بررسی روند به رسمیت شناختن کشور فلسطین
چه شد اروپاییها ناگهان یاد فلسطینیها افتادند؟

نویسنده: دکتر سیروس حاجیزاده
دیپلماسی ایرانی: طیفی از کشورهای غربی و اروپایی همزمان با نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵، برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین اعلام آمادگی کردهاند. این روند در زمانی رخ میدهد که انتقاد از موضع اسرائیل در رسانههای غربی و رسانههای اجتماعی بسیار برجسته و پرتکرار شده و به افزایش فشار داخلی بر دولتهای اروپایی برای اتخاذ مواضع واضحتر کمک کرده است. مواضع و اهداف کشورهای گوناگون اروپایی برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی به شرح ذیل است:
۱. فرانسه: در ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵، امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، بیانیهای صادر کرد که نشان میداد فرانسه کشور فلسطین را به عنوان بخشی از «تعهد تاریخی خود به صلح عادلانه و پایدار در منطقه غرب آسیا» به رسمیت خواهد شناخت. این تصمیم به طور رسمی در جلسه آتی مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵ اجرا خواهد شد.
۲. انگلیس: در ۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵، دولت انگلیس بیانیهای با عنوان «بیانیه در مورد بحران انسانی در غزه و به رسمیت شناختن کشور فلسطین» منتشر کرد. مهمترین موارد این بیانیه به شرح زیر است:
- تعهد دولت کارگر به شناسایی کشور فلسطین، مطابق با منشور انتخاباتی این دولت، و در نظر گرفتن حق مسلم فلسطینیان، نه به عنوان یک هدیه، بلکه اشاره به اینکه این امر به دستیابی به امنیت کشور اسرائیل نیز کمک خواهد کرد.
- حماس یک گروه مهاجم! است و نمیتوان به خاطر حملات ۷ اکتبر به آن پاداش داد. حق اسرائیل برای دفاع از خود را تأیید میکند. بنابراین حماس باید تمام گروگانها را آزاد کند، فوراً توافق آتشبس امضا کند، به خلع سلاح متعهد شود و بپذیرد که هیچ نقشی در اداره غزه نخواهد داشت.
- انگلیس در سپتامبر آینده، کشور فلسطین را در سازمان ملل متحد به رسمیت خواهد شناخت، مگر اینکه اسرائیل به وضعیت وحشتناک غزه پایان دهد، و از اسرائیل میخواهد که به یک روند صلح بلندمدت و پایدار، از جمله آتشبس، اجازه دادن به سازمان ملل متحد برای از سرگیری حمایت بشردوستانه خود از نوار غزه، و تعهد به عدم الحاق کرانه باختری، متعهد شود.
- دولت قبل از جلسه سازمان ملل، میزان رعایت این شرایط و الزامات را ارزیابی خواهد کرد.
- از آنجایی که به رسمیت شناختن [اسرائیل] به خودی خود واقعیتهای میدانی را تغییر نمیدهد، دولت انگلیس با همکاری اردن در ارسال هوایی کمکهای بشردوستانه به نوار غزه مشارکت میکند، فلسطینیهای مجروح را در بیمارستانهای انگلیس پذیرش میکند و همچنان برای جریان کمکهای بشردوستانه فشار میآورد.
- شروع با شرکاء برای تهیه یک طرح مذاکره بلندمدت بر اساس مذاکرات و راه حل دو کشور، بر اساس این واقعیت که آتشبس پایدار نخواهد ماند مگر اینکه با اقدام فوری در رابطه با حکومتداری و ترتیبات امنیتی در نوار غزه دنبال شود.
۳. آلمان: آلمان رویکرد محتاطانهتری اتخاذ کرد. یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آلمان، در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵ اظهار داشت که موضوع به رسمیت شناختن کشور فلسطین باید در پایان روند مذاکرات برای راهحل دو کشور مطرح شود، اما این روند باید اکنون آغاز شود. این همزمان با سفر وادفول به اسرائیل و سرزمینهای فلسطینی بود.
۴. پرتغال: در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵، لوئیس مونتهنگرو، نخستوزیر پرتغال، اعلام کرد که دولتش با احزاب سیاسی اصلی و با ریبیلو دی سوزا، رئیسجمهور پرتغال، در مورد موضوع به رسمیت شناختن فلسطین مشورت خواهد کرد.
