خواب‌هایی که امریکا و اسرائیل برای منطقه دیده‌اند

و اینک ماموریت جدید ترکیه

۱۱ مهر ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۵۴۱۲ اخبار اصلی خاورمیانه
احمد کاظمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: ارکان اصلی سیاست خارجی ترکیه به طور عام از سال ۲۰۰۲ و به خاص از سال ۲۰۱۱ بر مبنای نئوعثمانیم، پان ترکیسم، ارائه الگویی از مدل اسلام ترکیه‌ای بوده است؛ که این رویکرد، یادآور اصول مطرح شده در کتاب «سه طرز سیاست» یوسف آکچورا در اواخر دوره عثمانی بود که بر انتخاب یکی از سه سیاست (عثمانی‌گرایی، اسلام‌گرایی و پان‌ترکیسم) تاکید داشت؛ اما اکنون، سیاست عملی معاصر ترکیه، سنتزی از این سه طرز سیاست است که البته از محتوای اسلام‌گرایی آن کاسته و بر ظواهر تبلیغاتی‌اش افزوده شده است.
و اینک ماموریت جدید ترکیه

نویسنده: دکتر احمد کاظمی، کارشناس ارشد مسایل اوراسیا 

دیپلماسی ایرانی: با تشدید تحرکات رژیم صهیونیستی و جبهه آنگلوساکسونی به رهبری انگلستان و امریکا برای بازطراحی «غرب آسیا» (خاورمیانه) در قالب یک سایکس پیکو جدید با ابزار جنگ، کشتار و تجزیه (به‌جای سایکس پیکو ۱۹۱۶)، و همچنین تشدید مصاف فرسایشی با روسیه در اوراسیا، گمانه‌زنی‌های زیادی درباره جایگاه و نقش ترکیه در این فرایند مطرح می‌شود.

ترکیه تنها کشور اسلامی عضو ناتو (از ۱۸ فوریه ۱۹۵۲) است که طی دهه‌های اخیر انبوهی از جهت‌گیری‌ها را در سیاست خارجی، از درخواست عضویت کامل در اتحادیه اروپا (در سال ۱۹۸۷ به جامعه اروپا و ۱۹۹۹ به عنوان نامزد عضویت در اتحادیه اروپا) تا سیاست نگاه به شرق (درخواست عضویت در سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۲) و در داخل نیز ملی گرایی، اسلام گرایی و سنتز ملی‌گرایی و اسلام‌گرایی را تجربه کرده است. 

در طول جنگ سوریه و فعالیت تروریسم تکفیری داعش، تغییرات ناگهانی در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی ترکیه به‌ویژه در قبال عربستان سعودی، ایران، روسیه و غیره، این دیدگاه را تقویت کرده که آنکارا فاقد یک سیاست خارجی باثبات و قابل اعتماد است؛ آن مقطع، برخی محافل نزدیک به حزب عدالت و توسعه تلاش کردند که این موضوع را با رویکرد ترکیه برای تعامل با همه بازیگران موثر و خودداری از وابستگی به یک بلوک قدرت یا ائتلاف بازنمایی کنند؛ اما واقعیت این است که بنیان سیاست خارجی ترکیه در دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه بر اهدافی بنا شده است که طی دو دهه اخیر نه تنها تغییر نیافته‌اند بلکه تقویت نیز شده‌اند.

