کتابخانه

از زندان مخوف تا آزادی
نوزدهمین بخش از کتاب «غریبه»

از زندان مخوف تا آزادی

بعد از فرارمان که در رسانه‌ها اعلام شد، که سبب شد جلادهای ما بفهمند هزینه شکنجه ما چقدر است، به مشکلی برای شاه تبدیل شدیم. غیرممکن بود که بتواند از ما خلاص شود، کما اینکه نمی توانست مقابل دوربین های خبرنگاران آزادی‌مان را برگرداند. ویلایی با دیوارهای خیلی بلند در طرجا، چند کیلومتر دورتر از مراکش که یک منطقه اعیان‌نشین برای طبقه بورژوازی در کازابلانکا بود، به ما داده شد.

ادامه مطلب
پنج گلوله برای کودتاچی
هجدهمین بخش از کتاب «غریبه»

پنج گلوله برای کودتاچی

انگار که در کابوس بودم، آثار پنج گلوله ای که به جسدش اصابت کرده بود را دیدم: یکی در کبد، یکی در ریه، یکی در شکم، یکی به کمر و آخری که کارش را تمام کرده بود، در گردن.

ادامه مطلب
قصه کودتای الصخیرات مراکش
هفدهمین بخش از کتاب «غریبه»

قصه کودتای الصخیرات مراکش

در یکی از روزهای ژوئیه ۱۹۷۱، در جریان جشن تولد پادشاه دو هنگ از مدرسه نظامی، کاخ الصخیرات را به تصرف در آوردند و کارکنان کاخ را گروگان گرفتند. آنها صدها نفر از میهمانان را قتل‌عام کردند و پادشاه با مخفی شدن در دستشویی‌های کاخ توانست جان سالم به در برد.

ادامه مطلب
روایت‌های خواندنی از درون حکومت چین
کتاب «جهان بینی چینی»

روایت‌های خواندنی از درون حکومت چین

عنوان: جهان بینی چینی نویسنده: دیوید دائوکوئی لی ترجمه: محمدرضا نوروزپور با مقدمه‌هایی از: محمدکشاورززاده، سفیر سابق ایران در چین و محمدفرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل راهبردی

ادامه مطلب
زنان افسرده دربار شاه مغرب
شانزدهمین بخش از کتاب «غریبه»

زنان افسرده دربار شاه مغرب

وقتی که در قصر تو را می پذیرند تو را از گذشته ور یشه هایت قطع می کنند، هر چه توانایی داشته باشند به کار می برند تا قانعت کنند تو خانواده نداری. در دربار زنان بی هویت موج می زد، زنان ناشناخته‌ای که زندگی خود را اندوهگین در انزوا سپری می کردند و این انزوا بر چهره هایشان نقش می بست، بعد از آن که اتاق پادشاه را فریبانه می‌آراستند

ادامه مطلب