راهبردهای پنهان و اهرم‌های آشکار

قوهای سیاه بر میز مذاکره

۱۴ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۴۹۰۶ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: فاطمه خادم شیرازی
فاطمه خادم‌شیرازی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: قوی سیاه یعنی اتفاق یا اطلاعاتی که یا هیچ‌کس تصورش را نمی‌کند، یا نشانه‌هایش نامعلوم است، یا آنقدر کنار گذاشته شده که در تصمیم‌گیری‌ها جدی گرفته نمی‌شود.
قوهای سیاه بر میز مذاکره

دیپلماسی ایرانی: نشست‌های ایران و اروپا درباره پرونده هسته‌ای، چه بعد از برجام و چه در گفت‌وگوهای وین، هیچ‌وقت روندی شفاف و مستقیم نداشته‌اند. برخلاف تصوری که آن را مثل یک بازی شطرنج روی صفحه سفید می‌بیند، بخش بزرگی از این بازی در واقع «زیر میز» جریان داشته است. در این فضا، مفهوم «قوی سیاه» که نسیم نیکولاس طالب در کتابش (۲۰۰۷) مطرح کرد، نقش مهمی دارد. قوی سیاه یعنی اتفاق یا اطلاعاتی که یا هیچ‌کس تصورش را نمی‌کند، یا نشانه‌هایش نامعلوم است، یا آنقدر کنار گذاشته شده که در تصمیم‌گیری‌ها جدی گرفته نمی‌شود.

هر طرف مذاکره دست‌کم سه نوع قوی سیاه داشت: ۱. اتفاقات کاملاً ناشناخته که حتی احتمالشان هم داده نمی‌شد.۲. مواردی که نشانه‌هایی داشتند و می‌شد آن‌ها را با دقت شناسایی کرد.۳. رویدادهای موجودی که یا به چشم تهدید دیده نمی‌شدند یا کم‌اهمیت فرض می‌شدند.
برای ایران، تغییر ناگهانی معادلات انرژی اروپا بعد از بحران اوکراین (۲۰۲۲) یکی از همان ناشناخته‌های کامل بود که باعث شد اروپا امنیت انرژی را نسبت به فشار سیاسی و هسته‌ای در اولویت بگذارد. نشانه‌هایی از اختلاف داخلی میان کشورهای اروپایی هم وجود داشت، اما دامنه واقعی آن برای ایران روشن نبود و همیشه کامل استفاده نمی‌شد. همچنین، ایران می‌توانست از نفوذ منطقه‌ای‌اش در لحظات حساس استفاده کند، اما این ظرفیت همیشه پیوسته فعال نشد.

اروپا هم قوهای سیاه خودش را داشت. مثلاً تمایل برخی لابی‌های اقتصادی به پیشبرد توافق حتی بدون هماهنگی کامل با آمریکا، فرصتی بود که ایران دیر متوجه آن شد. یا تصور اروپا از فشار رسانه‌ای داخلی به ایران به‌عنوان یک اهرم؛ در حالی که واقعیت ارتباط رسانه و سیاست در داخل ایران را به‌خوبی درک نمی‌کرد. همچنین چراغ سبز غیررسمی آمریکا به اروپا برای آزمایش یک پیش‌توافق موقت، نکته‌ای بود که ایران دیر دریافت.

در بحث اهرم‌ها، ایران با توان فنی غنی‌سازی اورانیوم، کنترل مسیرهای ترانزیتی و نفوذ منطقه‌ای، ابزارهای مثبتی داشت که اروپا به آن‌ها نیازمند بود. در اهرم منفی هم تهدیدهایی مثل افزایش سطح غنی‌سازی، کاهش دسترسی آژانس یا طولانی کردن مذاکرات را به‌کار گرفت. از نظر اصول، ایران با تأکید بر حق مسلم هسته‌ای و حاکمیت ملی، به موضع خود مشروعیت داد.

اروپا از طرف خود، اهرم‌های مثبت را با وعده دسترسی به بازار، فناوری و سرمایه‌گذاری ارائه می‌داد، اهرم‌های منفی را با تحریم‌ها و فشار رسانه‌ای اجرا می‌کرد و در اهرم اصول با گفتمان امنیت منطقه‌ای و شفافیت‌طلبی به پیش می‌رفت.

در عمل، ایران در بعضی موارد مثل شناسایی بحران انرژی اروپا و استفاده از ظرفیت‌های فنی موفق بود، اما گاهی تکیه زیاد بر اهرم‌های منفی باعث واکنش سخت‌تر اروپا و از دست رفتن بعضی فرصت‌ها شد. اروپا هم در پنهان‌کردن بعضی قوهای سیاه اقتصادی و استفاده همزمان از اهرم‌ها موفق بود، ولی آسیب‌پذیری در مسئله انرژی و عدم مقابله مؤثر با گفتمان «حق مسلم» برایش هزینه داشت.

جمع‌بندی این تجربه آن است که برنده میز مذاکره، کسی است که بتواند قوهای سیاه را کشف کند، از آن‌ها اهرم بسازد و شهود سیاسی را با اطلاعات واقعی ترکیب کند. هنوز هر دو طرف به دنبال قوهای سیاه تازه‌اند و بحران‌های بیرونی مثل یمن، اوکراین یا رقابت انرژی مدیترانه، این بازی را همچنان پر از غافلگیری نگه داشته است.

فاطمه خادم شیرازی

نویسنده خبر

کلید واژه ها: مذاکرات هسته ای ایران و اروپا مذاکرات ایران و امریکا مذاکرات ایران و اروپا فاطمه خادم شیرازی ایران اروپا اهرم اهرم منفی قوهای سیاه قوی سیاه انرژی


نظر شما :