امروز چاره چیست؟

شلیک به قلب دیپلماسی

۱۸ تیر ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۳۷۹۵ اخبار اصلی پرونده هسته ای خاورمیانه
نویسنده خبر: رامین فخاری
رامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: باید به این موضوع اشاره کرد که امروز ترامپ دقیقاً نمی‌داند که چه خواهد کرد و آیا در رابطه‌ با ایران راه‌حل سیاسی را در پیش خواهد گرفت یا از راه‌حل نظامی استفاده خواهد کرد، اما می‌توان حدس زد که ترجیح ترامپ بر راه‌ حل سیاسی است.
شلیک به قلب دیپلماسی

دیپلماسی ایرانی: عده‌ای رخدادهای امنیتی روزهای گذشته را به‌عنوان "بدعهدی آمریکا در حین مذاکره" و یا "طرح قبلی آمریکا برای غافلگیرکردن ایران" قلمداد کرده‌اند که صرف‌نظر از صحیح یا غلط‌ بودن سایر تحلیل ها این نوشته در نظر دارد تحلیل های دیگری‌را نیز در کنار این تحلیل ها ارائه دهد. 

باید در ابتدا اشاره کرد که منطق روابط بین‌الملل الزاماً همیشه از سیاست کانتی و حقوق بین‌الملل گروسیوسی تبعیت نمی‌کند و در شرایط مختلف ممکن است به منطق هابزی و قانون جنگ میل کند؛ به این مفهوم که ایالات متحده که دارای صدها بمب اتمی، پیشرفته‌ترین جنگنده‌های جهان و بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است، بدون درگیری مستقیم با ایران و با استفاده از پراکسی منطقه‌ای خود که به "اسرائیل"موسوم است خاک ایران را بارها مورد هدف قرار بدهد و بدون هیچ هزینه‌ای برای آمریکا هزینه این حملات را مردم ایران و متقابلاً شهرک‌نشین‌های اسرائیل بدهند.

اما اینجا چندین چارچوب می‌تواند برای تحلیل این مساله مطرح کرد که ممکن است یک یا برخی از این تحلیل‌ها در شرایط کنونی صادق باشد: 

1- تحلیل اول: ایالات متحده سعی کرد از پراکسی منطقه‌ای خود به‌عنوان یک ابزار فشار در مذاکرات سیاسی علیه ایران استفاده کند و چه‌بسا ممکن است در صورت عدم انعقاد توافق ایالات متحده از پراکسی منطقه‌ای خود برای بار دوم یا چندم تا حصول توافق استفاده کند.

2- تحلیل دوم: ایالات متحده سعی کرد بدون دادن هزینه از پراکسی منطقه‌ای خود برای نابودی بخشی از توان هسته‌ای و نظامی ایران و خالی‌تر کردن دست ایران در مذاکرات استفاده کند.

3- تحلیل سوم: ایالات متحده سعی کرد با استفاده از پراکسی منطقه‌ای خود برای هدف قراردادن مراکز نظامی و مرزها و پادگان‌ها و مراکز هسته‌ای و فرماندهان نظامی برای صاف‌کردن مسیر حمله نظامی به ایران در صورت عدم حصول توافق استفاده کند و چه‌بسا در صورت عدم حصول توافق حملات دامنه‌دارتر شوند.

4- تحلیل چهارم: این حملات می‌تواند به‌عنوان شلیکی به قلب مذاکرات نیز مطرح شود؛ زیرا عملاً تا اندازه کمی از دیدگاه آمریکایی‌ها دست ایران خالی شده است؛ اما وجود سایت‌های اتمی کشف نشده توسط اسرائیل این مساله را می‌تواند به حاشیه براند؛ اما از یک بعد دیگر این حمله می‌تواند مخالف‌ها با مذاکرات را در بین لایه‌های مردمی نظام جمهوری اسلامی و بخشی از مسئولین به حاشیه براند و عملاً درصورتی‌که اسرائیل در ابتدای حملات خود دست به این حملات زده باشد هدف نتانیاهو از این مساله می‌تواند شلیک به قلب مذاکرات باشد. موضوعی که باید به آن اعتراف کرد این است که نتانیاهو در دو سال اخیر بسیار هوشمندانه شطرنج بازی کرد و عملاً پس از تضعیف حزب‌الله و سقوط بشار اسد و دور کردن ایران از مرزهای اسرائیل در سودای شلیک به قلب مذاکرات است. 

