لزوم درک بیشتر ارزش روابط استراتژیک سئول و واشینگتن
آقای ترامپ در سفر به کره آیا این حقایق را میدانید؟!
نویسنده: اسکات دابلیو. هرولد، تحلیلگر علوم سیاسی و استاد مدرسه پابلیک پالسی موسسه رند
دیپلماسی ایرانی: اتحاد بین ایالات متحده و کره جنوبی با یکی از مهمترین آزمونهای خود در هفتاد و دو سال گذشته روبهروست. برخی از ناظران معتقدند که این اتحاد ممکن است به نقطه شکست خود نزدیک شود و نگرانی فزایندهای در هر دو پایتخت وجود دارد که چارچوب موجود دیگر برای برآورده کردن خواستههای استراتژیک جهانی بسیار خطرناکتر کافی نیست. اگر قرار است این اتحاد با دولت ایالات متحده در جایگاهی پایدارتر قرار گیرد، باید مدرنیزه شود و برای هر دو طرف مناسب باشد – نه تنها برای جلوگیری از تهدیدات در شبه جزیره کره، بلکه برای حفظ نظم منطقهای و مقابله با تجاوزات اقتدارگرایانه فراتر از آن.
برخی از محافظهکاران برجسته ایالات متحده با شک و تردید عمیقی به دولت لی جائه میونگ نگاه میکنند و به نظر میرسد دونالد ترامپ، رئیس جمهور، پیش از سفر رئیس جمهور لی در اواخر ماه اوت، این شک و تردیدها را تکرار کرد. در حالی که اولین اجلاس آنها به طور گسترده به عنوان یک موفقیت تلقی میشد، انتظارات واشینگتن اکنون به طور قابل توجهی بالاتر است. افزایش هزینههای دفاعی، خرید سلاحهای بیشتر از ایالات متحده و تقویت حمایت کشور میزبان – گامهایی که سئول قبلاً برداشته است – ممکن است دیگر کافی نباشد. ایالات متحده اکنون به دنبال متحدانی است که نه تنها در دفاع از خود، بلکه در تلاش جمعی برای حفظ ثبات منطقهای، بازدارندگی در برابر چین و کره شمالی و دفاع از منافع جهان آزاد در سراسر هند و اقیانوس آرام نیز مشارکت کنند.
دولت لی چه گامهای دیگری را باید در نظر بگیرد؟ اول، کره جنوبی میتواند با ایالات متحده وارد گفتوگو شود تا راههایی را که این کشور میتواند در افزایش روند بازدارندگی در تنگه تایوان مشارکت کند، شناسایی کند. دوم، دو طرف باید گزینههایی را برای استفاده از ظرفیت صنعتی دفاعی کره جنوبی برای کمک به کشورهای مورد تهدید در هند و اقیانوس آرام و اروپا و اقیانوس اطلس، به ویژه فیلیپین و اوکراین، بررسی کنند. و در نهایت، به عنوان یک گام اطمینانبخش، دو طرف میتوانند بیانیه مشترکی را در نظر بگیرند که تعهد مشترک آنها به اتحاد و حضور نیروهای آمریکایی در شبه جزیره کره به عنوان عامل بازدارنده در برابر تجاوز کره شمالی، چین و روسیه را تکرار کند.
تاریخچهای از دستاوردهایی که باید به آنها افتخار کرد
قبل از پرداختن به بحث بیشتر در مورد چگونگی پیشبرد اتحاد، لازم به یادآوری است که این اتحاد پیش از این نیز دوران سختی را پشت سر گذاشته است، از جمله در ماههای پیرامون قضیه سقوط سینگمن ری و کودتای پارک چونگ هی؛ پس از سفر ریچارد نیکسون به چین در سال ۱۹۷۲؛ در جریان رسوایی کرهگیت و تلاش دولت جیمی کارتر برای بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از شبه جزیره در پی به قدرت رسیدن چون دو هوان؛ همچنین پس از حادثه غمانگیز بزرگراه یانگجو در سال ۲۰۰۲ که به مرگ تصادفی دو دختر دانشآموز کرهای و دیگران منجر شد. این اتحاد به این دلیل از این لحظات دشوار و دیگر لحظات دشوار عبور کرد که بدون شک و به وضوح امنیت، ثبات، منابع برای توسعه و فرصتهایی برای همکاری در طیف وسیعی از موضوعات را فراهم میکند. و به این دلیل که بدون اتحاد، هر دو کشور فقیرتر، کماحترامتر در جهان و به طور قابل توجهی ناامنتر میشدند.
