به رسمیت شناختن وضعیت جنگی
حقوق بینالملل؛ واژهای بیمعنا در ویرانههای غزه و تهران؟

دیپلماسی ایرانی:
غزه، ایران، و مسئولیتهای فراموششده حقوق بینالملل
غزه یک سرزمین فلسطینی تحت اشغال دوفاکتو بوده و منازعه اسرائیل و ایران، از منظر حقوقی، بدون تردید «جنگ» محسوب میشود.
شناسایی این وضعیت بهعنوان جنگ، نهتنها یک برچسب حقوقی، بلکه یک ابزار حیاتی برای تضمین پاسخگویی، حمایت از غیرنظامیان و مطالبه عدالت است.
«عملیات امنیتی» یا «دفاع مشروع»؟ پاسخ حقوق بینالملل: جنگ
اگرچه اسرائیل حملات نظامی خود را «عملیات امنیتی» مینامد و ایران، پاسخهای موشکی و پهپادی خود را بهعنوان «دفاع مشروع» معرفی میکند، اما حقوق بینالملل بر واقعیات میدانی استوار است، نه بر بازیهای زبانی سیاستمداران. کنوانسیونهای ژنو ۱۹۴۹ میلادی و پروتکلهای الحاقی، به همراه تفسیر کمیته بینالمللی صلیب سرخ، وضعیت مخاصمه مسلحانه را بهوضوح تعریف میکنند: درگیری مسلحانه میان دولتها یا میان یک دولت و گروههای مسلح سازمانیافته، بهشرط تداوم خصومت و آسیبپذیری غیرنظامیان. زمانی که نیروهای مسلح درگیر نبرد میشوند، حقوق بشردوستانه بینالمللی بر رفتار آنان حاکم است. اصول بنیادین این رژیم حقوقی ـ از جمله اصل تفکیک (Distinction)، تناسب (Proportionality) و ضرورت نظامی (Military Necessity) ـ تأکید میکنند که غیرنظامیان نباید بهطور مستقیم هدف قرار گیرند و هرگونه حمله باید متناسب با هدف نظامی باشد.
غزه: اشغال مؤثر، محاصره و فروپاشی یک جامعه
اگرچه اسرائیل در سال ۲۰۰۵ میلادی از غزه عقبنشینی کرد، اما کنترل کامل مرزها، حریم هوایی و آبهای ساحلی، بهوضوح مصداق «اشغال مؤثر» (Effective Occupation) است. محاصره مستمر از سال ۲۰۰۷ میلادی تاکنون، جریان حیاتی غذا، دارو، سوخت و مصالح ساختمانی را مختل کرده، زیرساختهای مدنی را نابود ساخته و غزه را به یکی از بزرگترین بحرانهای بشری معاصر بدل کرده است. بیشترین آسیب، متوجه غیرنظامیان، بهویژه کودکان و زنان، بوده است. مدارس، بیمارستانها، شبکههای آب و برق، و خانههای مسکونی، بارها ویران یا هدف حملات بیتمایز قرار گرفتهاند. بر اساس یافتههای دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل، این اقدامات در بسیاری موارد مصداق مجازات جمعی (Collective Punishment) محسوب میشود؛ رفتاری که بهطور آشکار در حقوق بینالملل ممنوع است.
جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل و عبور از مرزهای متعارف
حمله و تجاوز اسرائیل به تأسیسات نظامی و هستهای ایران در ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی و پاسخ متقابل ایران با بیش از ۱۵۰ موشک و ۱۰۰ پهپاد، مرحلهای جدید و خطرناک در این منازعه رقم زد. اهداف ایران، شامل مناطق شهری و مراکز حیاتی، موجب تلفات غیرنظامیان و نابودی زیرساختهای کلیدی شد. اسرائیل، با هدف قرار دادن دانشمندان غیرنظامی ایرانی، اصل تفکیک را بهطور آشکار نقض کرد. نگرانی عمده، احتمال عبور از آستانه هستهای و انتشار مواد رادیواکتیو است. حمله به تأسیسات هستهای، میتواند منجر به فاجعهای زیستمحیطی و انسانی با ابعاد جهانی شود، آسیبی که نهتنها نسل حاضر، بلکه آیندگان را نیز تهدید میکند. این وضعیت، حیات اجتماعی، سلامت عمومی و امنیت غذایی را در سطح منطقهای و جهانی تهدید میکند.
نقض مضاعف حقوق کودکان: از غزه تا ایران
در این میان، کودکان بزرگترین قربانیان خاموش این منازعه هستند. در غزه، کودکان فلسطینی از حق حیات، تحصیل، و سلامت محروم شدهاند. در ایران نیز، حملات اسرائیل باعث کشته یا مجروح شدن کودکان و نابودی محیط زیست شهری آنان شده است. نقض حق بر آموزش، امنیت، بهداشت و محیط زیست سالم، مصداق آشکار نقض کنوانسیون حقوق کودک و تعهدات بنیادین حقوق بشری است. تجاوز نظامی، علاوه بر آسیب فیزیکی، آثار روانی عمیق و بلندمدتی بر کودکان ایرانی گذاشته و امنیت روانی و اجتماعی آنان را مختل کرده است. کودکان ایرانی، همانند همتایان فلسطینی خود، تحت تأثیر مستقیم خشونت، ترس و بیثباتی قرار دارند و این نقض گسترده حقوق، مستوجب پاسخگویی فوری در سطح بینالمللی است.
چرا شناسایی وضعیت «جنگ» ضروری است؟
واژهها در حقوق بینالملل قدرتآفرین هستند. برچسب «جنگ»، تعهدات حقوقی مشخصی ایجاد میکند:
1. الزام به تفکیک میان غیرنظامیان و رزمندگان؛
2. رعایت تناسب در حملات؛
3. تضمین دسترسی ایمن و بدون مانع کمکهای بشردوستانه؛
4. پیگرد کیفری مرتکبان جنایات جنگی، بهویژه در دیوان کیفری بینالمللی (ICC)؛
5. تحکیم حاکمیت قانون و پیشگیری از تداوم چرخه خشونت.
نادیدهگرفتن این وضعیت، منجر به تداوم بیکیفری (Impunity)، افزایش نقضها و طولانیتر شدن رنج غیرنظامیان میشود.
مسئولیتهای جمعی: از سکوت تا اقدام
جامعهی جهانی و بهویژه قدرتهای هستهای، مسئولیتی خطیر دارند. اقدام هماهنگ و فوری، دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه ضرورت بقاست. عدم مهار این منازعه، احتمال بروز بحران جهانی زیستمحیطی و انسانی را بهشدت افزایش میدهد. شعار آتاتورک «صلح در خانه، صلح در جهان» نباید تنها یک شعار باقی بماند. شناسایی وضعیت جنگ، گامی نخستین در جهت مهار فاجعه و پاسداشت کرامت انسانی است. این اقدام، جانبداری سیاسی نیست، بلکه وفاداری به ارزشهای بنیادین حقوق بینالملل و احترام به زندگی انسانها، بهویژه کودکان، است.
نظر شما :