از شعار بپرهیزیم و واقعیت را درک کنیم

سخنی با آقای فریدون عباسی

۱۸ آبان ۱۴۰۰ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۰۷۴۵۱ اخبار داخلی نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمود شوری
محمود شوری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: خودتان هم می‌دانید که تنش‌زدایی به معنای زمین گذاشتن دستاوردها نبوده و نیست. اگر بود الآن ما غنی‌سازی ۶۰ درصد نداشتیم و شما از موضع قدرت سخن نمی‌گفتید. بنابر این، اجازه ندهید بغضی که نسبت به دولت قبل دارید شما را از جاده انصاف خارج کند. 
سخنی با آقای فریدون عباسی

دیپلماسی ایرانی: رشته توئیت آقای فریدون عباسی نماینده مجلس، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و از افراد تاثیرگذار بر روند مذاکرات هسته‌ای، از این جهت که بلاخره کسی در مورد راهبرد آتی ایران در مذکرات هسته‌ای حرفی زده، حائز اهمیت است، اما به مصداق تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد، همین چند خط هم نشان می‌دهد که دوستان تا چه اندازه از واقعیت‌های روابط بین‌الملل به دور هستند.

محض اطلاع باید به آقای عباسی تذکر داد که؛ 

اولا، اگر نام امریکا را از «کدخدا» به «شیطان بزرگ» تغییر بدهید کار سخت‌تر می‌شود نه آسان‌تر. با کدخدا شاید بشود مذاکره کرد اما با شیطان بزرگ قطعاً جایی برای مذاکره وجود ندارد. 

دوم اینکه، هم‌سطح بودن آمریکا با سایر اعضای ۱+۵ را ما تعیین نمی‌کنیم. چه دوست داشته باشید و چه دوست نداشته باشید، موقعیت کشورها در نظام بین‌المللی و بالتبع در مذاکرات‌های مختلف، تابع مولفه‌هایی است که با نظر ما تغییر نمی‌کنند. اینکه کشورهای اروپایی و حتی روسیه و چین هم نگاهشان به دهان امریکاست، ارتباطی با ما و خواسته‌های ما ندارد. 

سوم اینکه، مفهوم تهدیدزدایی مفهوم قشنگی است، اما اگر اندکی تاریخ روابط بین‌الملل را مطالعه می‌کردید متوجه می‌شدید که در طول تاریخ حتی هیچ قدرت ‌بزرگی در هیچ زمانی مصون از تهدید نبوده است. تهدیدها را می‌توان مدیریت کرد و با تنش‌زدایی و یا از طریق بازدارندگی از شدت آنها کاست، اما نمی‌توان آنها را از بین برد. بنابراین، برای نمایش متفاوت بودن به مفهوم‌سازی‌های نادرست رو نیاورید. منافع ملی جای بازی‌های کودکانه نیست.  

چهارم اینکه، اگر چیزی از معمای امنیت می‌دانستید احتمالاً متوجه می‌شدید که تلاش برای تغییر موازنه قدرت از سوی هر کشوری به افزایش تهدید بیشتر می‌انجامد نه تهدیدزدایی. بنابر این آدرس غلط ندهید. این مسیر مسیر تهدیدزدایی نیست. این مسیر دقیقاً همان مسیری است که اتحاد جماهیر شوروی دنبال کرد و در نهایت با گرفتار شدن در دام مسابقه تسلیحاتی هستی خود را از دست داد.  

پنجم اینکه، شما که می‌خواهید بازدارندگی را حتی به خارج از کشورهای همسایه ببرید، اگر کشورهای همسایه هم بخواهند چنین کاری بکنند، آیا اجازه می‌دهید؟ چرا فکر می‌کنید شما حق دارید بازدارندگی را حتی از کشورهای همسایه خود فراتر ببرید، اما مثلا ترکیه یا عربستان حق ندارند. ضمناً، محض اطلاع باید عرض شود که میان داشتن قدرت بازدارندگی و تبدیل شدن به یک قدرت هژمونیک تفاوت‌های زیادی وجود دارد. 