از زمان امضای پیمان دفاع متقابل ایالات متحده و کره جنوبی (PDF) در سال ۱۹۵۳، این اتحاد وظیفه اصلی خود را که جلوگیری از تبدیل شدن دوباره جنگ کره به درگیری آشکار بود، انجام داده و فضا و پشتیبانی لازم را برای کره جنوبی فراهم کرده است تا به توسعه اقتصادی و دموکراتیکسازی فوقالعاده دست یابد و به یک قدرت فرهنگی و فناوری جهانی تبدیل شود. در واقع، توسعه کره جنوبی برای ایالات متحده بسیار ارزشمند بوده است. طبق آمار دولت ایالات متحده (PDF)، سرمایهگذاری مستقیم خارجی کره جنوبی در ایالات متحده تا سال ۲۰۲۳ به مجموع ۷۸.۲ میلیارد دلار رسیده است که از ۸۸۱۰۰ شغل آمریکایی و بیش از ۸ میلیارد دلار صادرات ایالات متحده حمایت میکند. در مقابل، ایالات متحده تنها ۳۵.۶ میلیارد دلار در کره جنوبی سرمایهگذاری کرده است. اگر کره جنوبی هنوز فقیر، آسیبپذیر و تحت حکومت نظامی بود، به جای اینکه از طریق همکاری با ایالات متحده به یک دموکراسی ثروتمند و از نظر فناوری پیشرفته تبدیل شود، احتمالاً به جای منبعی برای رشد ایالات متحده، دریافتکننده کمک و سرمایهگذاری میشد. علاوه بر این، سرمایهگذاری زمان، پول و جان انسانها که توسط نسلهای مختلف دولتها، مالیاتدهندگان و اعضای ارتش ایالات متحده انجام شده، با دستاوردهای مردم کره جنوبی نه تنها از طریق توسعه و دموکراتیزه کردن آنها، بلکه از طریق خدمت سربازانی که در کنار ایالات متحده در عملیات نظامی خارج از کشور خدمت کردهاند، جبران شده است. آمریکاییهایی که در مورد تمایل متحدان خود برای کمک به حفظ نظم و امنیت جهانی نگران هستند، باید بدانند که کره جنوبی بیش از ۳۲۰هزار سرباز را به ویتنام اعزام کرد که بیش از ۵هزار نفر کشته و بیش از ۱۰هزار نفر زخمی شدند. اخیراً، کره جنوبی طی دو دهه تقریباً ۳۹۰۰ سرباز را برای حمایت از ائتلاف بینالمللی در جنگ افغانستان اعزام کرد. و در درگیری عراق، کره جنوبی پس از ایالات متحده و بریتانیا، سومین نیروی بزرگ ملی را تشکیل داد و تقریباً ۱۸هزار سرباز را در طول پنج سالی که مستقر بودند، به صورت چرخشی اعزام کرد. چنین استقرارهایی بخشی از بار را از دوش اعضای ارتش و مالیاتدهندگان ایالات متحده برداشت و نشان دهنده تعهد کره جنوبی به اتحاد خود با ایالات متحده است.
کمک به بازدارندگی در حمایت از تایوان
با وجود این دستاوردهای مشترک، متحدان نمیتوانند برای پیشبرد روابط خود تنها به همکاریهای قبلی تکیه کنند. استفاده از متحدان و شرکای خود برای نفوذ در منطقه هند و اقیانوس آرام به ویژه برای ایالات متحده در دوران رقابت ژئواستراتژیک فزاینده با چین اهمیت دارد.
