واحد خودمختار در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان باقی ماند، اگرچه جمعیت غالب آن را ارامنه تشکیل میدادند. با تضعیف اقتدار شوروی در اواخر دهه ۱۹۸۰، تنشهای قومی میان ارامنه و آذریها شعلهور شد.
- جنگ اول قرهباغ (۱۹۹۲–۱۹۹۴): تصرف اراضی و آوارگی یک میلیون نفر
با فروپاشی شوروی و در پی اعلام استقلال یکجانبه از سوی شورای منطقهای قرهباغ، جنگی تمامعیار میان جمهوری آذربایجان و نیروهای ارمنی قرهباغ (با حمایت نظامی ارمنستان) آغاز شد. جنگ به اشغال کامل منطقه قرهباغ و هفت منطقه پیرامونی توسط نیروهای ارمنی منجر شد. طبق گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR)، بیش از ۳۰ هزار نفر کشته و نزدیک به یک میلیون نفر از آذربایجانیها آواره شدند. در مه ۱۹۹۴ با میانجیگری روسیه آتشبس برقرار شد، اما منطقه همچنان تحت کنترل ارامنه باقی ماند. جمهوری خودخوانده "آرتساخ" شکل گرفت، هرچند هیچگاه به رسمیت شناخته نشد. چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خروج نیروهای ارمنی از مناطق اشغالی را خواستار شد، اما ارمنستان به آن بیتوجهی کرد.
- آتشبس شکننده و جنگ چهار روزه (۲۰۱۶)
پس از دو دهه تنش کمشدت، در آوریل ۲۰۱۶ درگیری نظامی سنگینی در خطوط تماس رخ داد که به "جنگ چهار روزه" معروف شد. در این درگیری، آذربایجان با بهرهگیری از پهپادهای اسرائیلی و حملات دقیق، توانست بخش کوچکی از اراضی اشغالی را بازپس گیرد. برآوردها حاکی از کشته شدن بیش از ۳۰۰ نفر طی این جنگ کوتاه بود. این رویداد نشانهای جدی از شکنندگی آتشبس و آمادگی آذربایجان برای بازپسگیری اراضی از دسترفته بود.
- جنگ دوم قرهباغ (۲۰۲۰): بازتعریف نظم منطقهای
در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰، جمهوری آذربایجان با حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی گسترده از سوی ترکیه و اسرائیل، عملیات نظامی وسیعی را برای بازپسگیری مناطق اشغالی آغاز کرد. به گزارش "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS)، استفاده از پهپادهای بایراکتار TB2 و هاروپ موجب نابودی تجهیزات نظامی ارمنستان در مقیاس گسترده شد. این جنگ ۴۴ روز به طول انجامید و با تلفات انسانی حدود ۷ هزار نفر از دو طرف همراه بود. جمهوری آذربایجان توانست کنترل شهرهای مهمی چون شوشا را بهدست آورد و به پیروزی نظامی دست یابد. در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، توافقنامه آتشبس سهجانبه با میانجیگری روسیه امضا شد و بخشهای قابل توجهی از اراضی به آذربایجان بازگردانده شد. نیروهای حافظ صلح روسیه نیز در منطقه مستقر شدند.
- انحلال جمهوری خودخوانده آرتساخ و مهاجرت ارامنه (۲۰۲۳–۲۰۲۴)
پس از جنگ دوم قرهباغ و با شکست ارمنستان در برابر جمهوری آذربایجان، وضعیت جمهوری خودخوانده آرتساخ به شدت به تغییرات اساسی دچار شد. عملیات نظامی جمهوری آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۳ که به تسلط کامل بر مناطق تحت کنترل ارامنه منجر شد، نقطهعطفی در روند انحلال این جمهوری خودخوانده بود. در این شرایط، مقامات ارمنی اعلام کردند که هیچگونه امکان دفاع از آرتساخ در برابر قدرت نظامی جمهوری آذربایجان وجود ندارد. با فروپاشی ساختار نظامی و سیاسی آرتساخ، نهایتاً در ۱ ژانویه ۲۰۲۴، مقامات محلی منطقه پایان رسمی موجودیت جمهوری آرتساخ را اعلام کردند و آن را بهطور کامل تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان قرار دادند. این تحولات، تبعات انسانی و اجتماعی گستردهای داشت. بخش بزرگی از جمعیت ارمنی منطقه، که حدود ۱۲۰ هزار نفر تخمین زده میشود، بهطور دستهجمعی آواره شدند. بسیاری از ارامنه به ارمنستان مهاجرت کردند و برخی نیز به دیگر کشورها پناه بردند. این مهاجرت جمعی نهتنها به بحران انسانی جدیدی دامن زد، بلکه پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عمیقی بر جامعه ارمنی و همچنین روابط دیپلماتیک کشورهای منطقه داشت. هزاران نفر از ارامنه، که بسیاری از آنها نسلهای مختلف ساکن قرهباغ بودند، به ترک خانههای خود و شروع زندگی جدید در شرایطی سخت و دشوار مجبور شدند. با پایان جمهوری آرتساخ، به نظر میرسد که مسأله قرهباغ وارد فاز جدیدی شده که در آن نهتنها مسائل نظامی، بلکه چالشهای انسانی و حقوقی نیز در مرکز توجه قرار خواهند گرفت.
- بنبست صلح و چشمانداز آینده
اگرچه مذاکرات صلح بین ایروان و باکو با میانجیگری اتحادیه اروپا و روسیه ادامه دارد، اما عواملی مانند اختلاف بر سر کریدور لاچین، انسدادهای 9 ماهه آن توسط باکو، و درخواست ارمنستان برای تضمین امنیت اقلیت ارمنی، روند دستیابی به توافق نهایی را دشوار کرده است. نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، در خرداد ۱۴۰۲ اعلام کرد که در صورت تضمین حقوق ارامنه، ایروان آماده است قرهباغ را بخشی از خاک آذربایجان بشناسد، اما مخالفتهای داخلی و نفوذ لابی ارمنی در دیاسپورا، این روند را تهدید میکند.
سخن آخر، بحران قرهباغ اکنون وارد مرحلهای جدید شده است: پایان ساختاری جمهوری خودخوانده، اما نه پایان واقعی منازعه. مشکلات قومیتی، بیاعتمادی تاریخی، رقابت قدرتهای منطقهای و فقدان راهحل جامع، همچنان سایه بیثباتی را بر منطقه گستردهاند.
نظر شما :