
اولین دیدار با صدام در زندان چگونه گذشت؟
احمد چلبی می گوید: وقتی که خارج شدیم صدام ترسید، و او در آخر خواست که با آقای چلبی و دکتر پاچه چی صحبت کند. نزد او ایستادم و وقتی خواستم خارج شوم گفت: یعنی تمام شد، همه اش همین؟
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: وقتی که خارج شدیم صدام ترسید، و او در آخر خواست که با آقای چلبی و دکتر پاچه چی صحبت کند. نزد او ایستادم و وقتی خواستم خارج شوم گفت: یعنی تمام شد، همه اش همین؟
ادامه مطلباحمد چلبی گفت: کسرت رسول با من تماس گرفت، گفت که امریکایی ها صدام را دستگیر کردند. به او گفتم مطمئنی؟ گفت: بله.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: ژنرال پترایوس به من گفت، اگر تلاش آن سرجوخه نبود عدی و قصی فرار کرده بودند. و صاحب آن خانه که آنها را لو داده بود پاداشی به ارزش 25 میلیون دلار گرفت و به امریکا رفت.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: وقتی امریکایی ها وارد آن خانه شدند با یک نفر ریش دار برخوردند. از او پرسیدند قصی و عدی و عبد حمود کجا هستند؟ آن فرد عبد حمود، منشی شخصی صدام بود که او را بازداشت کردند.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: سازمان امنیت عراق در لندن با الشهوانی تماس گرفت و ترتیبی دادند که فرزندانش با او تلفنی صحبت کنند، به او گفتند: بهتر است با ما همکاری کنی یا این که اعدامشان می کنیم.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: کودتای نظامی رویای امریکایی ها بود. اما سازمان امنیت عراق آنها را فریب داد. در حقیقت صدام آنها را فریب داد.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: امریکایی ها نمی خواستند مخالفان عراقی بر این حکومت مسلط شوند، و اعتقاد داشتند، به خصوص «سی آی ای» تا آن جا که ممکن است تایید فرماندهانی نظامی در عراق و اعضای حزب بعث را به دست آورند تا خود صدام را تغییر دهند و علیه او شورش کنند.
ادامه مطلببرای نخستین بار است که احمد چلبی قصه اش را تعریف می کند. دیدارش از بازداشتگاه موسوم به صدام حسین و درباره جنگ امریکا که به سرنگونی او و دستگیری اش منجر شد را تعریف کرد.
ادامه مطلبنزار الخزرجی، رئیس اسبق ستاد ارتش عراق می گوید: عدنان خیرالله یک بالگرد را می گیرد و به بغداد بر می گردد که در طول راه بالگرد سقوط می کند. من در این جا نمی توانم نظر قاطع بدهم که آیا آب و هوای بد باعث این سانحه شد یا عدنان خیرالله قربانی یک قصه از پیش طراحی شده بود.
ادامه مطلبصدام حسین حتی اگر هم رغبتی به جنگ با اسرائیل داشت بعد از جنگ عراق – ایران این رغبت از بین رفت.
ادامه مطلب