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، در دیدار اواخر ماه ژوئیه خود با چو هیون، وزیر امور خارجه کره جنوبی، اعلام کرد که علاوه بر «تعهد قاطع به خلع سلاح کامل هستهای کره شمالی»، دو طرف بر اهمیت صلح و ثبات در تنگه تایوان به عنوان «عنصر ضروری امنیت و رفاه برای جامعه بینالمللی» و ادامه همکاری نزدیک ایالات متحده، کره جنوبی و ژاپن که در روح کمپ دیوید تجسم یافته است، تأکید کردهاند.
با این حال، همانطور که برخی از کارشناسان برجسته آمریکایی خاطرنشان کردهاند، کره جنوبی میتواند اقدامات بیشتری انجام دهد و خاطرنشان میکنند که در شرایط فعلی، تصور اینکه ایالات متحده برای دفاع از کره جنوبی با کره شمالی مسلح به سلاح هستهای بجنگد، اما پذیرفتن اینکه این کشور در صورت جنگ ایالات متحده و سایر متحدان هند و اقیانوس آرام علیه چین در تنگه تایوان، کنار بایستد و از حاشیه تماشا کند، غیرقابل قبول است. اگرچه بعید است که کره جنوبی – یا هر متحد ایالات متحده – به این سوال که در یک احتمال فرضی تنگه تایوان به چه چیزی متعهد میشوند، پاسخ مثبت دهند، اما انجام چنین بحثهایی پشت درهای بسته و انتظار از کره جنوبی برای یافتن راهی برای مشارکت، غیرمنطقی نیست.
در واقع، ضروری است که طرفین بیسروصدا و به صورت خصوصی در مورد اینکه ایالات متحده در یک حمله احتمالی به تایوان به چه چیزی از کره جنوبی نیاز دارد، چگونه کره جنوبی میتواند کمک کند و چه کاری باید از قبل برای تقویت بازدارندگی انجام شود، بحث کنند. واضح است که نقش اصلی اتحاد بر بازدارندگی کره شمالی است و باید همچنان متمرکز بماند، چرا که کره شمالی میتواند از هرگونه درگیری در تنگه تایوان سوءاستفاده کند. اما اشتباه خواهد بود اگر کره جنوبی فکر کند که میتواند با بیطرف ماندن از عواقب حمله چین به تایوان جلوگیری کند.
از سوی دیگر، ارتش آزادیبخش خلق چین احتمالاً در صورت وقوع درگیری، نیروهای آمریکایی را در سراسر هند و اقیانوس آرام هدف قرار خواهد داد، به این معنی که نیروهای آمریکایی کره، فرماندهی نیروهای مشترک و فرماندهی سازمان ملل – و همچنین تأسیسات و زیرساختهای حیاتی که از آنها در سراسر شبه جزیره کره پشتیبانی میکنند – در معرض تهدید قرار خواهند گرفت. کره جنوبی که تنها به این دلیل از حمله ژوئن ۱۹۵۰ کره شمالی جان سالم به در برد که جامعه بینالمللی در یک لحظه کلیدی به این کشور پشت نکرد، باید در همبستگی با متحد خود، در تلاش برای دفاع از سایر کشورهایی باشد که توسط تجدیدنظرطلبان اقتدارگرا، به ویژه آنهایی که با کره شمالی متحد و حامی آن هستند، در معرض نابودی وجودی قرار دارند.
