اشکالات اساسی که میتوان گرفت
پیامدهای راهبردی سیاستهای آمریکا و اسرائیل در غزه
نویسنده: دکتر سیروس حاجی زاده، مدرس دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: دولت آمریکا، در چارچوب اجرای مرحله دوم طرح ترامپ برای آینده نوار غزه، در تلاش است تا ترتیبات پس از جنگ را به نحوی مدیریت کند که اهداف کلان امنیتی و سیاسی خود و اسرائیل را پیش ببرد. این طرح، که به صراحت شامل ایجاد سازوکارهای اقتصادی و امنیتی برای کنترل غزه، خلع سلاح مقاومت و تحمیل قیمومیت خارجی است، با مخالفتهای شدید فلسطینیان، کشورهای عربی و بخش قابل توجهی از جامعه بینالمللی مواجه است.
در همین راستا، ویتکوف و کوشنر، از فلسطین اشغالی دیدن کرده و پیشنویس قطعنامهای به شورای امنیت ارائه شده که محورهای کلیدی آن شامل سه هدف عمده است: اجرای طرح اقتصادی ترامپ، احیای مسیر عادیسازی روابط منطقهای و بازسازی وجهه اسرائیل در منطقه.
اهداف راهبردی آمریکا و اسرائیل
۱. ترویج طرح اقتصادی ترامپ: این طرح، فارغ از حقوق اساسی مردم فلسطین، تمرکز خود را بر ایجاد سازوکارهای اقتصادی و امنیتی برای غزه قرار داده و هدف آن خلع سلاح مقاومت از طریق نیروهای خارجی عربی و بینالمللی است. سقف حقوق تعیینشده برای فلسطینیان به گونهای است که هر امتیاز کوچک به عنوان فداکاری بزرگ تلقی میشود، و عملاً استقلال سیاسی و امنیتی فلسطینیان به حاشیه رانده میشود.
۲. بازسازی مسیر عادیسازی و اتحادهای منطقهای: تمرکز واشینگتن بر عربستان به عنوان نقطه ورودی برای سایر کشورهای عربی است تا روند عادیسازی روابط با اسرائیل تسهیل شود. همزمان، تلاش برای تضعیف محور مقاومت در لبنان، عراق و یمن و کاهش نفوذ منطقهای ایران به صورت کلان در دستور کار است.
۳. بهبود وجهه اسرائیل: بازسازی و تطهیر چهره اسرائیل، پس از جنایات و کشتارهای گسترده در غزه، از دیگر اهداف راهبردی طرح ترامپ است تا اسرائیل به عنوان یک شریک «طبیعی» در منطقه پذیرفته شود. چالشها و موانع اجرای طرح اجرای طرح ترامپ با موانع متعددی مواجه است: رد قیمومیت توسط فلسطینیان و جامعه بینالمللی: تشکیلات خودگردان، کشورهای عربی و بخشی از جامعه بینالمللی، با تحمیل قیمومیت خارجی بر نوار غزه مخالف هستند و تأکید دارند که اداره غزه باید توسط نهادهای فلسطینی انجام شود و راه حل دو کشور در نظر گرفته شود.
اختلافات بر سر ماموریت نیروهای خارجی: فلسطینیان معتقدند این نیروها باید صرفاً حافظ صلح و نظارتکننده بر خروج اسرائیل باشند، نه خلع سلاح مقاومت یا اعمال فشار نظامی.
عدم حمایت آمریکا از راهحل دو دولت: دولت ترامپ تمایلی به اعطای حقوق سیاسی به فلسطینیان یا بازگرداندن کنترل غزه به تشکیلات ندارد، که مانع اصلی در پیشبرد این طرح محسوب میشود.
راهبردهای آمریکا برای مواجهه با موانع برای پیشبرد طرح، واشینگتن با هماهنگی اسرائیل به چند راهبرد متوسل خواهد شد:
۱. اعمال فشار بر فلسطینیان: ادامه اشغالگری، کنترل گذرگاهها، باجگیری از طریق کمکها و عملیات نظامی محدود.
۲. جلب مشارکت کشورهای عربی و اسلامی: ارائه مشوقهای اقتصادی و سیاسی برای مشارکت در بازسازی غزه و نیروهای بینالمللی.
۳. تلاش برای منزوی کردن مقاومت: فشار بر تشکیلات خودگردان و گروههای فلسطینی برای پذیرش طرح ترامپ، همراه با وعده برخی تضمینها برای بازسازی و بازاریابی اسرائیل.
