از بمب سخن گفتن و از بمب شنیدن!

چرا نباید به فکر دستیابی به سلاح هسته‌ای باشیم

۱۵ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۴۳۹۱ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: بشیر اسماعیلی
بشیر اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: اصرار به ساخت بمب هسته‌ای در صدا و سیما یا شبکه‌های اجتماعی و غیره نه تنها آدرس غلطی را در رابطه با اصل امنیت ملی ارائه می‌دهد که می‌تواند مورد سو استفاده دشمنان برای اعمال فشار مضاعف به کشور واقع شود.
چرا نباید به فکر دستیابی به سلاح هسته‌ای باشیم

دیپلماسی ایرانی: در یکی از میزگردهای شبکه خبر سیما، یکی از اساتید روابط بین‌الملل که بر حسب ظاهر فردی متدین است، چنین استدلال می‌کند که برای ایجاد بازدارندگی نظامی با آمریکا باید در دکترین هسته‌ای کشور بازنگری شود. به زعم این استاد دانشگاه، ایران ‌باید به سمت ساخت بمب اتمی برود.

این گفتمان طرفداری از بمب اتم، نه فقط بین این طور افراد با گرایش انقلابی که بین برخی ملی‌گرایان ایرانی هم وجود داشته است؛ دکتر ابومحمد عسگرخانی، استاد فقید دانشگاه تهران، هوشنگ امیراحمدی، استاد ایرانی دانشگاه راتگرز آمریکا و دیگرانی از این دست، کسانی هستند که با گرایش عموما ملی‌گرایانه، به ساخت بمب اتمی توسط ایران توصیه کرده‌اند.

اساسا نظریه پردازان مکتب واقع گرایی در روابط بین‌الملل هم معتقدند کشور‌ها باید برای بازدارندگی به سمت اتمی شدن بروند. «کنت والتر» و «جان مرشایمر» از مهمترین تئورسین‌های واقع گرا بوده‌اند که چنین نظری داشتند. اما در طرف مقابل، «اسکات ساگان» با این دو مخالف است و اشاعه سلاح‌های هسته‌ای را تهدیدی بزرگ برای حیات بشری می‌داند.
مرشایمر حتی اخیرا و بعد از حملات رژیم صهیونسیتی و آمریکا به ایران گفته است: «به گمانم برنامه هسته‌ای ایران زنده است، حاضرم شرط ببندم که پشت درهای بسته آنها دارند بمب هسته‌ای می‌سازند!»

اما آیا ایران به واقع باید برای حفظ حیات خود و ایجاد بازدارندگی نظامی به سراغ ساخت بمب هسته‌ای برود؟ حتی در شرایطی کنونی که به کشور حمله شده و احساسات جریحه‌دار شده است، بخشی از مردم شاید موافق هستند به اینکه ایران بمب اتمی بسازد. اما با این وجود، معتقدیم که به دلایل زیر، پاسخ منفی است:

۱. اولا بمب هسته‌ای یک اختراع شیطانی توسط بشر بوده است. درست مثل سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی که حیات انسان را تهدید می‌کند‌. هر چند ممکن است این حرف آرمان‌گرا و انتزاعی به نظر برسد، اما برای نجات بشر راهی جز خلع سلاح گسترده هسته‌ای وجود ندارد. در حال حاضر ۹ کشور دارای سلاح هسته‌ای وجود دارد که این عدد نباید به ده برسد، در عوض باید روندی معکوس تا صفر شدن را طی کند. در هیروشیما آتشی روشن است که یادبود حمله اتمی وحشیانه آمریکا به این شهر بوده است و طبق عهد ساکنان هیروشیما، تا زمان خلع سلاح اتمی در تمام جهان این آتش همچنان برافروخته خواهد بود.