۵. کانادا: مارک کارنی، نخست وزیر کانادا، اظهار داشت که کانادا در حال حرکت به سمت اعلام به رسمیت شناختن کشور فلسطین در سپتامبر آینده، همزمان با جلسه مجمع عمومی سازمان ملل است. کارنی این تصمیم را به گسترش شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری، وخامت اوضاع انسانی در نوار غزه و حمله ۷ اکتبر به عنوان دلایل این موضع کانادا نسبت داد. کارنی تصمیم خود را به رسمیت شناختن شرایط و الزامات خاصی که تشکیلات خودگردان فلسطین باید رعایت کند، از جمله اجرای اصلاحات داخلی رادیکال و خلع سلاح موفقیتآمیز، مرتبط دانست. بسترها و زمینههای مواضع اروپاییها: این مواضع در چارچوب تعدادی از تحولات مطرح میشوند که مهمترین آنها موارد زیر است:
۱) درخواستهای محققان و مقامات سابق اروپایی برای ایفای نقش مؤثرتر اروپا در منازعه فلسطین و اسرائیل: درخواستهایی از سوی محققان و مقامات سابق اروپایی برای ایفای نقش مؤثرتر اروپا در مدیریت این منازعه به طور مستقل از آمریکا مطرح شده است. برجستهترین این درخواستها، مقالهای از جوزپ بورل، معاون سابق سیاست خارجی و امنیتی اروپا و معاون رئیس کمیسیون اروپا، و کالیپسو نیکولایدیس، رئیس دپارتمان امور بینالملل در دانشگاه اروپایی است که اروپا را مسئول مسئولیت تاریخی ویژهای در قبال منازعه فلسطین و اسرائیل دانسته و خواستار ایفای نقشی روشنتر و مستقلتر از سوی اروپا و همچنین آغاز ورود اتحادیه اروپا به فرآیند میانجیگری به طور مؤثرتر و مستقلتر از نقش آمریکا شدهاند.
۲) افزایش انتقاد از مواضع اسرائیل در رسانههای غربی: این امر به وضوح در تغییر ماهیت پوشش رسانهای جنگ در نوار غزه مشهود است. تعدادی از رسانههای برجسته غربی، به ویژه بیبیسی، گزارشهایی در مورد میزان ویرانیهای وارده به نوار غزه منتشر کردند، در حالی که گزارشهای دیگر بر رنجهای انسانی و تلفات غیرنظامیان متمرکز بودند.
۳) افزایش انتقاد از اسرائیل در رسانههای اجتماعی: میزان حملات به مواضع اسرائیل در صفحات رسانههای اجتماعی در سطح جهانی افزایش یافته، که این امر وزارت امور خارجه اسرائیل را بر آن داشته تا برنامهای را اختصاص دهد که به سفر ۱۶ نفر از اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی آمریکایی، که همگی زیر ۳۰ سال سن دارند، به اسرائیل اختصاص داده شده است، با هدف مقابله با حملات گسترده به مواضع اسرائیل. این امر به نتانیاهو، نیز پیوند یافته است که با برخی از اینفلوئنسرها مصاحبه میکند، با هدف توضیح موضع اسرائیل و تلاش برای ترویج آن.
دلایل و اهداف؛ در مورد روند کلی اروپا، به ویژه در مورد احتمال به رسمیت شناختن کشور فلسطین، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• موضع اروپا نشان دهنده یک روند کلی اروپایی به سمت اتخاذ مواضع مستقلتر در قبال آمریکا در مورد مسائل سیاست خارجی است. این امر با توجه به اختلافات بین دو طرف در مورد تعدادی از مسائل، به ویژه مسئله اوکراین، نحوه برخورد با چین و مسئله اقتصادی، صورت میگیرد. به نظر میرسد اروپا تمایل بیشتری به اتخاذ مواضعی متفاوت از آمریکا دارد. این روند همچنین توسط دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی اروپایی که معتقدند اگر اروپا در رابطه با الزامات امنیتی به سمت خودکفایی حرکت میکند، بهتر است مسیر سیاست خارجی مستقل از آمریکا را دنبال کند، تقویت میشود.
• به رسمیت شناختن فلسطین توسط یک یا گروهی از کشورها، پیامدهای مستقیم متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
- غلبه بر تعدادی از مسائل فنی پیچیده مربوط به شناسایی، به ویژه مرزهای کشور به رسمیت شناخته شده، که قبلاً یکی از مهمترین موانع فنی برای شناسایی محسوب می شدند.
- تغییر نمایندگی دیپلماتیک تشکیلات خودگردان فلسطین از «رئیس هیئت نمایندگی» به «سفیر» در کشورهایی که اعلام به رسمیت شناختن میکنند.
- مشروعیت بینالمللی بیشتر برای تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان نماینده کشور فلسطین. این امر کشورهای به رسمیت شناخته شده را مجبور میکند تا تعهدات و توافقات خود با اسرائیل را بررسی کنند تا این تعهدات، به رسمیت شناختن دولت فلسطین توسط آنها را به خطر نیندازد. به عنوان مثال، به رسمیت شناختن، چارچوب قانونی جدیدی را برای کمپینهای تحریم کالاهای اسرائیلی که در سرزمینهای اشغالی پس از سال ۱۹۶۷ تولید شدهاند، فراهم میکند.
در خصوص موضع انگلیس، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• تعدادی انگیزه خارجی وجود دارد که راه را برای اعلام کشور انگلیس در مورد احتمال به رسمیت شناختن کشور فلسطین در سپتامبر ۲۰۲۵ هموار کرد. اولین مورد، اعلام فرانسه در مورد همین موضوع، علاوه بر موضع آمریکا است که دونالد ترامپ، در پاسخ به این سوال که آیا نخست وزیر انگلیس باید به فشارهای داخلی پاسخ دهد و به سمت به رسمیت شناختن کشور فلسطین حرکت کند، نمایان شد. او پاسخ داد که «موضع خاصی نخواهد گرفت و آنچه اکنون برای او مهم است، سیر کردن مردم است». این به عنوان چراغ سبز آمریکا برای انگلیس تلقی شد.
