فعال شدن این سازوکار پایان کار نیست
مکانیسم ماشه: تهدید اروپا یا فرصتی برای ایران؟

دیپلماسی ایرانی: در معادلات پیچیده ژئوپلیتیکی خاورمیانه، هر تحول در حوزه امنیت و دیپلماسی میتواند همچون تیری از کمان، مسیر آینده را تعیین کند. «مکانیسم ماشه» که این روزها به محور جدالهای دیپلماتیک میان ایران و اروپا بدل شده، بیش از آنکه صرفاً یک ابزار حقوقی باشد، نمادی از تقابل منافع، ارادهها و سناریوهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است. پرسش محوری این است: آیا این مکانیسم یک تهدید جدی و واپسگرایانه برای ایران است، یا فرصتی است برای بازاندیشی راهبردها و تحولات در سیاست هستهای و دیپلماسی منطقهای؟
بازخوانی تاریخی: تجربه تحریمها و مذاکرات برجام
برای درک عمق موضوع، لازم است نگاهی به تاریخچه مواجهه ایران با تحریمها داشته باشیم. تحریمهای گسترده اقتصادی و سیاسی که در یک دهه اخیر بهویژه پس از اعمال تحریمهای بینالمللی و خروج آمریکا از برجام تشدید شدهاند، ابزاری بودهاند برای فشار بر ایران بهمنظور تغییر رفتار هستهای و سیاستهای منطقهای. این تجربه تاریخی، با تمام تلخیها و دشواریهایش، به ایران آموخته که سازوکارهای تحریم نه فقط محدودیت، بلکه نقطه عزمی برای تقویت خوداتکایی و بازخوانی راهبردهاست.
مکانیسم ماشه؛ ابزار حقوقی یا بازی سیاسی؟
از منظر فنی، مکانیسم ماشه در برجام این امکان را به کشورهای عضو میداد که در صورت نقض توافق، بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل را فعال کنند. اما در عمل، این ابزار، صحنهای برای رقابتهای ژئوپلیتیک است؛ جایی که اروپا و غرب از آن برای فشار به ایران بهره میبرند، و ایران آن را نمادی از یکجانبهگرایی و ناعادلانهبودن ساختارهای بینالمللی میداند.
این وضعیت را میتوان به سازوکار پیچیده یک ماشین بزرگ صنعتی تشبیه کرد؛ ماشینی که چرخدندههای آن نمایانگر بازیگران مختلف، منافع متضاد و قواعد بینالمللیاند. در چنین دستگاهی، اگر حتی یکی از چرخدندهها بهدرستی هماهنگ نشود، کل سیستم دچار اختلال میشود. ایران، در مقام یکی از بازیگران اصلی، باید نقش خود را همچون اپراتور ارشد این ماشین ایفا کند؛ با دقت، هوشمندی و ابتکار عمل، چرخدندهها را طوری هدایت کند که نهتنها از اصطکاکهای مخرب جلوگیری شود، بلکه مسیر کلی حرکت نیز در جهت منافع ملی تنظیم شود.
تهدیدها؛ از تحریمهای جدید تا فشارهای دیپلماتیک
بدیهی است که فعالشدن مکانیسم ماشه میتواند به بازگشت تحریمهای گسترده و محدودیتهای بیشتر اقتصادی منجر شود. این امر نهتنها فشار بر اقتصاد ایران را تشدید میکند، بلکه میتواند به انزوای دیپلماتیک کشور نیز بیانجامد. اروپا، با هشدارهای مکرر، درصدد است ضمن حفظ اهرم فشار، ایران را به بازگشت به میز مذاکره وادار کند.
اما در این شرایط، نگاه صرفاً تهدیدمحور نمیتواند کل تصویر را نشان دهد.
فرصتها؛ بازتعریف راهبرد و تحرک دیپلماتیک
تهدیدها همیشه دو روی سکه دارند و اینک فرصتی برای بازاندیشی استراتژیک ایران در پیش روی ماست. فعالشدن مکانیسم ماشه، اگرچه میتواند بحرانزا باشد، اما بستر و انگیزهای است برای:
• بازنگری در سیاست هستهای: با تمرکز بر دیپلماسی هوشمند و تعامل متوازن با بازیگران منطقهای و فرامنطقهای.
• تقویت همکاریهای منطقهای: ایران میتواند از ظرفیتهای دیپلماسی منطقهای برای ایجاد همگرایی و کاهش تنشها بهره گیرد.
• توسعه ظرفیتهای داخلی: از جمله خوداتکایی اقتصادی، فناوری هستهای صلحآمیز و افزایش تابآوری زیرساختها.
• گفتمان نوین در عرصه بینالملل: دعوت به بازسازی نظام چندجانبهگرایی و مقابله با سیاستهای یکجانبهگرایی غرب.
دعوت به کنش هوشمندانه
امروزه بیش از هر زمان دیگری، زمان آن است که ایران با نگاهی سیستمی و راهبردی، ترکیبی از دیپلماسی فعال و مدیریت دقیق داخلی را در پیش گیرد. همچون فرماندهای که در میدان جنگ، هر حرکت و تصمیمش میتواند سرنوشت نبرد را رقم زند، باید با شناخت عمیق از تحولات و بازیگران، به بهترین شکل ممکن از ظرفیتهای موجود بهره برد.
مکانیسم ماشه نه پایان راه، بلکه نقطهای است برای بازتعریف استراتژیها و ساختن آیندهای پایدارتر و مقتدرانهتر برای ایران در منظومه پیچیده خاورمیانه.
نظر شما :