ششم اینکه، اگر چیزی از معادلات قدرت در نظام بین‌المل می‌دانستید متوجه می‌شدید که حضور در اقیانوس اطلس، مدیترانه و قطب جنوب نیاز به تولید ناخالص داخلی حداقل چند هزار میلیارد دلاری دارد. کشوری که رقم تولید ناخالص داخلی آن به زحمت به ۲۰۰ میلیارد دلار می‌رسد و درسه سال گذشته  بیش از ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از دست داده، تنها در صورت الگو گرفتن از کره شمالی می‌تواند در این مسیر گام بردارد.

هفتم اینکه قدرت سخت حتماً به تقویت موضع مذاکره کنندگان و قدرت دیپلماسی کمک می‌کند، اما این موضوع ربطی به قدرت نرم ندارد. قدرت نرم چیز دیگری است. بهتر بود به جای استفاده نادرست از مفهوم قدرت نرم از همان مفهوم میدان و دیپلماسی استفاده می‌کردید.

هشتم اینکه شما از ژاپن به عنوان یک کشور غیر مستقل مثال آورده‌اید، اما در عمل به ادامه مسیر کره شمالی توصیه می‌کنید. واقعا به نظر شما امروز ژاپن مستقل‌تر و قدرتمندتر است یا کره شمالی؟  

و نهایتاً اینکه، خودتان هم می‌دانید که تنش‌زدایی به معنای زمین گذاشتن دستاوردها نبوده و نیست. اگر بود الآن ما غنی‌سازی ۶۰ درصد نداشتیم و شما از موضع قدرت سخن نمی‌گفتید. بنابر این، اجازه ندهید بغضی که نسبت به دولت قبل دارید شما را از جاده انصاف خارج کند. 

ضمنا اگر فرصت کردید در مورد «نظریه مقاومت» فراتر از شعارهایی که داده می‌شود، اندکی بیشتر بنویسید.

محمود شوری

نویسنده خبر

کارشناس مسائل بین‌المللی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: پرونده هسته ای ایران الگو ایران و ژاپن ایران و کره شمالی ایران هسته ای ایران و امریکا فریدون عباسی محمود شوری ایران قدرت ایران جمهوری اسلامی ایران


( ۱۰ )

نظر شما :