اما اگر این موارد را بتوان تحت چهارچوب دو پلن اصلی برای ترامپ گنجاند این است که:

پلن اول ترامپ این است که به‌طور سریع با سیاست چماق و هویج به یک توافق با ایران دست یابد و منطقه خاورمیانه را به سمت آسیای جنوب شرقی و دریای چین جنوبی ترک کند. در این پلن ترامپ ممکن است پراکسی منطقه‌ای خودش را متوقف کند و حتی ممکن است برای ممانعت از آتش‌افروزی دیگر در خاورمیانه مانع از ادامه حملات به نوار غزه شود، عدم اجازه ترامپ برای هدف قراردادن مقامات سیاسی ایران و هدف قرارگرفتن صرف مقامات نظامی ایران می‌تواند تا حدی این مساله را تأیید کند.

 پلن دوم ترامپ این است که درصورتی‌که به توافق دست نیابد، خاورمیانه موجی از ناامنی و آشوب را تجربه کند و حتی ممکن است در سودای موج‌های بعدی حملات و یا حمله نظامی و تسخیر ایران باشد، با آشوب و به‌آتش‌کشیدن خاورمیانه جریان نفت به چین کاملاً متوقف خواهد شد و با بالارفتن قیمت نفت اقتصاد چین نیز متزلزل خواهد شد و گرند استراتژی مهار چین به ریاست‌جمهوری بعدی تفویض خواهد شد که البته باید گفت پروژه مهار چین نیز همانند جنگ سرد یک قرن به درازا خواهد کشید.

امروز چاره چیست؟

باید به این موضوع اشاره کرد که امروز ترامپ نیز دقیقاً نمی‌داند که چه خواهد کرد و آیا در رابطه‌ با ایران راه‌حل سیاسی را در پیش خواهد گرفت یا از راه‌حل نظامی استفاده خواهد کرد، اما می‌توان حدس زد که ترجیح ترامپ بر راه‌ حل سیاسی است. در تحولات سیاسی دیپلماسی همیشه اولین راه و جنگ همیشه آخرین راه است و نتانیاهو در راستای منافع اسرائیل سعی کرد که به قلب مذاکرات ایران و آمریکا شلیک کند؛ اما موضوعی که وجود دارد این است که دیپلماسی در صورت عدم تداوم شلیک‌ها به سمت قلب دیپلماسی می‌تواند محیطی آرام را برای خاورمیانه رقم بزند و در صورت وجود اراده در ایالات متحده برای وجود ثبات در خاورمیانه، این کشور می‌تواند پراکسی منطقه‌ای خودش را نیز کنترل کند. 

باید دوباره اشاره کرد که در حال حاضر "گرند استراتژی" آمریکا "شکار اژدهای چینی" است، نه تعابیر دیگری که در رابطه ‌با تهران به کار می‌رود. او با استفاده از یک دیپلماسی فعال می‌تواند ایران را از جنگ و بمباران و آشوب دور کند و حتی با فشارهای سیاسی صلح را به سرزمین‌های اشغالی باز گرداند که این مساله می‌تواند راه‌حل سیاسی قوی‌تری نسبت به راه‌حل نظامی داشته باشد.

رامین فخاری

نویسنده خبر

کارشناسی علوم سیاسی و کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه علامه طباطبایی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: رامین فخاری حمله اسرائیل حمله اسرائیل به ایران جنگ اسرائیل و ایران حمله به تاسیسات هسته ای جنگ با ایران ایران نظامی منطقه پراکسی منطقه امریکا ایالات متحده امریکا


( ۲ )

نظر شما :