از ایران برهنه تا چین برهنه
هشدار تکرار تهاجم واشینگتن به تهران برای پکن

دیپلماسی ایرانی: یادگیری از سیاستهای دیگر یا سیاستهای پیشین، یکی از برجستهترین مؤلفههای سیاستگذاری عصر کنونی است. این درس آموزی در سیاستگذاری راهبردی بهویژه سیاست دفاعی دارای اهمیت فزاینده است.
الگوهای پیشین یا موجود حنگ پیشگیرانه، جنگ پیش دستانه و ... میتوانند زیربنای درس آموزی بسیار کارآمد و اثربخش از سیاستگذاری راهبردی در حلقه سیاست جنگ و دفاع باشند که نهتنها هزینههای سیاستگذاری مطلوب در جهان برآشفته کنونی را کاهش میدهند، بلکه بقای بازیگر در نظام جهانی را نیز تضمین میکنند.
سیاستگذاران و فرماندهانی که نتوانند درس آموزی مناسبی از سیاستهای موجود و پیشین برای طرح و اجرای سیاستگذاری خود داشته باشند، دستخوش هزینههای بسیاری میشوند و در نهایت شکست را میپذیرند، در سپیده دم جنگ به شوک دچار میشوند و کارایی چندانی نخواهند داشت.
روند سیاستهای راهبردی قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی در دو سال اخیر بهویژه در جنگ اوکراین و روسیه یا تهاجم فراگیر اسرائیل به دیگر کشورها، بیشمار ابزارها و تاکتیکهای جنگ و دفاع را نمایش داده است که هر سیاستگذار و فرمانده حلقه سیاست راهبردی باید از آنها درس بگیرد و الگوبرداری کند.
تهاجم فراگیر اسرائیل به ایران و سپس تهاجم ایالات متحده امریکا به مراکز هستهای ایران را میتوان یک درس بزرگ برای دیگر سیاستگذاران و فرماندهان قدرتهای بزرگ دانست. استراتژیستهای قدرتهای بزرگ مانند: چین، روسیه، هند، پاکستان، ترکیه، کره شمالی و ... که هدف تهاجم پیشگیرانه ایالات متحده امریکا قرار دارند.
تهاجم امریکا به ایران، میتواند یک تمرین برای تهاجم بزرگ ایالات متحده به چین در چارچوب جنگ پیشدستانه قلمداد شود که توان راهبردی چین برای تهاجم به تایوان یا برسازی چین به عنوان هژمون جهانی را هدف بگیرد و نابود کند.
نقشه تهاجم امریکا به مراکز هستهای ایران که پیچیدگی، تاکتیکها و ابزارهای گوناگون نظامی و دیپلماتیک را دارا بود (همزمانی جنگ و مذاکره)، نشان داد که طراحان راهبرد ایالات متحده امریکا برای پیروزی بر رقیبان و دشمنان خود از هر ابزار و تاکتیکی استفاده میکنند و جنگ پیشدستانه یا پیشگیرانه را دستورکار تقابل با دشمنان قرار دادهاند.
استراتژیستهای ایران از تهاجم امریکا که همزمان با احتمال مذاکره هستهای نمایندگان دو طرف بود، غافلگیر شدند، زیرا از سیاستهای پیشین امریکا در تهاجم به رقیبان و دشمنان درس نگرفته بودند. اکنون دو کشور چین و روسیه به عنوان دو بازیگر شرور نظم نوین امریکایی و استانداردهای غربی با احتمال تهاجم ایالات متحده آمریکا روبهرو هستند، زیرا تاکتیک تهاجم به ایران توانست منافع امریکا در کوتاه مدت را برآورده و نقشه راه جنگ پیش دستانه علیه دیگر بازیگران را کامل کند.
مؤلفههای تبدیل چین به یک "چین برهنه" با تهاجم امریکا به چین بر اساس الگوی تهاجم پیچده امریکا به ایران را میتوان چنین برشمرد:
یکم – از ایران برهنه تا چین برهنه: در جهان جنگزده کنونی که همه بازیگران بینالملل از کشورهای بزرگ تا سازمانها و گروههای ستیزهجوی کوچک، توان خرید و ساخت انواع سلاح تهاجمی بهویژه پهپادهای انتحاری را دارند، همه کشورها در مقابل جنگ، برهنه قلمداد میشوند اگر پدافند توانمند و روزآمد نداشته باشند.
نباید فراموش کرد که ایران از زمان تهاجم هوایی اسرائیل با یکصد جنگنده به مراکز و سامانههای راداری و پدافندی خود در ۵ آبان ۱۴۰۳ به عنوان "ایران برهنه" تفسیر شد. سیاستگذاران امریکایی از همان زمان خود را برای یک تهاجم راهبردی به ایران آماده کردند، زیرا آموس هوخشتاین Amos Hochstein، مشاور جو بایدن فضای فکری سیاستگذاران کشورش را چنین بیان کرد: «ایران اساساً برهنه است. Iran is essentially naked»1
چین به عنوان قدرت اول اقتصاد جهان و قرار گرفتن در جایگاه دوم یا سوم جدول بودجه نظامی جهان، همچنان از توان کافی برای مقابله با ایالات متحده برخوردار نیست. واقعیت میدان جنگ قرن 21 نشان داده است که توان پدافندی از توان آفندی یا تهاجم، مهمتر است و بازیگری که سامانه پدافندی توانمند نداشته باشد به میدان جنگ دیگر بازیگران تبدیل خواهد شد.