ارکان اصلی سیاست خارجی ترکیه به طور عام از سال ۲۰۰۲ و به خاص از سال ۲۰۱۱ بر مبنای نئوعثمانیم، پان ترکیسم، ارائه الگویی از مدل اسلام ترکیه‌ای بوده است؛ که این رویکرد، یادآور اصول مطرح شده در کتاب «سه طرز سیاست» یوسف آکچورا در اواخر دوره عثمانی بود که بر انتخاب یکی از سه سیاست (عثمانی‌گرایی، اسلام‌گرایی و پان‌ترکیسم) تاکید داشت؛ اما اکنون، سیاست عملی معاصر ترکیه، سنتزی از این سه طرز سیاست است که البته از محتوای اسلام‌گرایی آن کاسته و بر ظواهر تبلیغاتی‌اش افزوده شده است. پیگیری این سیاست ترکیبی از سوی حزب عدالت و توسعه به شکلی بوده است که نه تنها با اهداف جبهه آنگلوساکسونی به رهبری امریکا، انگلستان و رژیم صهیونیستی مغایرت نداشته باشد، بلکه هم‌سو با طرح‌های کلان آنها باشد. از این‌رو نیز جهان اسلام رفتارهایی را شاهد است که نشان می‌دهند میان حرف و عمل مقامات ترکیه، فاصله است؛ از یک سو مقامات ترکیه با تشبیه نتانیاهو به هیتلر و ذکر مصیبت و دعا در خصوص نسل‌کشی فلسطینیان در غزه، خود را مدافع آرمان فلسطین بازنمایی می‌کنند اما در عمل حاضر نیستند غیر از شعار و نمایش، اقدامی برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی انجام دهند؛ بلکه بالعکس، مهمترین نقش را در تامین انرژی مورد نیاز رژیم صهیونیستی از طریق خط لوله باکو – تفلیس – جیحان؛ ایجاد فرصت‌های ترانزیتی و ارتباطی برای رژیم صهیونی در مقابل اقدامات یمن و محور مقاومت، ارسال ارزاق، فولاد، سوخت، آب و سرباز مزدور به اسرائیل دارند، و با کارکردهای اینجرلیک و کوره‌جیک و دیگر پایگاه‌های امریکا و ناتو در استانبول، ازمیر، قونیه، آنکارا، مرسین، قهرمان‌مرعش، مالاتیا، دیاربکر و باتمان برای حمایت از تجاوزات منطقه‌ای رژیم صهیونیستی همراهی می‌کنند؛ نتیجه این روند آن است که هم‌زمان با تکرار وامصیبتاه درباره فلسطین از سوی مقامات چان‌کایا، به اذعان برخی از نمایندگان مجلس ملی ترکیه، تجارت آنکارا با تل‌آویو در دوره دو ساله نسل‌کشی مردم فلسطین، به طور محسوسی افزایش یافته و یهودیان دارای تابعیت ترکیه که در ارتش اسرائیل دست‌شان به خون فلسطینیان آلوده است، آزادانه به این کشور رفت‌وآمد می‌کنند. 

همچنین به همین دلیل است که آنکارا که بسیاری از سطوح دولت تحت‌الحمایه الهام علی‌اف در جمهوری آذربایجان را اداره می‌کند، در مقابل دهن‌کجی هیات باکویی در سازمان ملل به وجدان بشریت و ماندن در سالن سازمان ملل تا پایان صحبت‌های نتانیاهو، سکوت می‌کند و واکنش‌ها به باکو، به موضع‌گیری برخی رسانه‌ها محدود می‌شود؛ یا اینکه اردوغان که معمولا هر روز هفته به یاد کودکان غزه صحبت می‌کند، در دیدار با رئیس جمهوری امریکا و علی‌رغم دو بار صحبت ترامپ درباره اجساد ۳۸ گروگان اسرائیلی، حاضر نمی‌شود به ۶۶ هزار شهید فلسطینی اشاره کند.    

واقعیت این است که ترکیه علی‌رغم همه ادعاها در خصوص پیگیری سیاست‌های مستقل، همچنان به عنوان نماینده ناتو در منطقه ایفای نقش می‌کند. به رویکردهای عثمانی و پان‌ترکیستی و مدل اسلامی ترکیه نیز باید از همین منظر نگاه کرد؛ نه تنها هیچ رفتاری از سوی آنکارا علیه ناتو به‌ویژه انگلستان در سال‌های گذشته انجام نشده است؛ بلکه طرح‌های بزرگی از سوی ترکیه به نمایندگی از ناتو و جبهه آنگلوساکسونی اجرا شده و در حال اجراست. 