جنگ اتمی در صورت وقوع، آخرین جنگ تمدن بشری به حساب می‌آید که در صورت بروز آن، به سرعت از کنترل خارج شده و حیات و تمدن انسانی را به نابودی خواهد کشاند. این ادعا که کشور‌های اتمی با همدیگر نمی‌جنگند، یک قاعده کلی اما نه الزاما خدشه ناپذیر نخواهد بود؛ کما اینکه در جریان بحران موشکی کوبا، جهان فقط چند لحظه با یک حمله اتمی بزرگ فاصله داشت. اگر پیام‌های شوروی اندکی دیرتر به آمریکا رسیده بود، جان اف کندی، رئیس جمهوری وقت آمریکا به حمله اتمی دستور داده بود و به همین خاطر یک خطر تلفن مستقیم به اسم «تلفن قرمز» از کرملین به کاخ سفید وصل شد تا در مواقع حساس، امکان گفت‌وگوی مستقیم فراهم آید.

حتی همین الآن هم با پیچیده شدن جنگ در اوکراین، روسیه و آمریکا به تهدید اتمی علیه همدیگر روی آورده‌اند و اعزام زیردریایی‌های هسته‌ای آمریکا به نزدیکی روسیه، اقدامی بود که در راستای تهدید اتمی «مدودوف» علیه آمریکا رخ داد.

اصولا فرض اینکه انتظار داشته باشیم شخصیت‌هایی مثل ترامپ و امثال او همیشه در رابطه با سلاح‌های هسته‌ای منطقی عمل کنند، فرض محکمی نخواهد بود.

بنابراین هسته‌ای شدن یک کشور جدید ممکن است مثل افتادن اولین قطعه از دومینو، موج جدیدی از مسابقه تسلیحات هسته‌ای را در دنیا به راه اندازد که در نهایت به ضرر نوع بشر و حیات انسانی روی کره زمین خواهد بود.

۲. جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی از هویت اسلامی و ایرانی خود پیروی می‌کند که در کنار عملگرایی و واقع‌گرایی، عناصر اخلاق و معنویت اجزا جدایی ناپذیر آن هستند. ساخت سلاح‌های کشتار جمعی مخالف اخلاق و معنویت هستند و در همین راستاست که رهبر انقلاب فتوای حرام بودن ساخت سلاح هسته‌ای را صادر فرمودند. البته این فتوا برای کشور‌های غربی قابل درک نیست چرا که آنها دولت‌هایی سکولار هستند و حساب دین و سیاست را جدا می‌دانند.
پس آنچه غربی‌ها و برخی از ایرانی‌های ملی‌گرا یا اصولگرا متوجه نمی‌شوند این است که حرام اعلام شدن سلاح‌های کشتار جمعی نه یک تاکتیک برای فریب دشمن، که یک اعتقاد برآمده از اصل اسلام و هویت ایرانی است و بنابراین قابل نقض و تجدید نظر نیست، مگر اینکه ماهیت کشتار جمعی بودن آن سلاح منتفی شود.

متن فتوای معظم‌له، که از طریق سازمان ملل در اختیار نمایندگان همه کشور‌ها قرار گرفته به این شرح است :«به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته‌ای، دیگر انواع سلاح‌های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می‌شوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملت‌ها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح‌ها را حس می‌کند و آماده است همهٔ امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاح‌ها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهٔ همگان می‌دانیم.»

البته برخی، تفاسیری را ارائه کرده‌اند مبنی بر اینکه مسأله احکام اولیه و ثانویه در اینجا مطرح است یا اینکه فتوای علما تابع زمان و مکان است و غیره.

اما چندین سال پس از صدور فتوا، مجددا در مهرماه سال ۱۳۹۸ رهبر انقلاب بر حرام بودن ساخت بمب اتمی تاکید کردند و در این رابطه فرمودند: «ما با وجود اینکه می‌توانستیم در این راه قدم‌ برداریم، بر اساس حکم اسلام عزیز کاربرد این سلاح را حرام قطعی شرعی اعلام کردیم، بنابراین هیچ دلیلی ندارد که برای تولید و نگه‌داشت سلاحی که استفاده از آن مطلقا حرام است، هزینه کنیم.» بنابراین به نظر می‌رسد فتوای رهبر انقلاب هیچ‌گونه تبصره و استثنایی نداشته و بنابر نظر پژوهشگران، حکمی الهی و ابدی است و تفاسیری که برخی از افراد درباره آن ارایه می‌کنند، عموما تفاسیری شخصی است.