یک گام کوچک اما مهم اولیه که کره جنوبی میتواند برای تقویت بازدارندگی بردارد، پیوستن رسمی به چارچوب همکاری و آموزش جهانی به عنوان یک شریک کامل، در کنار ایالات متحده، استرالیا، کانادا و ژاپن، و ارائه حمایت خود برای گسترش آگاهی از تجربیات تایوان در زمینههای کلیدی سیاستگذاری به نفع کشورهای در حال توسعه است. به طور جداگانه، با توجه به وابستگی آن به تجارت دریایی از طریق تنگه تایوان، منطقی است که از کشتیهای نیروی دریایی کره جنوبی خواسته شود تا از این تنگه عبور کنند، کاری که کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده و بریتانیا، ژاپن، کانادا و استرالیا، نیوزیلند، آلمان، فرانسه و هلند همگی در یک سال و نیم گذشته انجام دادهاند. این امر میتواند به عنوان بخشی از یک رزمایش نظامی مشترک یا در مسیر رفت و برگشت به آن با نیروی دریایی ایالات متحده و شریک دیگری مانند ژاپن، فیلیپین یا استرالیا انجام شود. اما چنین عملیاتی میتواند بدون ارتباط با سفرهای مرتبط با یک رزمایش چندجانبه نیز انجام شود. علاوه بر این، ایالات متحده میتواند فرصتی را برای نمایندگان کره جنوبی فراهم کند تا در حاشیه رویدادی به میزبانی ایالات متحده در مکانی مانند مرکز مطالعات امنیتی آسیا-اقیانوسیه دانیل کی. اینوی، با مقامات تایوانی تعامل داشته باشند تا بینشهایی از تجربه خود در زمینه تابآوری اجتماعی را به اشتراک بگذارند که میتواند تایوان را به هدف سختتری در برابر کمپینهای فشار چین تبدیل کند.
کمک به زرادخانه دموکراسیها
راه دومی که کره جنوبی میتواند در تأمین هزینههای حفظ نظم بینالمللی کمک کند، استفاده از ظرفیت صنایع دفاعی خود برای کمک به کشورهای دموکراتیک تحت تهدید از طریق فروش و انتقال تسلیحات است. شرکتهای دفاعی کره جنوبی میتوانند اقلام دفاعی با کیفیت بالا را به سرعت و با قیمت مناسب تولید کنند و تاکنون تمایل خود را برای تحمل شکایات چین در مورد چنین فروشها و انتقالهایی نشان دادهاند.
به عنوان مثال، شرکتهایی مانند KAI و HD Hyundai پیش از این جنگندههای تهاجمی سبک و ناوچههای موشک هدایتشونده را به فیلیپین فروختهاند و در زمانی که نیروهای مسلح مانیل با فشار زیادی از سوی تلاشهای چین برای تسلط و تصرف بیشتر دریای چین جنوبی مواجه هستند، کمکهای کلیدی به نوسازی نیروهای مسلح مانیل ارائه میدهند. از سال ۲۰۲۵، کره جنوبی بزرگترین تأمینکننده تسلیحات مانیل است و نیروهای مسلح فیلیپین احتمالاً میتوانند از قابلیتهای اضافی در قالب پدافند هوایی و موشکهای ضد کشتی بهرهمند شوند – فرصتهایی برای کره جنوبی برای صادرات موشک سطح به هوای میانبرد Cheungong II یا K239 Chunmoo، همراه با رادار هدفگیری مرتبط.
جدا از این، تا به امروز، کره جنوبی به دلیل محدودیتهای قانونی که از صادرات سلاح به مناطق جنگی مانع میشود، نتوانسته است مستقیماً به اوکراین سلاح ارائه دهد. با وجود این، کره جنوبی رویکردی را اتخاذ کرده که طی آن تا ۵۰۰هزار گلوله توپخانه ۱۵۵ میلیمتری به ایالات متحده قرض داده و این کشور را قادر ساخته است تا پس از انتقال مهمات به اوکراین، ارتش ایالات متحده را دوباره پر کند. اکنون که بنبست سیاسی داخلی کره جنوبی حل شده است و با توجه به حمایت مستقیم کره شمالی از تلاشهای جنگی روسیه، رئیس جمهور لی باید از اکثریت تقریباً بالای خود در مجلس ملی برای بهروزرسانی و اصلاح قوانینی استفاده کند که توانایی کره جنوبی را برای صادرات اقلام دفاعی به هر کشوری که حمایت از آن به نفع کره جنوبی تلقی میشود، محدود میکند و سپس حمایت مستقیم از اوکراین را آغاز کند.