محمد ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | ۱۳:۱۳
عزیز اگه این حرف ها رو اول دولت روحانی می زدید می شد یه جوری باهاش راه اومد و گفت جای تجربه داره، ولی با تجربه هشت سال هرچی غربی ها گفتم گفتیم چشمِ دولت روحانی حق بدید به قدرت تحلیل شما شک کنیم. اولا درست گفتید، با کدخدا میشه مذاکره به معنای معامله کرد ولی با شیطان بزرگ نه، ولی با این برجام که بویی از یک معامله عقلانی نداره میشه فهمید که طرف مقابل جز شیطان بزرگ چیز دیگه ای نیست، پس به جای معامله خواسته های عقلانی خودمون رو مطرح می کنیم و سعی می کنیم با فشار اونا رو به شیطان بزرگ تحمیل کنیم، البته منتظر قبول خواسته هامون هم نمی مونیم و از راه های دیگه به دنبال توسعه اقتصادی می ریم. دوما مقصود آقای عباسی از تهدید زدایی رو نمی دونم ولی میشه این کلمه یه جور دیگه معنی کرد که عاقلانه به نظر بیاد، به این معنی که جای تنش زدایی با قبول خواسته دشمن به از بین بردن تنش با فشار بر دشمن رو بیاریم و به این صورت اونو به فکر از بین بردن تهدید های آشکار سیاسی اقتصادی نظامی اش ببریم. سوما کسی جلوی ایجاد بازدارندگی کشور های همسایه در سایر کشور ها نشد، اونا هم مثل ما می تونند این کار رو بکنند، البته اگه ما هم این کار رو کردیم نمی تونند اعتراضی داشته باشند، در حالی که الان دارند. چهارما دوگانه ژاپن کره شمالی برای قبل از دولت روحانی جواب می داد، اما حالا مشخص شد با وادادگی ژاپن نمی شیم و با وجود ظرفیت عظیم ملی هم کره شمالی نخواهیم بود، راه حل تلاش برای تولید محصول دارای مزیت رقابتی بر اساس دانش بومی و تبادل علمی اقتصادی با هر کشوری است که راه رو بر تبادل نبسته باشه، مثل چین، که تو بعضی از رشته ها حتی از آمریکا هم پیشتاز تره و اقتصادش هم که معلومه چه چوریه، الان نگید چینوفیل شد، بین تبادلات و قبول سلطه فرق وجود داره، اگه آمریکا هم مثل چین با ما رفتار می کرد ما مشکلی با اون نداشتیم. واقعیات اینه نه اون چیزی که شما فکر می کنید.
محمد ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | ۱۴:۳۱
فوق العاده بر مبانی منطق و صد در صد بر مبنای واقعیات جاری بین المللی بود...
رضا مایلی ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | ۱۵:۱۳
اشتباهات بدیهی این متن: - حتی روسیه و چین هم نگاهشان به دهان امریکاست: خیر، آنها با هم رقابت راهبردی دارند. حتی اروپا هم تا حدی دنباله روی از آمریکا می کند، وگرنه در دوره ترامپ مکانیزم ماشه فعال می شد. تلاش برای تغییر موازنه قدرت از سوی هر کشوری به افزایش تهدید بیشتر می‌انجامد: موازنه قدرت در جهان عوض شده، گویا شما در سی سال پیش و فروپاشی شوروی گیر کرده ای! چین حداکثر در 2028 قدرت اقتصادی نخست جهان و به تبع آن در چند سال بعد قدرت نظامی اول خواهد بود. در همین منطقه خودمان هم موازنه کاملا تغییر کرده. اسرائیل که شش کشور عربی را تار می کرد، حالا از پس جنبش دست سوم حماس هم بر نمی آید! امروز ژاپن مستقل‌تر و قدرتمندتر است یا کره شمالی؟: از بررسی میزان حضور نظامی آمریکا در ژاپن این موضوع کاملا روشن خواهد بود! تنش‌زدایی به معنای زمین گذاشتن دستاوردها نبوده و نیست. اگر بود الآن ما غنی‌سازی ۶۰ درصد نداشتیم و شما از موضع قدرت سخن نمی‌گفتید.: در این زمینه هم لازم به یادآوری است که اگر فشارهای مجلس نبود دولت به هیچ وجه زیر بار چنین موضوعی نمی رفت. دستاوردهای دیگران را به نام دولت محبوب خود فاکتور نکنید.
احمد محمود ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | ۲۲:۵۹
از نظر مایلی کره شمالی که مردمش علف میخورند مستقل است و ژاپن وابسته یک ماه مردم کره را ازادی بدهید ببینید چقدر مستقل است بعضیها تخدیر شده بیدار نمیشوند.
مسعود ۱۹ آبان ۱۴۰۰ | ۰۱:۰۷
باید قبول کرد استراتژی به اصطلاح اصلاح طلبان بلاخره به هر علتی شکست خورده است ! مردم را فریب دادند و میلیونها از مردم را با وعده های دروغین به خاک سیاه نشاندند ! از معیشت مردم گرفته تا دزدی آشکا ر و خالی کردن جیب های مردم در بورس و مدیریت غلط کرونا! من به جای این جماعت بودم دم فرو می بستم و خموش می ماندم !؟ آنها متاسفانه با ثروت و قدرت عظیمی که از راه رانت خواری و فساد فی الارض اندوخته اند و گاهی قدرت اقتصادی و چانه زنی و سنگ اندازیشان به قدری است که دولت حاضر را هم به دست انداز می اندازند و حتی مانع تراشی می کنند از طریق کانالهای ایجاد شده با شیطان بزرگ و صهیونیستهای فاسد که نگذارند برنامه ی رهایی از تحریمه بدست توانای سید بزرگوارمان گره گشایی شود ! آنها باید بدانند که صبر این مردم گرسنه و رنج کشیده و نگران حد و مرزی دارد و از گناهان کبیره ی انقلابی نمایان فاسد نمیگذرد !؟ ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان !؟