۳. سلاح هسته‌ای برعکس آنچه این همه گفته شده است، بازدارندگی خاصی برای ایران ایجاد نخواهد کرد. اگر قرار باشد علیه آمریکا بازدارنده باشد، طبعا پایگاه ها و نظامیان آمریکا در منطقه را شامل می‌شود که عموما در کشور‌های اسلامی بنا شده‌اند. در حال حاضر توان موشکی ایران، قابلیت ضربه زدن به منافع آمریکا در منطقه را دارد و الزاما نیازی به بمب هسته‌ای نیست، ضمن اینکه استفاده از بمب هسته‌ای موجب از میان رفتن مردم مسلمان منطقه و آلودگی آب و خاک این منطقه خواهد شد. درباره سرزمین‌های اشغالی هم به طریقه اولی این مسأله صادق است. ضمن اینکه فقط بحث مسلمانان نیست، جمهوری اسلامی ایران یهودستیز و نژادپرست نیست که برای نابودی یهودیان سلاح هسته‌ای تدارک ببیند. اتفاقا این همان چیزی است که اسرائیل کوشیده بازنمایی کند تا با استفاده از «کارت قربانی»، مسأله هسته‌ای ایران را امنیتی سازی کند.

رهبر انقلاب در واکنش به این طور روایت سازی‌های غلط گفته‌اند: «بعضی‌ها که در دنیا راجع‌به نظرات جمهوری اسلامی درباره منطقه صحبت می‌کنند، به دروغ می‌گویند که ایران می‌گوید باید یهودی‌ها و صهیونیست‌ها به دریا ریخته شوند؛ این صحبت را قبلا بعضی اعراب می‌گفتند اما ما هیچ وقت این صحبت را نگفتیم؛ ما کسی را به دریا نمی‌ریزیم». و در ادامه از راه حل رفراندوم ملی برای تعیین تکلیف مسأله فلسطین صحبت به میان می‌آید که به نام جمهوری اسلامی ایران و به عنوان یک طرح صلح آمیز در سازمان ملل ثبت شده است. پس جمهوری اسلامی ایران در درجه اول به دنبال راهکار دیپلماتیک و مسالمت آمیز برای حل مسایل است و البته اگر به کشور و آب و خاک تجاوزی شد، در کنار ملت ایران تمام قد در مقابل متجاوز خواهد ایستاد. اما ایرانیان دویست سال است شروع کننده جنگ نبوده‌اند، در عین حال در نیم قرن گذشته، دو بار در برابر دو جنگ تحمیلی ظالمانه ایستاده و متجاوز را به عقب رانده‌اند.

۴. مقایسه لیبی و امثال آن با ایران که این روزها در داخل و حتی خارج از کشور بسیار انجام می‌شود، قیاس درست و کاملی نیست. اساسا هر چند قیاس می‌تواند در فهم بهتر مسایل سیاسی به ما کمک کند، اما هیچگاه شرایط برای دو رویداد، آن میزان از تطابق کامل ندارد که بتواند عینا مقایسه شود. در مورد لیبی، موج بیداری اسلامی زمانی که به این کشور رسید، بنیان‌های حکومت قذافی را از جا درآورد، کما اینکه در تونس، مصر و یمن هم چنین کرده بود. سوریه و بحرین نیز در آن زمان دستخوش ناآرامی شده بودند که بحرین با مداخله شورای همکاری خلیج فارس مجددا ثبات خود را بازیافت اما سوریه پس از سال‌ها فراز و نشیب نهایتا در سال گذشته سقوط کرد. اما اگر قذافی برنامه هسته‌ای خود را کنار نگذاشته و بمب اتم هم ساخته بود، آیا می‌توانست علیه مردم لیبی که شورش کرده بودند از بمب اتمی استفاده کند؟ آیا امکان اینکه قذافی، شهر بنغازی را به عنوان مبدا انقلاب لیبی، مثل هیروشیما و ناکازاکی با بمب اتمی نابود کند وجود داشت؟