هر چند چین در تولید انواع موشکها و جنگندههای تهاجمی نسل ۵ و ۶ در چند دهه اخیر رشد شگفتی داشته است، اما توان پدافندی این کشور در میانه جمعی از دولتهای رقیب و دریاهای بینالمللی با حضور فراگیر ایالات متحده امریکا از کارایی لازم برخوردار نیست. اگر چین نتواند پدافند خود را با چالشهای جدید بهویژه جنگندههای رادارگریز راهبردی سازگار کند، همانند ایران در آبان ۱۴۰۳ که به ایران برهنه تبدیل شد، با یک تهاجم تاکتیکی به "چین برهنهChina Naked "تبدیل میشود و در نهایت برتری نسبی خود در شرق آسیا را از دست خواهد داد.
دوم – تراژدی قدرتهابی بزرگ برای ایران و چین: چندین دهه بود که ایران، روسیه، چین، سوریه و چند بازیگر غیر دولتی نظام جهانی مانند: حزب الله لبنان، حماس و ... ادعای برتری راهبردی در مناسبات قدرت منطقهای و جهانی داشته و از ابزارها و تاکتیکهای چنین برتری نیز برخوردار بودند. اما این توان بالقوه هرگز بالفعل نشد و این بازیگران به تراژدی قدرتهای بزرگ دچار شدند.
تراژدی قدرتهای بزرگ که اندیشه جان میرشایمر، اندیشمند بزرگ روابط بینالملل است، کشورهایی را تفسیر میکند که از توان و اقتدار بسیار بالا برای بازی و قدرتنمایی در جهان برخوردارند اما از نمایش قدرت خود و جنگ پیش دستانه یا جنگ پیشگیرانه در زمان مناسب خودداری میکنند و در نهایت به فرسایش راهبردی دچار شده و توان هژمونیک خود را از دست میدهند!
روسیه در تهاجم 2022 خود به اوکراین نشان داد با توان نظامی تبلیغاتی خود، فاصله بسیاری دارد و به نوعی از تراژدی قدرتهای بزرگ در مقابل اوکراین و اروپا دچار شده است.
ایران به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ آسیای جنوب غربی در چند دهه اخیر با سکوت و سرگردانی راهبردی در دو سال گذشته، فرسایش شدید قدرت را دچار شد و در مقابل تهدیدات رقیب اصلی خود اسرائیل به یک بازیگر واکنشگرا تبدیل شد. این روند واکنشگرایی و سکوت، در نهایت به تهاجم فراگیر اسرائیل و امریکا به ایران منجر شد و ایران نیز تراژدی قدرتهای بزرگ را تجربه کرد!
اکنون چین را میتوان گزینه بعدی تراژدی قدرتهای بزرگ دانست که به علت خودداری از جنگ پیش دستانه به تایوان و نمایش واقعی قدرت راهبردی خود، به تراژدی قدرتهای بزرگ دچار خواهد شد.
طراحی، ابزارها و تاکتیک تهاجم اسرائیل و امریکا به ایران میتواند یک الگوی موفق و نقشه راه کارآمد برای تهاجم ایالات متحده امریکا به چین باشد که در دو مرحله زیر عملیاتی میشود:
1- چین برهنه در چارچوب تخریب سامانههای پدافندی چین و کره شمالی.
2- تهاجم نهایی ترکیبی با انواع جنگ افزارهای رادارگریز و فریبنده برای ضربه سخت.
*
فرآیند تهاجم اسرائیل و امریکا به ایران نهتنها برای سیاستگذاران و فرماندهان نظامی و امنیتی ایران درسهای کمنظیری داشته، بلکه برای سیاستگذاران راهبردی دیگر بازیگران بهویژه قدرتهای شرقی سرشار از درس آموزی است.
اکنون چین به عنوان قدرت نظامی دوم یا سوم جهان پس از ایالات متحده امریکا و روسیه قرار دارد و الگوی قدرتنمایی این کشور در نظام جهانی نیز بر توان بازدارندگی مقابل رقیبان و دشمنان بنیان شده، اما این قدرت بازدارندگی در چارچوب تراژدی قدرتهای بزرگ قرار گرفته است و باید فراتر از قدرتنمایی تبلیغاتی از الگوی تهاجم به ایران درسآموزی داشته باشند تا با "چین برهنه" مقابل ایالات متحده امریکا و متحدانش روبهرو نشود.
منابع:
1- https://www.foxnews.com/world/israels-strike-iran-took-missile-defense-systems-islamic-republic-is-essentially-naked
نظر شما :