در این راستا و در فرایند ایجاد نظم آنگلوساسکونی در غرب آسیا، اولین ماموریت ترکیه، وارد کردن ضربات سنگین به محور مقاومت یا آنچه غرب هلال شیعی می‌نامید، بوده است. اوج این اقدام، تقسیم کار پنهانی ترکیه و رژیم صهیونیستی برای فروپاشی نظام بشار اسد و آوردن اشخاصی به قدرت بود که تا دیروز در ردیف اول فهرست تروریستی غرب جای داشتند. فروپاشی سوریه اسد، با از بین بردن جبهه اتصال زمینی ایران به مرزهای اسرائیل، بزرگترین خدمت قرن به رژیم صهیونیستی است که اجرای آن بدون مشارکت ترکیه و نیروهای وابسته به آن ممکن نبود. به دلیل همین تقسیم کار پنهانی بود که آنکارا و دولت دست‌نشانده‌اش در سوریه (محمد جولانی) در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی در سویدا و بخش‌هایی از جنوب سوریه تا نزدیک دمشق، که نقض توافق پشت پرده درباره سوریه بود، غیر از موضع‌گیری‌های نمایشی، هیچ اقدام عملی نکردند و اساساً جرات انجام آن را نداشتند؛ تا جایی‌که برخی محافل و مقامات اسرائیل امکان حمله رژیم صهیونیستی به ترکیه در صورت لزوم را مطرح کردند. 

ترکیه همچنین در راستای ایفای نقش مقدّم برای ناتو و جبهه آنگلوساکسونی به‌ویژه از زمان پروژه جنگ دوم قراباغ، به دنبال ایجاد جهان به‌اصطلاح تُرک در پوشش سازمان دولت‌های ترک، ناتوی ترکی و پیگیری ایده اجرای کریدور فراسرزمینی در جنوب ارمنستان (دالان تورانی ناتو) است؛ همراهی آنکارا با «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین المللی» (TRIPP) مویّد این موضوع است. به گواه دو سال تحولات پس از ۷ کتبر ۲۰۲۳، جهان تُرک ادعایی ترکیه که مهمترین مانع آن هویت آذربایجانیِ شیعیِ ایرانی است، مهمترین پشتیبان، عقبه لجستیکی و مسیر ترانزیتی برای رژیم صهیونیستی است؛ به دلیل آنکه اساس این طرح نه مبتنی بر ایده‌های بومی و مردمی در ترکیه، بلکه مبتنی بر طرح دویست ساله پان تورانیسم انگلیسی است که مُبدعان آن تئورسین‌های یهودی مانند وامبری و لملی دیوید بوده‌اند. 

سفر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به امریکا در ۳ مهر ۱۴۰۴ (۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵) و کم‌وکیف دیدارها با دونالد ترامپ و مقامات آمریکا پس از شش سال نشان داد که جبهه آنگلوساکسونی ماموریت‌های جدیدی برای آنکارا و به تعبیر ترامپ برای «مرد قوی و مورد احترام گسترده در ترکیه، اروپا و جهان» دارد. درخواست اصلی امریکا از ترکیه، کاهش و نهایتا قطع واردات گاز طبیعی از روسیه است تا بتواند تحریم‌های انرژی بر مسکو را مؤثر کند. پس از انفجار خط لوله‌های نورد استریم یک و دو، و توقف انتقال گاز از خط لوله روسیه به اوکراین از ابتدای سال ۲۰۲۵، خط لوله جریان ترکی (ترک استریم به طول ۱۰۹۰ کیلومتر از بستر دریای سیاه) مهمترین خط لوله انتقال گاز روسیه به بازارهای جهانی پس از جنگ اوکراین محسوب می‌شود. به‌ویژه که باکو در همراهی با دونالد ترامپ و هم‌زمان با امضای قرارداد انرژی با اکسون موبیل در سفر الهام علی‌اف، رئیس جمهوری آذربایجان به امریکا در اوت ۲۰۲۵، انتقال پنهانی گاز «گازپروم» روسیه از خطوط لوله خود به ترکیه و اروپا را متوقف و حمایت‌های مالی و نظامی از دولت زلنسکی در اوکراین را علنی ساخت. 