احیای اتحاد نیازمند تعهد مشترک بیشتر است
برای اطمینان بخشیدن به مردم کره جنوبی و جلوگیری از دشمنانی مانند کره شمالی، چین و روسیه، ایالات متحده و کره جنوبی باید بر اساس اظهارات خود عمل کنند که منعکس کننده تعهد پایدار به این اتحاد است. روبیو در ۱۰ سپتامبر در واشینگتن با همتای کرهای خود، چو، دیدار کرد و متن دیدار آنها کاملاً درست بود و بر «قدرت پایدار اتحاد ایالات متحده و کره جنوبی» و همچنین قصد دو طرف برای ادامه «پیشبرد اتحاد ایالات متحده و کره جنوبی از طریق یک دستور کار آیندهنگر که بازدارندگی در هند و اقیانوس آرام را تقویت میکند [و] تقسیم عادلانه بار دفاعی را گسترش میدهد» تأکید کرد. از سوی دیگر، پیت هگست، وزیر دفاع، در گفتوگوی شانگری-لا در سنگاپور در ماه ژوئن اظهار داشت که «اول آمریکا قطعاً به معنای تنها آمریکا نیست» و خاطرنشان کرد که متحدان و شرکا در ایستادگی در برابر چین و کره شمالی نقش مهمی خواهند داشت.
اخیراً، در اول اکتبر، چو، وزیر أمور خارجه کره جنوبی اظهار داشت که در رابطه با همکاری امنیتی، «توافقنامهای به طور کلی حاصل شده است که به ما امکان میدهد قابلیتهای دفاعی ملی خود را در حوزههای ضروری افزایش دهیم» و این امر راه را برای همکاری عمیقتر و افزایش مشارکت کره جنوبی در این اتحاد هموار میکند. از سوی دیگر، کانگ کیونگ-هوا، سفیر تازه منصوب شده کره جنوبی در ایالات متحده، این اتحاد را به عنوان اتحادی توصیف کرد که طی هفت دهه گذشته به یک «اتحاد استراتژیک جامع آیندهنگر» تبدیل شده است و به هدف دولت لی برای «تقویت بیشتر این اتحاد» اشاره کرد. آن گیو-بک، وزیر دفاع ملی کره جنوبی نیز با رد گمانهزنیها در مورد خروج نیروها، اعتماد خود را به ایالات متحده ابراز کرده و اظهار داشته است که این اتحاد در آینده قویتر و نزدیکتر خواهد شد.
هر چقدر هم که اتحاد ایالات متحده و کره جنوبی مهم و ارزشمند باشد، با این وجود مستلزم آن است که رهبران دو سوی اقیانوس آرام برای تجدید، احیا و تأیید مجدد آن اقدام کنند. رئیس جمهور لی در زمانی به قدرت رسیده است که واشنگتن انتظار مشارکتهای جدید و اساسیتری در حفظ نظم جهانی، تقسیم هزینهها و عمل متقابل از سوی متحدان خود دارد. روزهایی که ایالات متحده مایل بود سهم عمدهای از حفظ صلح و ثبات در هند و اقیانوس آرام را بر عهده بگیرد، گذشته است. وظایفی مرتبط با بازدارندگی از درگیری و شکست تجاوز در هند و اقیانوس آرام و یورو-آتلانتیک وجود دارد که کره جنوبی باید در آنها مشارکت کند، نه به عنوان لطفی به ایالات متحده، بلکه به عنوان شریکی که بیش از هفت دهه از حمایت جهان آزاد بهرهمند شده است.
حضور ایالات متحده در کره جنوبی در مقایسه با پیامدهای فاجعهبار جنگ مجدد کره یا تغییر در جهتگیری کلی ژئوپلیتیکی کره جنوبی، گزینهها، نفوذ و صرفهجویی قابل توجهی در هزینهها را در اختیار دولت ایالات متحده قرار میدهد. پیشبرد این رابطه نیازمند مشارکت و گفتگوی صریح، اما محترمانه است. همانطور که هفت دهه گذشته اتحاد «محور اصلی» نشان داده است، مطمئناً ارزشش را دارد.
منبع: رند / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی



نظر شما :