• این همزمان با تعدادی از فشارهای داخلی بود که در شکلگیری موضع انگلیس در قبال به رسمیت شناختن کشور فلسطین نقش داشتند، که برجستهترین آنها موارد زیر است:
- تعدادی از وزرای فعلی کابینه انگلیس قویاً از به رسمیت شناختن فوری کشور فلسطین حمایت میکنند، به ویژه خانم آنجلا راینر، معاون نخست وزیر و وزیر مشاور در امور مسکن و جوامع، و خانم ایوت کوپر وزیر کشور. موضوع به رسمیت شناختن همچنین توسط ویسلی ستیرنج، وزیر بهداشت و مراقبتهای اجتماعی و خانم شابانا محمود وزیر دادگستری مطرح شده است. همچنین نامهای با امضای ۲۵۰ نماینده مجلس از سراسر پارلمان انگلیس وجود دارد که خواستار به رسمیت شناختن فوری کشور فلسطین است.
- راهپیماییها و تظاهرات طرفدار فلسطین در سراسر انگلیس ادامه دارد که جدیدترین آن موجی از تظاهرات در ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵ بود که به دستگیری نزدیک به ۱۰۰ تظاهرکننده توسط پلیس منجر شد.
- اعلام تأسیس یک حزب سیاسی جدید توسط جرمی کوربین و پیوستن تعدادی از اعضای حزب کارگر حاکم به حزب جدید. این میتواند انگیزهای برای حزب کارگر باشد تا موضعی طرفدار فلسطین اتخاذ کند تا انسجام داخلی حزب را حفظ کرده و تعداد جداشدگان از حزب جدید را کاهش دهد. این امر با توجه به موضع حزب در مورد مسئله فلسطین است که یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی است که کوربین در مورد آن با حزب کارگر اختلاف نظر دارد. کوربین خواستار اتخاذ مواضع قاطع، به ویژه در مورد تأسیس یک کشور فلسطینی و فشار بر اسرائیل است.
در بیانیه انگلیس نکات متمایز متعددی وجود دارد که مهمترین آنها موارد زیر است: علیرغم اشاره واضح به تعهد به شناسایی کشور فلسطین به عنوان یک تعهد انتخاباتی و به عنوان یک حق اساسی فلسطینیان، که ممکن است برای موضع انگلیس تازگی داشته باشد، همین بیانیه، به رسمیت شناختن یا نشناختن را به میزان رعایت تعدادی از شرایط توسط دو طرف درگیری (حماس و اسرائیل) مرتبط دانست. این بیانیه همچنین فرصتی را برای بررسی مجدد موضوع به رسمیت شناختن با اشاره به ارزیابی مجدد موضع قبل از جلسه بعدی مجمع عمومی سازمان ملل فراهم کرد. این نشان میدهد که اگر اسرائیل امتیازاتی بدهد، انگلیس ممکن است از موضع خود در مورد به رسمیت شناختن عقبنشینی کند و استدلال میکند که این موضوع باید نتیجه روند مذاکره باشد. لازم به ذکر است که انگلیس از اسرائیل خواسته نیروهای خود را از غزه خارج کند، موضعی که آشکارا با روندهای درون دولت اسرائیل در مورد الحاق نوار غزه یا بخشهایی از آن در تضاد است. درخواست برای از سرگیری ارسال کمکها به نوار غزه توسط سازمان ملل متحد نیز نشان دهنده موضع منفی انگلیس در قبال نهاد بشردوستانه غزه است.
در خصوص مواضع آینده اروپاییها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- با توجه به افزایش مداوم حجم پوشش رسانهای غربی از وضعیت انسانی در نوار غزه، احتمالاً کشورهای اروپایی بیشتری به روند به رسمیت شناختن کشور فلسطین خواهند پیوست، به ویژه اگر توافق آتشبس در غزه حاصل نشود.
- احتمال دارد که برخی از طرفهای اروپایی، به ویژه انگلیس، فرانسه و بلژیک، با هدف دستیابی به یک توافق آتشبس جدید و تضمین جریان کمکهای بشردوستانه، تلاش کنند وارد روند میانجیگری فعلی شوند.
- بعید است که اتحادیه اروپا به عنوان یک کلیت واحد برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین اقدام کند، با توجه به اینکه چنین تصمیمی نیاز به اتفاق آرا همه کشورهای عضو اتحادیه دارد (همان طور که هر تصمیمی در مورد سیاست خارجی یا امنیتی نیاز به اتفاق آرا همه اعضا دارد)، چیزی که با توجه به حضور کشورهایی که روابط نزدیکی با اسرائیل دارند به ویژه آلمان، مجارستان و جمهوری چک و احتمالاً با این تصمیم مخالفت کنند.
نظر شما :