محورهای کلیدی اختلاف
۱. مدیریت نوار غزه: طرح ترامپ ایجاد کمیته اداری از تکنوکراتهای فلسطینی و بینالمللی را پیشنهاد میدهد که تحت نظارت «شورای صلح» آمریکایی عمل کند. در مقابل، حماس و سایر گروههای فلسطینی اداره غزه توسط نهادهای فلسطینی با اجماع ملی را خواهان هستند.
۲. خلع سلاح مقاومت: طرح آمریکایی – اسرائیلی خلع سلاح حماس و زیرساختهای مقاومت را پیشبینی میکند، در حالی که فلسطینیان آن را یک مسئله ملی و مرتبط با حق تعیین سرنوشت میدانند. مصر نیز با اجرای این طرح بدون تحقق دولت فلسطینی مخالف است.
۳. نیروهای بینالمللی: ابهام در مأموریت این نیروها و اختلاف میان کشورهای ضامن، ترکیه و قطر در مقابل اسرائیل، بروز بحران در تعریف نقش و اختیارات آنها را موجب شده است.
پیامدهای منطقهای و امنیتی
طرح ترامپ علیرغم توقف موقت نسلکشی و ایجاد پایههای بازسازی، بسیاری از مسائل اصلی مانند خلع سلاح مقاومت و اداره غزه بدون حل ریشهای مشکل باقی ماندهاند. این وضعیت، توافق را شکننده کرده و زمینه اختلافات و رویاروییهای امنیتی آینده را فراهم میآورد. در عین حال، واشینگتن و تلآویو اهداف جنگی خود را، شامل تضعیف مقاومت و تثبیت حضور اسرائیل در منطقه، ادامه خواهند داد.
نقشه عملیاتی اسرائیل و آمریکا شامل دو مسیر استراتژیک است:
۱. سوءاستفاده از بحران انسانی: وادار کردن فلسطینیان به ترک مناطق غزه تحت فشارهای انسانی و اقتصادی.
۲. تقسیم جغرافیایی غزه: ایجاد غزه شرقی و غربی، با کنترل ارتش اسرائیل بر شرق و تسهیل بازسازی غرب تحت نظارت نیروهای بینالمللی، در راستای بند ۱۷ طرح ترامپ که اجرای کمکهای بشردوستانه را مشروط به همکاری حماس میکند.
نتیجهگیری و توصیه راهبردی
تحلیل روندهای فعلی نشان میدهد طرح آمریکا برای نوار غزه، با هماهنگی اسرائیل، بیشتر به تثبیت موقعیت این رژیم و محدود کردن مقاومت فلسطینیان معطوف است تا تأمین حقوق اساسی مردم فلسطین. این طرح در ظاهر با ادبیات «صلح و بازسازی» ارائه شده، اما در عمل استقلال سیاسی و امنیتی فلسطینیان را محدود میکند و حقوق ملی آنان را به امتیازاتی مشروط تنزل میدهد. تلاش آمریکا برای خلع سلاح مقاومت و اعمال قیمومیت بینالمللی بر نوار غزه با مخالفت داخلی فلسطینیان و کشورهای منطقه روبهروست و مشروعیت این اقدامات در سطح بینالمللی کاهش یافته است. فشار بر مردم و بهرهبرداری از بحران انسانی، با واقعیتهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی منطقه همخوانی ندارد و باعث افزایش نارضایتی و مقاومت خواهد شد.
راهحل پایدار تنها از مسیر احترام به حقوق بنیادین فلسطینیان، استقلال تصمیمگیری داخلی، تقویت نهادهای ملی و مشارکت فعال مردم امکانپذیر است. بازسازی و آشتی پس از جنگ باید زمینهساز احقاق حقوق و ایجاد ثبات واقعی باشد، نه ابزار قیمومیت و فشار خارجی.
در سطح راهبردی، بدون توجه به مطالبات فلسطینیان، تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای عادیسازی روابط منطقهای و تثبیت موقعیت سیاسی خود صرفاً تعادل قوا را بازتولید میکند و بحران را حل نمیکند. موفقیت سیاستگذاریها مستلزم ترکیب دیپلماسی منطقهای، بازسازی انسانی، و تضمین حقوق سیاسی و امنیتی مردم فلسطین است.


نظر شما :