فناوریهای نوظهور و آینده حکمرانی انرژی در خاورمیانه:
هوش مصنوعی، بلاکچین و انرژیهای تجدیدپذیر

دیپلماسی ایرانی: خاورمیانه، بهعنوان یکی از ثروتمندترین مناطق جهان از منظر منابع انرژی، در حالی به استقبال دهه سوم قرن بیستویکم میرود که با پیچیدگیهای فزایندهای در حکمرانی انرژی مواجه است؛ از یکسو فشارهای جهانی برای کاهش انتشار کربن و تغییر اقلیم، از سوی دیگر رقابت فناوریمحور قدرتهای جهانی و منطقهای. در چنین زمینهای، فناوریهای نوظهور همچون هوش مصنوعی، بلاکچین و انرژیهای تجدیدپذیر، نهتنها ابزارهایی برای افزایش کارایی و امنیت انرژی محسوب میشوند، بلکه بنیانهای نظم نوین انرژی منطقهای را نیز بازتعریف میکنند.
هوش مصنوعی: از بهرهوری تا تصمیمسازی حکمرانی
هوش مصنوعی (AI) این ظرفیت را دارد که فراتر از صرفاً بهینهسازی عملیات، نقش کلیدی در تصمیمسازیهای کلان حکمرانی انرژی ایفا کند. با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین و پردازش کلاندادهها، دولتها و شرکتهای انرژی میتوانند:
• الگوهای تقاضا و عرضه را در مقیاس کلان پیشبینی کرده و سناریوهای سیاستی متنوع را ارزیابی کنند؛
• مدیریت هوشمند شبکههای برق، بهویژه در حضور منابع متناوب مانند خورشیدی و بادی، را اجرایی سازند؛
• بر عملکرد زیرساختهای نفت و گاز نظارت آنی داشته باشند و نشتها یا تلفات انرژی را در زمان واقعی تشخیص دهند.
کشورهایی نظیر عربستان و امارات در حال اجرای پروژههایی برای بهرهگیری از هوش مصنوعی در برنامهریزی انرژی شهری (همچون پروژه «نئوم») هستند و این تجربهها میتواند نقشه راهی برای سایر کشورهای منطقه، از جمله ایران، ترسیم کند.
بلاکچین: معماری نوین برای شفافیت و اعتماد
فناوری بلاکچین با ماهیت غیرمتمرکز و تغییرناپذیر خود، امکان ایجاد سامانههای قابل اعتماد و شفاف را در زنجیره تأمین و مبادله انرژی فراهم میآورد. مهمترین کاربردهای آن عبارتاند از:
• ردیابی شفاف زنجیره تأمین انرژی و مقابله با قاچاق سوخت؛
• قراردادهای هوشمند برای تجارت برق و گاز میان بازیگران منطقهای؛
• پلتفرمهای غیرمتمرکز تبادل انرژی بین تولیدکنندگان کوچک و مصرفکنندگان محلی.
اجرای پایلوتهای موفق در بحرین و امارات برای استفاده از بلاکچین در مدیریت کربن و معاملات برق، نشاندهنده ظرفیت بالا برای گسترش این فناوری در سطح منطقهای است.
انرژیهای تجدیدپذیر: از الزام محیطزیستی تا ابزار ژئوپلیتیک
گذار به انرژیهای تجدیدپذیر دیگر یک انتخاب محیطزیستی صرف نیست، بلکه به یک ضرورت راهبردی بدل شده است. این تحول دارای چند بعد کلیدی در منطقه خاورمیانه است:
• تنوعبخشی به سبد انرژی و کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات بازارهای جهانی؛
• افزایش رقابت منطقهای بر سر رهبری فناوری پاک؛
• توسعه اتصالهای برونمرزی در تولید و انتقال برق، از جمله پروژههای اتصال شبکه برق در خلیجفارس، مدیترانه و آسیای میانه؛
• ظرفیتسازی برای صادرات برق پاک به اروپا و آفریقا.
ترکیه، عربستان، و امارات سرمایهگذاری عظیمی در حوزه انرژی خورشیدی و بادی انجام دادهاند؛ ایران نیز با برخورداری از ظرفیت بینظیر انرژی خورشیدی در کویر مرکزی و بادی در مناطق غربی، میتواند نقش فعالی در نقشه انرژی پاک آینده داشته باشد.
جمعبندی
فناوریهای نوظهور نهتنها ابزارهای تکنیکی بلکه اهرمهای راهبردی در بازطراحی معماری حکمرانی انرژی خاورمیانه هستند. حکمرانی آیندهنگر در این منطقه مستلزم عبور از الگوهای مبتنی بر انحصار، اقتدارگرایی و اقتصاد نفتی به سوی ساختارهایی دیجیتال، مشارکتمحور و فناورانه است.
برای تحقق این گذار، پیشنهادهای راهبردی زیر قابل طرح است:
1. تأسیس یک «مجمع منطقهای فناوری و حکمرانی انرژی» با حضور کشورهای کلیدی همچون ایران، عربستان، امارات، عراق، ترکیه و قطر؛
2. ایجاد آزمایشگاههای سیاستگذاری (Policy Labs) در سطح ملی برای ارزیابی و آزمون ابزارهای هوشمند حکمرانی انرژی؛
3. تدوین چارچوبهای حقوقی منطقهای برای بهکارگیری قراردادهای هوشمند و تبادل برق پاک؛
4. سرمایهگذاری در سرمایه انسانی متخصص در حوزههای AI، انرژی دیجیتال، و تحلیل کلاندادهها؛
5. تشویق همکاریهای فناورانه جنوب-جنوب با کشورهایی همچون هند، اندونزی و برزیل که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر پیشرو هستند.
در نهایت، رقابت بر سر منابع انرژی در قرن بیستم بر مبنای مالکیت فیزیکی و تولید بیشتر شکل گرفت، اما در قرن بیستویکم، رقابت بر سر مالکیت دادهها، بهرهمندی از الگوریتمها و ظرفیت حکمرانی فناورانه خواهد بود. هر کشوری که زودتر به این درک برسد، نهتنها بهرهوری و امنیت انرژی خود را تضمین خواهد کرد، بلکه در شکلدهی به نظم نوین ژئوپلیتیک انرژی خاورمیانه نقشآفرینی محوری خواهد داشت.
نظر شما :