دیپلماسی انتخاب میز
چرا ایران در اجلاس شرمالشیخ شرکت نکرد؟

نویسنده: فاطمه نوریراد، پژوهشگر مسائل بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در حالی که بسیاری از کشورها در اجلاس شرمالشیخ مصر درباره آتشبس غزه شرکت کردند، غیبت ایران در این نشست پرسشهایی را برانگیخت. بررسی زمینههای سیاسی، موضع گیری مسئولان سیاست خارجی و محتوای این اجلاس نشان میدهد که تصمیم تهران بر پایهی تحلیل دقیق از ساختار و اهداف نشست گرفته شده است.
نشست شرمالشیخ؛ از آتشبس تا بازسازی تصویر سیاسی
اجلاس شرمالشیخ مصر که با عنوان «آتشبس فوری در غزه» برگزار شد، در عمل بیش از آنکه تلاشی برای توقف واقعی جنگ باشد، به صحنهای برای بازسازی طرحهای سیاسی آمریکا در منطقه شباهت داشت.
محور اصلی گفتوگوها نه درباره رفع محاصره یا بازسازی غزه، بلکه درباره چگونگی بازگشت روند موسوم به «طرح ابراهیم» بود — روندی که بر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و بازتعریف توازن قوا در خاورمیانه استوار است.
از نگاه تحلیلگران، حضور در چنین اجلاسی میتوانست ناخواسته به معنای پذیرش چارچوبی تلقی شود که در آن، مسئلهی اصلی فلسطین یعنی پایان اشغال و تشکیل دولت مستقل، عملاً به حاشیه رانده شده است.
زمینه تصمیم تهران ایران در سالهای اخیر، در مواجهه با نشستهای چندجانبهای که با مدیریت واشینگتن برگزار میشوند، رویکردی انتخابی در پیش گرفته است. سیاست تهران بر مشارکت در گفتوگوهایی است که تصمیمسازی واقعی در آن انجام میشود؛ نمونهاش همکاری فعال با بریکس، سازمان شانگهای و جنبش عدمتعهد است.
در مورد شرمالشیخ نیز، منابع نزدیک به دستگاه دیپلماسی میگویند که بررسیهای کارشناسی نشان داده بود چارچوب این نشست نه تنها پاسخگوی بحران انسانی در غزه نیست، بلکه ممکن است به بازتولید فشارهای سیاسی علیه کشورهای منتقد اسرائیل، از جمله ایران، منجر شود.
فاصله میان عنوان و واقعیت اجلاس شرمالشیخ در حالی برگزار شد که همزمان، حملات اسرائیل به غزه ادامه داشت و هیچکدام از بیانیههای نشست محکومیت صریح این حملات را شامل نمیشد. این مسئله از دید تهران نشانهای از جهتگیری یکسویه اجلاس تلقی شد.
بسیاری از تحلیلگران منطقهای نیز بر این باورند که هدف واقعی نشست، مدیریت تبعات جنگ برای رژیم صهیونیستی و ترمیم چهره سیاسی آمریکا در جهان عرب بود، نه یافتن راهحلی برای بحران.
نگاه ایران
بر اساس همین ارزیابیها، تصمیم به عدم حضور نه از سر بیتفاوتی، بلکه از منظر پرهیز از همراهی با روندی گرفته شد که از ابتدا فاقد توازن و صداقت تلقی میشد. تهران در مواضع رسمی خود بارها اعلام کرده است که صلح در منطقه تنها زمانی معنا دارد که بر عدالت، رفع اشغال و احترام به اراده مردم فلسطین استوار باشد.
از نگاه سیاست خارجی ایران، حضور در نشستهایی که این اصول را نادیده میگیرند، به حل بحران کمکی نمیکند.
حضور فعال در اجلاس عدم تعهد
از سوی دیگر؛ در مقابلِ غیبت در شرمالشیخ، ایران در اجلاس اخیر جنبش عدم تعهد حضوری فعال و تأثیرگذار داشت. در این نشست که با مشارکت بیش از ۱۲۰ کشور برگزار شد، هیئت ایرانی نقشی محوری در شکلگیری بیانیه نهایی ایفا کرد؛ بیانیهای که نهتنها بر حق ملت فلسطین برای مقاومت و تشکیل دولت مستقل تأکید داشت، بلکه اقدام یکجانبه غرب برای تمدید محدودیتهای قطعنامه ۲۲۳۱ را نیز فاقد مشروعیت دانست. این همزمانی، معنای سیاسی مهمی دارد: تهران با پرهیز از شرکت در نشستهایی که در خدمت حفظ وضع موجود هستند، و تمرکز بر مجامعی که صدای جهان غیرغربی را نمایندگی میکنند، در حال بازتعریف جایگاه خود در نظام بینالملل است.
حضور فعال در جنبش عدم تعهد و همراهی با کشورهای جنوب جهانی، وجه دیگر همان سیاستی است که در شرمالشیخ به شکل عدم حضور ظاهر شد — سیاستی مبتنی بر انتخاب هدفمند میدانهای دیپلماتیک، نه صرفاً نمایش حضور.
در نهایت، تصمیم ایران برای شرکت نکردن در اجلاس شرمالشیخ را باید در کنار حضور پررنگش در نشست عدم تعهد دید؛ دو رخدادی که در ظاهر متضاد، اما در واقع مکمل یکدیگرند. این الگو نشان میدهد تهران در سیاست خارجی خود بهدنبال تأثیرگذاری واقعی در روندهای بینالمللی است، نه حضور نمادین در صحنههایی که نتیجهشان از پیش تعیین شده است.
نظر شما :