پیش از این ترکیه در ادامه طرحِ ناتویی اخراج کامل روسیه از قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قراباغ (۲۰۲۰)، و با همراهی با فتنه انگلیسی کریدور جعلی زنگزور که عنوان مجعول آن در توافقات ۱۸ اوت ۲۰۲۵ در کاخ سفید مدفون شد؛ قصد خود برای اخراج روسیه از معادلات انرژی  و ترانزیتی را به نمایش گذاشته بود؛ اینک ماموریت جدید آنکارا، اخلال در روند انتقال گاز مسکو به بازارهای جهانی و تشدید محاصره روسیه در دریای سیاه در پوشش اجرای معاهده ۱۹۳۶ مونترو در کانال‌های بین‌المللی داردانل و بسفر است؛ پاداش این اقدام آنکارا، نقش محوری ترکیه در انتقال گاز میدان لویتان رژیم اسرائیل به بازارهای جهانی از طریق ترکیه در دوره پس از جنگ غزه خواهد بود؛ به‌ویژه که پیش از این، متحد تحت‌الحمایه‌اش (باکو) در آن حوزه گازی و دیگر میادین انرژی رژیم صهیونی سرمایه‌گذاری‌های کلانی انجام داده و۱۰ درصد از سهام میدان گازی تامار را خریداری کرده است.

شواهد و قراین موید آن است که علی‌رغم برخی از اقدامات نمایشی ضداسرائیلی ترکیه در حوزه‌های رسانه‌ای، ورزشی و سیاسی؛ ترکیه «به‌شدت و به‌سرعت» در حال اجرای طرح‌های فتنه‌انگیز جبهه آنگلوساکسونی در پهنه غرب آسیا و اوراسیاست؛ شاید به این دلیل نیز احمد داود اوغلو، تئورسین و وزیر امور خارجه اسبق ترکیه، متعاقب دیدار اردوغان با ترامپ، با اشاره به تلاش امریکا برای ایجاد یک سیستم نئوامپریالیستی، تاکید کرد «من عمیقاً نگران بشریت و جایگاه کشورم در این معادله جدید هستم. لحن تحقیرآمیز ترامپ  نسبت به رهبران جهان، یادآور لحن هیتلر و موسولینی پیش از جنگ جهانی دوم است». 

به‌نظر می‌رسد داود اوغلو بخش بزرگتری از نگرانی‌های محافل ترک را به زبان نیاورده و آن قرار داشتن ترکیه در طرح‌های غرب برای تجزیه خاورمیانه در راستای اجرای ایده «اسرائیل بزرگ» است. افرادی مانند تام باراک که به‌عنوان سفیر آمریکا در ترکیه و نماینده ویژه ترامپ در امور سوریه، در آنکارا نشسته و معتقد است که چیزی به اسم کشورهای مستقل خاورمیانه نبوده و آنها مجموعه‌ای از روستاها و قبایل هستند، به ترکیه و عثمانی نیز، نه به‌عنوان یک کشور تاریخی بلکه به‌عنوان مهاجمانی که فروپاشی قسطنطنیه و روم شرقی در ۱۴۵۳ م را باعث شد، نگاه می‌کنند. از این‌رو نقش جاده صاف کنی آنکارا برای جبهه آنگلوساکسونی، اجرای طرح‌های خصومت‌آمیز غرب علیه ترکیه را مانع نخواهد شد؛ بلکه آنها را تسریع خواهد کرد، بنابراین این رویکرد آنکارا، مصداق این سخن نغز سعدی است که می فرماید:

«ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی          کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است»

کلید واژه ها: ترکیه خاورمیانه امریکا امریکا و ترکیه اسرائیل اسرائیل و ترکیه ترکیه و اسرائیل ترکیه و امریکا غزه ترکیه و فلسطین احمد کاظمی سیاست خارجی ترکیه آنکارا رژیم صهیونیستی سیاست خارجی صهیونیستی روسیه ترکیه و روسیه رجب طیب اردوغان ولادیمیر پوتین دونالد ترامپ


( ۸ )

نظر شما :