به عقب‌تر اگر برگردیم، اتحاد جماهیر شوروی که بیشترین تعداد کلاهک هسته‌ای در جهان را در اختیار داشت، آیا در سال ۱۹۹۱ توانست از آنها برای جلوگیری از فروپاشی درونی جلوگیری کند؟

امروزه گروهی از سیاسیون استدلال می‌کنند اگر ما بمب اتم داشته باشیم، امنیت خود را به طور کامل تضمین کرده‌ایم. در اینجا اما با تایید اهمیت امنیت سخت، باید پرسید پس تکلیف امنیت نرم چه خواهد شد؟ مگر در جنگ تحمیلی اخیر یا جنگ هشت ساله، بمب اتم در اختیار ایران بود که کشور را از تجاوز نظامی دشمنانی که مورد حمایت چندین قدرت نظامی مهم دنیا قرار داشتند مصون داشت؟

در این جمله معروف ویل دورانت باید تأمل کرد که گفت :«هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر آنکه از درون نابود شده باشد.»

در جنگ دوازده روزه، وقتی رژیم صهیونسیتی فهمید نقشه شومش برای ایجاد شورش مردمی در شهر‌های بزرگ ایران از یک طرف و شورش قومیت‌ها در استان‌های مرزی از دیگر سو و نهایتا تجزیه و فروپاشی ایران به جایی نمی‌رسد، دم بر کول نهاد و جنگ خاتمه یافت.

پس اصولاً بمب اتم حقیقی در وحدت و انسجام ملی است، عاملی که بزرگترین بازدارندگی ها را ایجاد می‌کند و هرگز نه با بمباران، نه با خرابکاری و هیچ چیز دیگر نقصان نمی‌یابد.

بنابراین اصرار به ساخت بمب هسته‌ای در صدا و سیما یا شبکه‌های اجتماعی و غیره نه تنها آدرس غلطی را در رابطه با اصل امنیت ملی ارائه می‌دهد که می‌تواند مورد سو استفاده دشمنان برای اعمال فشار مضاعف به کشور واقع شود.

برنامه موشکی ایران به عنوان یک برنامه نظامی متعارف تاکنون بسیار عالی به جلو رفته است و در آینده نیز باید تقویت و توسعه یابد. اما ساخت بمب هسته‌ای به این سهولت که بر زبان عده‌ای می‌آید نیست. فراموش نکنیم حتی چین و روسیه به عنوان متحدان ما، رای مثبت به قطعنامه شورای امنیت علیه ایران دادند و این به معنای مخالفت دوست و دشمن با اتمی شدن ایران است. اما همان‌طور که گفته شد حتی اگر این موضع هماهنگ بین المللی هم علیه مسأله ساخت بمب اتم وجود نداشت، دلایل منطقی دیگری وجود دارند که ایران نباید خود را درگیر چنین مسأله ای کند. به هر روی موضع گرفتن در این مسأله، هر چند عموما از روی میهن پرستی و دغدغه برای ارتقا بازدارندگی نظامی است، اما باید بسیار هوشیارانه و دقیق صورت پذیرد و از اظهار نظرات احساسی و هیجانی پرهیز به عمل آید.

بشیر اسماعیلی

نویسنده خبر

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: بمب اتم دستیابی به سلاح هسته‌ای بشیر اسماعیلی ایران و بمب اتم ایران جمهوری اسلامی ایران ساخت بمب هسته کاربرد سلاح سلاح شیمیایی


( ۱ )

نظر شما :